بازگشت

انتظار هميشگي


انتظار، وقت نمي شناسد، صبح و شام نمي شناسد، گاه و بيگاه نمي شناسد. انتظار سوز شوقي است که به جان مي افتد، شعله عشقي است که در دل مي گيرد، تا جان به تن منتظران است و تا دلشان مي طپد، انتظارشان مي سوزاند و گرما مي بخشد.

در خانه اند يا در کوچه و بازار، در بسترند يا در کشاکش کار، در تنهايي يا در اجتماع، در آساني يا در سختي، در سلامت يا در مريضي، در وطن يا سفر، در هر زمان، در هر جا، و در هر حال، فکر و ذکر منتظران مشغول به يار مورد انتظار است. اصلاً بنده مؤمن خدا، در دوران غيبت امامش، لحظه اي را بي انتظار نمي گذراند:

«انّ احبّ الاعمال الي اللّه عزّوجلّ



[ صفحه 98]



انتظار الفرج و مادام عليه العبد المؤمن.»

«محبوب ترين کارها در نزد خداي عزّوجلّ انتظار فرج است و بنده مؤمن همواره در حال انتظار به سر مي برد.» [1] .

و امام صادق (عليه السلام) فرمود:

«انتظر الفرج صباحاً و مَساءً.»

«در هر صبح و شام منتظر فرج باش»!

اين فرمان امام به انتظار، از نگاهي ديگر نوعي خبردادن از نامعلومي زمان فرج است، به عبارت ديگر شايد مقصود اين باشد که صبحگاهان منتظر فرج باش، زيرا چه بسا تا شامگاهان فرج فرا برسد و شامگاهان منتظر فرج باش، زيرا چه بسا تا صبحگاه بعدي ظهور امضاء گردد.



[ صفحه 99]




پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 52، ص 133.