بازگشت

قرآن و مسأله حکومت جهاني






[ صفحه 73]



مي پرسند:

اگر حکومت جهاني مهدي (عج) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، و پرچم اسلام و توحيد در همه نقاط زمين به اهتزاز در مي آيد، آيا در قرآن مجيد اين سند محکم و بزرگ و خلل ناپذير اسلام، سخني در اين باره به ميان آمده است؟

پاسخ:

آيات متعدّدي که تأويل آن تطبيق با حضرت ولي عصر (عج) شده، بسيار است (در اين باره به بحار، طبع جديد، ج 51 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به عنوان نمونه:

1 ـ در قرآن کريم مي خوانيم: «او خدائي است که رسولش را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دينها غالب گرداند هر چند اين موضوع خوش آيند مشرکان نيست.» [1] .

اين آيه صريحاً نويد مي دهد که روزي خواهد آمد که آئين اسلام همه اديان و مرامها را تحت الشّعاع خود قرار مي دهد و سراسر جهان زير لواي اسلام قرار مي گيرد، که منظور همان وقتي است که حضرت مهدي (عج) در سراسر جهان حکومت واحد اسلامي تشکيل مي دهد.



[ صفحه 74]



2 ـ در سوره انبياء، آيه 105 مي خوانيم:

«يقيناً (بدانيد که) ما در زبور (کتاب حضرت داود (عليه السلام)) نوشتيم پس از آنکه اين مطلب را در ذکر (تورات) نيز نوشته بوديم که: حتماً بندگان صالح وارث زمين مي شوند.» [2] .

اين آيه حاکي است که در کتابهاي آسماني زبور و تورات و قرآن موضوع حکومت انسانهاي شايسته بر سراسر زمين نوشته شده است، روشن است که وعده خدا حق است، روزي خواهد آمد که بندگان صالح که از نظر قرآن، مسلمين راستين هستند حکومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمين برقرار مي سازند، که اشاره به حکومت حضرت مهدي (عج) است.

3 ـ در سوره نور، آيه 55 مي خوانيم:

«خداوند با آنانکه ايمان آورده و کارهاي شايسته مي کنند وعده داده که آنان را نماينده «خود» در زمين گرداند همانگونه که گذشتگان آنانرا خليفه کرد وعده داده که دينشان را که براي آنها پسنديده، نيرومند گرداند و ترسشان را مبدّل به امنيت وآرامش کند، و براي من شريک نمي گيرند. [3] .



[ صفحه 75]



اين آيه بيانگر حکومت واحد بر سراسر زمين است به آنانکه ايمان و عمل صالح دارند (يعني منتظر واقعي هستند و با ايمان و عمل نيک خود زمينه سازي براي ايجاد آينده درخشان مي کنند) نويد مي دهد که خداوند حکومت زمين را بدست آنها مي سپرد، دين آنها نيرومند و قوي مي گردد، و در نتيجه آرامش و امنيت جانشين خوف و ناآرامي مي شود.

در پايان آيه اشاره به اين مطلب مي کند که حکومت آنها بر سراسر زمين براساس توحيد و پرستش خداي يکتا و نفي هرگونه شرک است.

چنانکه در حديثي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در مورد عقائد اين حکومت واحد سراسري فرمود:

«فَلاَيَبْقي عَلي وَجْهِ الاَْرْضِ اَحَداً اِلاّ قالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ؛

هيچ فردي روي زمين نمي ماند مگر اينکه معتقد است خدائي جز خداي يکتا وجود ندارد.» [4] .

به اين ترتيب مي بينيم قرآن اين کتاب آسماني نيز به حکومت درخشان و سراسر توحيد آينده که همه مردم تحت پرچم توحيد قرار گرفته و مردم صالح زمام امور را بدست مي گيرند خبر مي دهد.



[ صفحه 76]



4 ـ قرآن پس از ذکر فرعون و فرعونيان در اين آيه مي فرمايد:

«وَنُرِيدُ اَنْ نَّمُّنَ عَلَي الّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِيْ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ؛ [5] .

ما بر اين اراده کرديم که به مستضعفان نعمت بخشيم و آنها را پيشوايان و وارثين روي زمين قرار دهيم.»

اين آيه گرچه در ماجراي موسي (عليه السلام) و فرعون نازل شده که خداوند موسي (عليه السلام) را بر فرعون و فرعونيان پيروز کرد و مستضعفان را به رهبري موسي (عليه السلام) به حکومت رسانيد، ولي اين آيه هرگز مربوط به زمان خاص موسي (عليه السلام) نيست بلکه يک بشارت عمومي است در مورد پيروزي حق بر باطل، که سرانجام اين پيروزي بطور جامع و کامل و جهاني بدست مهدي آل محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) صورت مي گيرد، چنانکه در روايات به اين مطلب تصريح شده، و مهدي (عج) و پيروانش به موسي (عليه السلام) و پيروانش تشبيه شده اند و در روايتي مي خوانيم، امام سجّاد (عليه السلام) فرمود:

«سوگند به کسي که محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد، نيکان ما همانند موسي (عليه السلام) و پيروانش هستند و بَدان ما همانند فرعون و پيروانش مي باشند.» [6] .



[ صفحه 77]



و امام علي (عليه السلام) در تفسير آيه فوق فرمود:

«اين گروه آل محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) هستند، خداوند مهدي آنها را بعد از زحمت و فشاري که بر آنان وارد مي شود بر مي انگيزد و به آنان عزّت مي دهد و دشمنان آنان را ذليل و خوار مي کند.» [7] .


پاورقي

[1] هُوَالَّذِي اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرُهَ الْمُشْرِکُونَ (سوره صف، آيه 9).

[2] «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ».

[3] وَعَدَاللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ مِنْکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيـُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِيْنَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَ لَيُبَدِّ لَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لايُشْرِکُونَ بِي شَيْئَاً.

[4] اثباة الهداة، ج 7، ص 247.

[5] سوره قصص، آيه 5.

[6] مجمع البيان، ذيل آيه 5، سوره قصص.

[7] نور الثقلين، ج 2، ص 110 و در نهج البلاغه کلمات قصار شماره 209 نيز به اين مطلب اشاره شده است.