بازگشت

مبارزه با خرافات و بدعتها


طرز حکومت مهدي (عج) را در يک جمله مي توان خلاصه کرد و آن اين است که از روش پيامبر الگو مي گيرد، هر چند دائره حکومت اسلامي را به کل زمين بسط مي دهد. او در زماني قيام مي کند که جاهليت دوم با قدرت تمام بر دنيا مسلط شده و ابرقدرتهاي شرق و غرب اعيان اين جاهليتند. او نيز مانند جدش بت شکني مي کند، آداب و رسوم جاهلي را محو و نابود مي سازد. خرافاتي را که با تعليمات پاک قرآن آميخته شده و گاه در ميان مسلمين آنچنان رسوخ يافته است که آنرا سنت مي پندارند به عنوان بدعت برمي چيند، در حديثي از امام باقر عليه السلام آمده است که شخصي از حضرت سوال کرد که امام قائم (عج) به هنگام قيام به روش چه کسي در ميان مردم عمل خواهد کرد؟ فرمود: به همان سيره اي که پيامبر در ميان مردم رفتار مي کرد تا اسلام ظاهر شد. راوي سوال مي کند سيره پيامبر چگونه بود؟ مي فرمايد: آنچه رادر عصر جاهليت بود ابطال کرد و با عدالت به استقبال مردم شتافت. [1] .

البته تفاوتي هم در شرايط زماني عصر جاهليت دوم وجود دارد. در اين باره امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «آزاري که قائم به هنگام رستاخيز خويش، از جاهلان آخرالزمان بيند، بسي سخت تر است از آن همه آزار که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از مردم جاهليت



[ صفحه 200]



ديد...پيامبر به ميان مردم آمد در حالي که آنها سنگ و صخره و چوب و تخته هاي تراشيده شده را مي پرستيدند و قائم ما که قيام کند مردمان همه از کتاب خدا براي او دليل مي آورند و آيه هاي قرآن را تأويل و توجيه مي کنند.» [2] .

با توجه به سخن مشهور پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم که: «ما أوذي نبي مثل ما أوذيت: هيچ پيامبري مثل من (در راه تبليغ رسالت الهي) آزار نديد»، عمق دشواري کار در دوران رستاخيز امام مهدي عليه السلام روشن مي گردد، و محور اصلي اين دشواري، آموزشهاي انحرافي و بد تفسير کردن قرآن و آيين خداست... مشکل امام موعود عليه السلام، مشکل توده هاي جاهل و ناداني است که... با تحريک مدعيان دروغين علم دين، با امام بر حق به ستيز برمي خيزند، و درگيري، با حربه ي تأويل قرآن خواهد بود.» [3] .

و لذا گاهي در مورد دعوت آن حضرت عليه السلام تعبير به (دين جديد) يا (دعوت جديد) در احاديث ديده مي شود چنانکه امام باقر عليه السلام فرمود: هنگامي که مهدي قيام کند مردم را به امر تازه اي دعوت مي نمايد همانطور که رسول خدا به امر تازه دعوت مي کرد. [4] .

گرچه بعضي از شياطين [و منحرفين] خواسته اند از اين تعبير براي دين سازي خود بهره بگيرند ولي پاسخ آنها در ذيل همان روايت به روشني آمده است آنجا که [در ادامه روايت فوق] مي گويد: اسلام اصيل در آغاز ناشناخته بود، بعد هم (به خاطر افزودن خرافات) ناشناخته خواهد شد و به وسيله مهدي عليه السلام معرفي جديد مي شود. [5] .

يکي از بدعتهايي که امام زمان عليه السلام با آن بشدت مبارزه مي کند، اسرافها و تجمل گرائيهايي است که در مساجد و معابد صورت مي گيرد. امام باقر عليه السلام در اين



[ صفحه 201]



باره مي گويد: «اذا قام القائم عليه السلام سار الي الکوفة، فهدم بها اربعة مساجد، و لم يبق مسجد علي الارض له شرف الا هدمها و جهلها جماء...» [6] .

آنگاه که قائم قيام کند، وارد کوفه مي شود، و دستوري مي دهد تا مساجد چهارگانه آن را خراب کنند، و هر مسجدي در روي زمين که داراي کنگره (طاقهاي بلند، گلدسته ها) باشد، تخريب مي گردد، و تمام مساجد، هموار (بي برج و بارو و گنبد و گلدسته) خواهد شد....

ابوهاشم جعفري گويد: نزد امام حسن عسکري عليه السلام بودم که فرمود: هرگاه قائم قيام کند دستور دهد تا مناره ها و محرابهاي (مزين) داخل مساجد را ويران کنند. مي گويد: با خود انديشيدم که اين کار چه معنا دارد؟ امام به من رو کردند و فرمودند: معناي اينکار اين است که اين چيزها اموري است بدعت آميز، که نه پيامبري آنها را ساخته است و نه امامي. [7] .

«و سرانجام، درباره ي سيرت اصلاحي مهدي عليه السلام به سخنان علي عليه السلام مي رسيم، در نهج البلاغه: شهادت پدر، در حق پسر: چون مهدي درآيد، هواپرستي را به خداپرستي بازگرداند، پس از آنکه خداپرستي را به هواپرستي بازگردانده باشند. رأيها و نظرها و افکار را به قرآن بازگرداند، پس از آنکه قرآن را به رأيها و نظرها و افکار خود بازگردانده باشند...». [8] .


پاورقي

[1] تهذيب؛ جلد 2، ص 51؛ به نقل از مأخذ 3، ص 28.

[2] غيبت نعماني، ص 297.

[3] مأخذ 7؛ حکيمي؛ ص 97-95.

[4] بحارالانوار؛ ج 52، ص 366.

[5] مأخذ 3؛ مکارم شيرازي؛ ص 29.

[6] بحار الانوار؛ ج 52، ص 339.

[7] همانجا؛ ص 323.

[8] حکيمي، محمدرضا؛ خورشيد مغرب؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامي؛ زمستان 1360؛ ص 41.