بازگشت

فايده غيبت طولاني چيست؟


در پاسخ اين سؤال عالم بزرگوار تشيّع سيد مرتضي (رحمه الله) گويد: «وقتي که از راه عقل و نقل، صحت امامت امام قائم (عج) ثابت شد، اگر فلسفه غيبت را ندانيم چه مانعي دارد، چنانکه فلسفه بسياري از احکام بر ما پوشيده است» (تلخيص از کشف الغمّه، ج 3، ص 462).

مي پرسند:

غيبت طولاني امام مهدي (عج) و عدم دسترسي ما به او، چه سودي دارد؟

پاسخ:

امام قائم (عج) بخاطر عدم پذيرش جامعه، از نظرها پنهان است، او همچون امامان معصوم (عليهم السلام) ديگر اگر آشکار بود، مردم همان که با آن امامان کردند با او مي کردند، امّا او غائب است تا مردم آمادگي پذيرش او را در طول زمان و با برنامه ريزيهاي دراز مدّت و تکامل معنوي و مادّي پيدا کنند.



[ صفحه 61]



غيبت او چنانکه در روايات آمده همچون پنهان شدن خورشيد پشت ابرها است، گرچه ابرها از تابش مستقيم خورشيد ممانعت مي کنند، ولي هرگز نمي توانند تابش خورشيد را بطور کلي محو سازند.

غيبت امام قائم (عج) دهها فايده دارد که در اينجا به طور اختصار به چند فايده آن اشاره مي کنيم.

1 ـ غيبت او به پيروانش اميد مي بخشد و آنها را دلگرم مي کند که داراي چنين رهبري هستند، با توجّه به اينکه اميد، آن هم اميدي اين چنين، سازنده است.

2 ـ غيبت آنحضرت پيروانش را قدم به قدم آماده مي سازد تا آن حضرت را از عزلت بيرون آورند.

3 ـ آنحضرت در عين اينکه غائب است گاه در مسائل مهم با فقهاء و بزرگان اسلام تماس مي گيرد و آنها را راهنمايي مي کند (چنانکه شواهد آن بسيار است و بعضي از آنها در اين کتاب آمده است.)

4 ـ گفتگو درباره قيام مهدي (عج) و تشکيل کنگره ها و کنفرانسها و تنظيم نوشته ها و مقالات در طول زمان با فرصت کافي موجب پرورش نفوس و آمادگي، در انديشه انقلاب جهاني بودن و هدف داري و... مي شود، در نتيجه آمادگيهاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، صنعتي، اقتصادي و بالاخره نظامي در همه جا پيدا مي شود و به اين ترتيب زمينه سازي ظهور آنحضرت مهيّا مي گردد.



[ صفحه 62]



5 ـ شناخت موانع يک انقلاب جهاني در تمام ابعاد و براندازي آن موانع نياز به طول زمان و کمک فکري بسيار در سطح جهان دارد، اين نيز يکي از فوائد غيبت امام قائم (عج) مي باشد.

6 ـ از طرفي طول غيبت و دوري مردم از رهبر مصلح و عادل، موجب فساد در تمام زمينه ها شده، و همين فساد موجب خستگي و ناراحتي و نارضايتي مردم مي شود و در دل اين فساد، جرقه هاي انقلاب بروز مي کند و مردم، تشنه مصلح واقعي و عدالت مي شوند، چرا که تا همه، رنج ظلم و فساد را نبرند آماده درک لذّت عدالت و اصلاح نخواهند شد، چنانکه در روايات مربوط به حضرت مهدي (عج) بسيار آمده که:

«يَمْلاَُ الاَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً وَ نُوراً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جُوْراً وَ شَرّاً؛

آنحضرت زمين را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد همان گونه که پر از ظلم و جور و بدي شده باشد؟» [1] .

و انقلاب واقعي، انقلابي است که طبيعي و خودجوش و از متن توده ها برخيزد، و همگان به خوبي آن را درک کنند.

البتّه اين سخن به اين معني نيست که ما تن به ظلم و فساد دهيم، و مبارزه با ظلم و فساد نکنيم که شرع و عقل چنين اجازه اي به ما



[ صفحه 63]



داده، بلکه اين سخن خبر از آينده مي دهد، و حاکي است که مردم بر اثر دوري از يک مصلح عادل و آگاه چگونه در لجن فساد فرو مي روند، در اين صورت بايد براي يافتن آن مصلح بپاخاست و خود گرفتاري مردم، آنها را براي يافتن راه حل بر مي انگيزاند.

آري بايد مدتها بگذرد، تا مردم تکامل يابند و حقائق برايشان کشف گردد، و با تجربيّات تلخ خود روي حکومتهاي باطل از آنها روگردان گردند و تشنه وجود امام قائم (عج) شوند.

در قرآن کريم مي خوانيم:

«سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الاْفاقِ وَ فِي اَنْفُسِهِمْ حَتّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ؛

بزودي آيات خود را از هر سوي جهان و در وجود خود مردم نشان مي دهيم تا براي آنها آشکار گردد که او حق است.» [2] .

در مورد اينکه منظور از ضمير «او» در «اِنَّهُ) به کجا بازگشت مي کند امام صادق (عليه السلام) در ضمن روايتي فرمود:

«منظور خروج قائم (عج) است که او حق است (و حقانيّتش آشکار مي گردد).» [3] .


پاورقي

[1] بحار، ج 52، ص 351.

[2] سوره فصلت، آيه 53.

[3] بحار، ج 51، ص 62 ـ منظور از اين تفسير اين است که يکي از مصاديق روشن حق که پس از طول زمان آشکار خواهد شد وجود قائم (عج) است.