بازگشت

مساوات و مواسات به عنوان مسئوليت اجتماعي


بي شک اگر بخواهيم مساوات و برادريهاي چهارگانه ي فوق (مساوات در نظام آفرينش، و در برابر قانون و در بهره برداري از مواهب طبيعي و توزيع اموال عمومي) را در جامعه اجرا کنيم، لازم است اولا رهبران جامعه مصرف گرا و تجمل طلب و نفع پرست نباشند و بلکه حتي در مصرف، بسته به سطح و موقعيت مقام زهد بورزد و لذا هر چقدر مسئوليت رهبران بيشتر باشد، زهد و قناعت آنها در مصرف و بهره برداري از دنيا بايد بيشتر باشد، زهد و قناعت آنها در مصرف و بهره برداري از دنيا بايد بيشتر باشد و ثانيا ديگر خواه و دلسوز جامعه باشند و عشق به خدمت و رسيدگي به مردم خواب را از چشمانشان ربوده باشد و ثالثا مردم را نيز ترغيب و تحريک به کمک به فقرا و مستمندان و الحقاق آنها به خود از جهت سطح تقريبا يکسان مصرف و رفاه بنمايند. امام علي عليه السلام مي فرمايد: «...الله! الله! في الفقراء و المساکين فشارکوهم في معائشکم...». [1] .

... خدا را در نظر بگيريد درباره ي فقيران و نيازمندان و آنان را در زندگي خود شريک سازيد...

امام صادق عليه السلام نيز مي فرمايد: خداي متعال، ثروتمندان بينوايان را در اموال شريک قرار داد، پس ثروتمندان حق ندارند به غير شريکشان بدهند... (يعني حق ندارند در مصرف زياده روي کنند و حق بزير و بپاش و مصرف در موارد بيجا ندارند) در بيان قانون زکات نيز بر اصل مساوات تاکيد شده و علت وجوب آن را ايجاد تعادل و برقراري مساوات شمرده اند: امام صادق عليه السلام مي فرمايد:...مقدار زکاتي که [شخص فقير] گرفته است صرف خانواده خود کند تا آنان را به (پايه و سطح زندگي) مردم برساند. [2] .

شهيد صدره (ره) نيز مي نويسد: «احاديث زکات تصريح کرده است که زکات تنها



[ صفحه 254]



براي رفع نيازهاي ضروري نيست، بلکه براي اين است که به نيازمند تا آن حد زکات بدهند تا در سطح زندگي ديگران قرار گيرد، يعني ناگزير براي بينوايان زندگي اي فراهم گردد، همسطح زندگي عموم مردم، يعني آنچه متمکنان جامعه دارند. و اين معناي اين اصل است که فراهم کردن سطح زندگي يکسان يا نزديک (به يکسان) براي همه ي افراد جامعه، هدفي اسلامي است که حاکم شرع بايد در راه تحقق آن بکوشد...» [3] .

در روايات نيز اصولا شيعه کسي معرفي شده است که ياور محرومان است و مواسات و کمک به برادران مي نمايد و در غير اينصورت شيعه کاملي نيست. راوي به امام باقر عليه السلام گفت: فدايت شوم، پيروان و شيعيان شما در شهرهاي ما فراوانند. امام فرمود آيا بي نيازان آنان به حال بينوايان توجه مي کنند؟... و در اموالشان به مواسات رفتار مي کنند؟ گفتم: نه. امام فرمود: اينان شيعه نيستند، شيعه کسي است که چنين کند. [4] .

اينها نمونه هاي بسيار اندکي است در معارف اسلامي از اصل مساوات و مواسات (شرکت دادن ديگران در مال خود و اختصاص دادن بخشي از مال خود به ديگران) و اصل اخوت و برادري اسلامي که در آيه ي 10 سوره ي حجرات مطرح گرديده است و در زمان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم تا حدي جامه ي عمل پوشيده است. و به هر تقدير برادري با تبعيض و اختلاف طبقاتي فاحش و داشتنهاي افراطي و نداشتهاي تفريطي مطلقا سازگار نيست و همچنين اگر به احاديث «حقوق مومنان نسبت به يکديگر» نيز دقت شود، بطور کامل روشن مي گردد که جامعه ي توسعه يافته اسلامي از همساني و همسويي نسبتا خوبي برخوردار خواهد بود.



[ صفحه 255]




پاورقي

[1] تحت العقول؛ ص 140.

[2] وسائل الشيعه؛ ج 6، ص 159.

[3] صدر،سيد محمد باقر؛ الاسلام يقود الحياة.

[4] کافي؛ ج 2، ص 173.