بازگشت

صبر و استقامت


شبهه هاي ترديد آفرين و مشکلات فراوان و فشارهاي گوناگوني که از سوي مخالفين اسلام و ولايت بر شيعيانِ چشم انتظار وارد مي آيد و حيرت و بي پناهي آنان آنچنان طاقت فرسا و شکننده است که براي منحرف نشدن و نااميد نگشتن و از انتظار دست برنداشتن، استقامتي



[ صفحه 86]



چون کوه و صبري همچون صبر ايّوب بايسته است.

لغزيدن و از راه منحرف شدن، مأيوس گشتن و از صف منتظرين بيرون رفتن، از مبارزه دست کشيدن و به خيل بي تفاوتان پيوستن، بر ظهور ديده فرو بستن و به روز مرّگي و نان به نرخ روز خوردن، سرنوشت محتوم غير صابرين است.

بي جهت نيست که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايد:

«طوبي للصّابرين في غيبته! طوبي للمقيمين في محبّته!». [1] .

«خوشا به حال صبر کنندگان در دوران غيبت مهدي (عليه السلام)! خوشا به حال پابرجايان در مقام محبت او!»

و در جاي ديگر دست به دعا برداشت و عرض کرد:

پروردگارا برادرانم را به من بنمايان!



[ صفحه 87]



يکي از ياران پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) که در جمع حاضر بود گفت: آيا ما برادران شما نيستيم اي رسول خدا!؟

آن حضرت فرمود:

نه! شما اصحاب من هستيد. و برادران من قومي در آخر زمان هستند که به من نديده ايمان آورند...

و بعد چونانکه بخواهد سرّ اينهمه تکريم و تعظيم را بنماياند از استقامت و صبرِ سختِ منتظران فرمود:

«لأحدهم أشدّ بقيّة علي دينه من خارط القتاد في اللّيلة الظّلماء أوکالقابض علي جمرالغضا اولئک مصابيح الدجي.» [2] .

سختي استقامت هر يک از آنان بر دين خود، بيشتر از سختي کسي است که در شبي ظلماني بخواهد بوته خاري را با دست



[ صفحه 88]



خود از خار بپيرايد، يا کسي که بخواهد ذغال گداخته سوزاني را در مشت نگهدارد. آنان چراغهاي فروزان شبهاي ظلماني اند.


پاورقي

[1] الزام الناصب، ص 18، ينابيع المودة، ج 3، ص 101.

[2] بحار الأنوار، ج 52، ص 124 و الزام الناصب، ص 137.