بازگشت

انتظار و دعا


دعا کردن خواستني ساده نيست، طلب نمودني معمولي نيست، بلکه ايمان به خدا و قدرت مطلق اوست، باور داشت سبب سازي و سبب سوزي اوست، جهت بخشي به خواسته هاست، نوعي تطبيق دادن يا در خواست مطابقت بين مطلوبات مورد نياز بشر، با اراده و مشيّت خداست.

و بدين سان در دعا براي فرج، تنها به الفاظي حاکي از نياز به گشايش و جملاتي با مفهوم در خواستِ تعجيل ظهور، اکتفاء نمي شود، بلکه چنين دعايي با ايمان به خدا و اعتراف به توانايي هاي بي نهايت او و عشق به حاکميت اراده او و جهت گيري به سمت توحيد و عدالت و حرکت در مسير تحقق خواسته هاي الهي



[ صفحه 108]



و کوشش در راه نزديک ساختن ايده هاي خويش به نويدهاي دوران پس از ظهور همراه است.

چون چنين است، دعا براي فرج از مصاديق انتظار است. بلکه بالاتر از اين، دعاکننده منتظِر از زمره خاصّان به شمار مي آيد، چنانکه فرموده اند:

«هرکس بر بلا شکيبا باشد و به وسيله دعا چشم انتظار فرج از سوي خدا باشد، از خاصّان محسوب مي شود.» [1] .

و چون چنين است، دعا براي فرج در کلام معصومين (عليهم السلام) ملازم و همراه با انتظار فرج ذکر مي شود، چنانکه راوي گويد: در نزد امام (عليه السلام) سخن از غيبت مهدي (عليه السلام) پيش آمد، پرسيدم: شيعيان شما در آن زمان چه کنند؟ فرمود:

«عليکم بالدّعاء و انتظار الفرج.»

«بر شما باد که دعا کنيد و منتظر فرج باشيد.» [2] .

و نيز از اين روست که حضرت مهدي (عليه السلام)



[ صفحه 109]



در توقيع شريف خويش مردم را نه فقط به دعا کردن، بلکه به زياد دعا نمودن براي تعجيل فرج، سفارش مي فرمايد و همين دعا کردن را فرج و گشايش مسلمين مي شمارد:

«اکثروا الدّعاء بتعجيل الفرج فانّ ذلک فَرجُکم.» [3] .

و بهمين خاطر است که امام رضا (عليه السلام) به دعا کردن براي حضرت صاحب الزّمان (عليه السلام) فرمان مي داد:

«عن يونس بن عبدالرحمان: أن الرّضا (عليه السلام) کان يأمر بالدّعاء لصاحب الامر (عليه السلام).» [4] .



[ صفحه 111]




پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 62، ص 69، روايت 23 باب 50.

[2] مهج الدعوات، ص 414 و بحار، ج 92، ص 336.

[3] کمال الدين، ج 2، ص 485.

[4] بحار، ج 92، ص 330.