بازگشت

شيوع گسترده مفاسد اخلاقي و گسترش بي سابقه ي ماديت


آکنده شدن روانها از عقده ها و کينه ها به گسترش تجمل گرائيها و مصرف پرستي ها و خرافات و بدعتها و گسترش بي سابقه ي ماديت و کاهش روز افزون علاقه ي مردم به مذاهب سنتي رايج غرب از ديگر شاخصه هاي جوامع توسعه يافته غرب است، بر طبق بعضي از تحقيقات خود متفکرين غربي، نتيجه گيري شده است که: «بشر در حال ساقط شدن از درجه ي مدني هستند و به سمت گله شدن رشد مي کنند و زندگي گله اي دارد به وجود مي آيد نه ساختار مدني. همين طور در مورد شهوات معتقدند که شهوت در حال ريشه کن شدن است، زيرا شهوت شامل رفتاري بوده که نوعي ارضاء را در انسان ايجاد مي کرده است. چون ارضاء ديگر وجود ندارد پس شهوت ديگر معنايي ندارد... اين چيزي که الان اتفاق مي افتد خشونت است نه شهوت (تجاوز به دخترهاي زير 5 سال که از لحاظ جسمي هم ناقص مي شوند).

خرافات و بدعتهايي که در جوامع غربي هم اکنون وجود دارد و به اسم معنويت، افراد زيادي را منحرف نموده و شستشوي مغزي مي دهند، يکي ديگر از بحرانهاي موجود در آنهاست. مثلا جين جون هزار تا آدم را برداشت، برد در يکجايي و بر آنها سلطنت مي کرد و بعد که داشتند او را مي گرفتند به آنها سيانور داد و خودش و آن هزار نفر را کشت يا اين گروه رادمان که در آمريکا يک چيزي حدود چهار ميليون پيرو دارند. اينها افراد را شستشوي مغزي مي دهند، يعني شما اگر وارد اين گروه بشويد خارج شدنتان تقريبا امکان ندارد. [1] .

بهر تقدير جوامع توسعه يافته ي غربي هر چند بعضي شاخصهاي مادي پپشرفت را بنحو نسبي دارا هستند، اما به علت اينکه بطور بنيادي با ريشه ي مشکلات بشر نمي توانند مواجه شوند، نه تنها نمي توانند الگوي جوامع ديگر و بخصوص جوامع اسلامي باشند بلکه مانند ديگر جوامع منقرض شده مثل بلوک شرق در معرض



[ صفحه 256]



زوال و نابودي هستند. اين بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني قدس سره الشريف بود که درتاريخ 11/ 10/ 1367 در پيام به گورباچف رهبر شوروي سقوط کمونيسم را با قاطعيت بيان نمود و فرمود: «جناب آقاي گورباچف! براي همه روشن است که از اين پس کمونيسم را بايد در موزه هاي تاريخ سياسي جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست، چرا که مکتبي است مادي و با ماديات نمي توان بشريت را از بحران عدم اعتقاد به معنويت که اساسي ترين درد جامعه ي بشري در غرب و شرق است، به در آورد. [2] و در سال 1369 بلوک شرق سقوط کرد. و همو در همان پيام نوشت: «آقاي گورباچف! بايد به حقيقت رو آورد؛ مشکل اصلي کشور شما مسأله مالکيت و اقتصاد و آزادي نيست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعي به خداست، همان مشکلي که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشيده و يا خواهد کشيد. [3] آري، توسعه عميقا پايدار، تنها با اعتقاد واقعي به خداوند حکيم و عليم و قدير و عادل تحقق مي يابد و با اجراي دستورات اسلامي و دارا بودن بينش صحيح و گرايش معنوي در تحت اشراف و هدايت امامان عدل و علم و حکمت و تقوي مي توان به تحقق جامعه توسعه اسلامي اميدوار بود. باشد که با تحقق چنين جامعه اي، و گسترش آن از طريق الگو برداري ديگر جوامع اسلامي از آن، زمينه ي ظهور عدل گستر جهاني فراهم و آسايش و رفاه و امنيت و عدل همه بشريت را فرا گيرد.



[ صفحه 257]




پاورقي

[1] لاريجاني، محمد جواد؛ ميزگرد چيستي عقلانيت؛ قبسات؛ ش 1؛ ص 56 -54.

[2] خميني (ره)، سيد روح ا...؛ پيام به گورباچف رهبر شوروي؛ صحيفه نور؛ ج 21؛ سازمان مدارک فرهنگي انقلاب اسلامي؛ چاپ اول؛ 1369؛ ص 67.

[3] همانجا؛ ص 66.