بازگشت

رعايت حقوق برادارن


از مهمترين امور در زندگي محبّان و منتظران قائم (عج) رعايت حقوق برادران و مسلمانان است.

در اين باره بهتر است پاي سخن پر مغز و دلنشين حضرت امام صادق (عليه السلام) و امام باقر (عليه السلام) بنشينيم.

امام باقر (عليه السلام) به جابر جعفي (رحمه الله) فرمود:

«اي جابر آيا کسي که ادعاي تشيّع مي کند، براي او اين قول که دوست اهلبيت (عليهم السلام) هستم کافي است؟



[ صفحه 324]



سوگند به خدا شيعه ما نيست مگر کسي که پرهيزکار بوده و اطاعت از خداوند کند، شيعيان ما را به اين صفات بشناسيد:

تواضع، خشوع، امانت داري، بسيار در ياد خدا بودن، اهل نماز و روزه بودن، احترام به پدر و مادر کردن، مهرباني کردن به همسايگان مستمند و بدهکار و يتيمان، راستگو بودن، آنها تلاوت قرآن مي کنند، و زبانشان را کنترل مي نمايند، و براي خودشان در همه چيز امين هستند...»

اي جابر!

«ما تَنالُ وَ لايَتَنا اِلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ؛

به ولايت و دوستي ما جز از راه عمل و پرهيزکاري نمي تواني برسي.» [1] .

امام باقر (عليه السلام) روزي به يکي از يارانش به نام سعيد بن حسن (رحمه الله) فرمود:

«آيا در ميان شما اين روش هست که کسي از شما به حضور برادر ديني اش برود دست در جيب او کند و به اندازه احتياج خود از آن، پول بردارد و صاحب پول از آن جلوگيري نکند؟

سعيد عرض کرد: نه چنين کسي را سراغ ندارم.

امام باقر (عليه السلام) فرمود: بنابراين اخوّت و برادري در کار نيست.



[ صفحه 325]



سعيد عرض کرد: آيا در اين صورت ما در هلاکت هستيم؟

امام (عليه السلام) فرمود: عقل اين مردم هنوز تکميل نشده است. [2] (يعني تکليف به حساب اختلاف درجات عقل، مختلف مي شود.)

امام صادق (عليه السلام) در ضمن گفتار مي فرمايد:

«ما اَقَلَّ وَاللّهِ مَنْ يَتَّبِعُ جَعْفَراً مِنْکُمْ، اِنَّما اَصْحابِي مَنْ اِشْتَدَّ وَرَعَهُ وَعَمِلَ لِخالِقِهِ وَ رَجا ثَوا بَهُ فَهؤلاءِ اَصْحابِي؛

سوگند به خدا چقدر پيروان جعفر از شما کم شده اند، بدانيد که ياران من کساني هستند که در پاکي و پرهيزکاري محکم باشند، و کارهايشان را براي خدا انجام دهند و اميد به پاداش خدا داشته باشند، اينها اصحاب و ياران من هستند.» [3] .

در مورد حقوق برادران ديني به حديث جالب و جامع ذيل که امام صادق (عليه السلام) براي يکي از يارانش (معلّي بن خُنَيس) در موارد هفتگانه زير شرح داده اند توجه کنيد:

معلي بن خنيس (رحمه الله) مي گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض کردم حق مسلمان بر مسلمان چيست؟



[ صفحه 326]



فرمود:

«هفت حق واجب است که اگر يکي از آنها را تباه کند از ولايت و اطاعت خداوند خارج شده و خداوند از او بهره (طاعت و بندگي) ندارد.

عرض کردم آنها چيست؟

فرمود: من بر تو نگرانم، مي ترسم آنها را تباه سازي و بداني و عمل نکني.

عرض کردم:

«لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ»

(نيرويي جز از خدا نيست) فرمود: آسانترين آنها اين است که:

1 ـ آنچه را براي بردار مسلمانت دوست بداري که براي خود دوست مي داري، و نپسندي براي او آنچه را که براي خود نمي پسندي.

2 ـ از خشمگين کردن برادر مسلمانت (يا از خشم) دوري کني، و آنچه را که مورد رضايتش است انجام دهي و اوامرش را اطاعت کني.

3 ـ باجان و مال و زبان و دست و پاي خود او را ياري کني.

4 ـ چشم و راهنما و آئينه او باشي.

5 ـ تو سير نباشي و او گرسنه، تو سيراب نباشي و او تشنه و تو پوشيده نباشي و او برهنه.



[ صفحه 327]



6 ـ اگر داراي خدمتکار باشي و برادر مسلمانت خدمتکار نداشته باشد، بر تو واحب است که خدمتکارت را بفرستي تا لباسهاي او را بشويد و غذايش را آماده کند و فرشش را بگستراند.

7 ـ او را از مسئوليتهاي سوگندهايش رها سازي، دعوتش را اجابت کني، در بيماري او را عيادت نمائي، بر جنازه اش حاضر شوي، اگر دانستي که او حاجتي دارد در اداي حاجب او شتاب کني، تأخير در رواي حاجت او نکني که او اظهار آن کند، بلکه زودتر به رفع نيازش بپردازي، سپس امام صادق (عليه السلام) گفتارشان را با اين جملات پايان دادند.

فَاِذا فَعَلْتَ ذلِکَ وَصَلْتَ وَلايَتَکَ بِوَلايَتِهِ وَ وَلايَتِهِ بِوِلايَتِکَ؛

وقتي که چنين کردي دوستي خود را به دوستي او و دوستي او را به دوستي خود پيوند داده اي.» [4] .

در اينجا اين فصل را با حديث عرفاني ذيل پايان مي بريم.

حضرت موسي بن عمران (عليه السلام) به خدا عرض کرد:

«پروردگارا آيا کسي را مثل من گرامي داشته اي آنجا که سخن خود را به من شنوانده اي؟



[ صفحه 328]



خداوند فرمود: «بدانکه براي من بندگاني هست که در آخرالزّمان مي آيند، آنها به من از نسبت به تو نزديکترند، زيرا من با تو با واسطه بودن هفتاد هزار پرده حجاب سخن مي گويم ولي هرگاه (بنده من در آخرالزّمان) روزه بگيرد، و بر اثر روزه لبهايش سفيد و رنگش زرد گردد اين هفتاد هزار پرده را هنگام افطار آنها برمي دارم.» (و اين چنين به آنها نزديک مي شوم).» [5] .



روزي که سر از پرده برون خواهي کرد

دانم که زمانه را زبون خواهي کرد



گر زيب و جمال از اين فزون خواهي کرد

يا رب چه جگرها است که خون خواهي کرد



نتيجه اينکه علاقمندان و ياران امام مهدي (عج) بايد کاملاً خود را وظيفه شناس و پايبند به اسلام و متعهّد و مسؤول بدانند، و همواره مراقب احوال و کارهاي خود باشند، و از انحرافات دوري جسته و پناه به خداوند ببرند و مو به مو احکام اسلام را عمل نمايند، تا شايستگي سربازي آن حضرت را پيدا کنند.


پاورقي

[1] اصول کافي، ج 2، ص 74 (باب الطّاعة و التقوي).

[2] اصول کافي، ج 2، ص 174 (باب حق المؤمن علي اخيه).

[3] اصول کافي، ج 2، ص 77.

[4] اصول کافي، جلد 2، صفحه 169 ـ در اين باره روايات جالب ديگري نيز آمده که در اين کتاب از صفحه 169 تا 174 ذکر شده است.

[5] تفسير روح البيان برسوئي، ذيل آيه 3، سوره مؤمن.