مکه، مرکز اولين جرقه هاي انقلاب جهاني حضرت مهدي
در روايات مي خوانيم: حضرت مهدي (عج) در مکّه کنار کعبه ظهور و خروج مي کند. [1] .
هنگام ظهور به کعبه تکيه مي کند و صدايش را بلند مي نمايد که:
«هان اي مردم جهان، کسي که مي خواهد به آدم (عليه السلام) و شيث (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، کسي که مي خواهد به ابراهيم (عليه السلام) و اسماعيل (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، کسي که مي خواهد به موسي (عليه السلام) و يوشع (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، کسي که مي خواهد
[ صفحه 295]
به عيسي (عليه السلام) و شمعون (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، کسي که مي خواهد به محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) و اميرمؤمنان علي (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، کسي که مي خواهد به حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد، کسي که مي خواهد به امامان (عليهم السلام) از فرزندان حسين (عليه السلام) بنگرد به من بنگرد و به نداي من پاسخ مثبت دهيد، من از آنچه که آنها خبر داده اند و آنچه که خبر نداده اند به شما خبر مي دهم.» [2] .
خلاصه اين روايت اين است که تمام صفات پيامبران بزرگ و رسولان و اوصياء آنها در وجود من جمع است، من غير از آنچه آنها آورده اند، شما را به زيادتر از آن آشنا مي کنم، و اهداف آنها را تکميل مي نمايم.
شما پيرو هر ديني هستيد، گمشده شما در وجود من است به گرد من جمع شويد که به هدف کامل زندگي خود خواهيد رسيد.
امام باقر (عليه السلام) در تفسير اين آيه:
«وَ أَذانٌ مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِينَ؛
و اين اعلامي است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر (روز عيد قربان) که خداوند و پيامبر او از مشرکان بيزارند.» [3] .
[ صفحه 296]
فرمود: «منظور خروج قائم (عج) و دعوت او از مردم به سوي رهبري خود است.» [4] .
ناگفته نماند امام باقر (عليه السلام) در اين حديث يکي از مصاديق روشن اين دعوت عمومي را بيان مي فرمايد، که در آن وقت اين دعوت به صورت کامل جامه عمل مي پوشد و تحقّق عيني مي يابد.
موضوع ديگر اينکه: ياران امام زمان (عليه السلام) پس از ظهور در مکّه (چنانکه قبلاً گفتيم) به آن حضرت مي پيوندند که از جمله آنها سيصد و سيزده نفر ياران خاص هستند و سرانجام ده هزار نفر شده و به سوي مدينه رهسپار مي شوند... [5] .
موضوع ديگر اينکه امام زمان (عليه السلام) مسجدالحرام را خراب کرده به اصل خود برمي گرداند و همچنين، مقام حضرت ابراهيم (عليه السلام) را به جاي اصلي خود برمي گرداند.
در اين مورد امام صادق (عليه السلام) فرمود:
«وقتي که قائم (عج) قيام کند، مسجدالحرام را ويران نمايد تا به جاي اصلي خود برگردد، مقام ابراهيم (عليه السلام) را به محل اصلي خود مي گذارد، دستهاي کليدداران (خائن..) را قطع کرده و در کعبه آويزان مي نمايد و بر آنها مي نويسد اينها دزدان کعبه هستند.» [6] .
[ صفحه 297]
و سه هزار نفر از خائنان و چپاولگران مکّه را در شش نوبت به قتل مي رساند. [7] .
از اين مطالب نتيجه مي گيريم که نخستين جرقّه هاي انقلاب جهاني آن حضرت در مکّه بروز مي کند. و به اين ترتيب مي بينيم آن حضرت مسائل تشريفاتي و تزئيني و فرعي را از بين برده، و مردم را به ابعاد اصلي حج که مهمترين آن، بُعد سياسي و عبادي آن است متوجه مي سازد.
با توجه به اينکه در اسلام، بُعد سياسي نيز عبادت است.
و اين يک درس بزرگي است براي طرفداران مهدي (عج) که مکّه اين مرکز استراتژيکي و مهم دنياي اسلام را به صورت کانون آتشفشان عدالت و معنويّت و اتّحاد بر ضد استکبار جهاني درآورند. و آنرا آماده ظهور امام عصر (عج) کنند و از زير يوغ استکبار، خارج نمايند.
در اينجا سخن را رها کرده و به گفتار پرمغز امام خميني (قدس سره) که در پيام مهم خود به مسلمانان در آستانه برگزاري کنگره عظيم جهاني حج سال 1363 (چهارم شهريور مطابق 28 ذي القعده 1404) ابلاغ فرموده اشاره مي کنيم.
[ صفحه 298]
«... ابعاد مختلف اين فريضه الهي عظيم سرنوشت ساز «حج» به واسطه انحرافهاي حکومتهاي جور در کشورهاي اسلامي و آخوندهاي فرومايه کشورهاي اسلامي و کج فهمي هاي بعضي از معمّمين و مقدّس نماها در تمام کشورهاي اسلامي در پرده ابهام باقي مانده است، کج فهماني که حتي با تشکيل حکومت اسلامي مخالف و آن را از حکومت طاغوت بدتر مي دانند...
...از همه ابعاد حج، مهجورتر و مورد غفلت تر، بُعد سياسي اين مناسک عظيم است که دست خيانتکاران براي مهجوريّت آن بيشتر در کار بوده و هست و خواهد بود و مسلمانان امروز و در اين عصر که عصر جنگل است، بيشتر از هر زمان، موظّف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند...
روزي که وليّ اللّه اعظم امام عصر (عج) ظاهر شوند و در کعبه نداي عدالت سردهند و بر خلاف ظالمان و کافران فرياد کشند، همين آخوندها هستند که او را تکفير و از ستمگران پشتيباني مي نمايند.» [8] .
... مراتب معنوي حج که سرمايه حيات جاودانه است و انسان را
[ صفحه 299]
به افق توحيد و تنزيه، نزديک مي نمايد، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادي حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود...
... اگر در اين کنگره جهاني که همه اقشار ملّتهاي مظلوم اسلامي از هر قشر و ملّت و داراي هر زبان و مسلک و هر رنگ و قشر ولي با روش واحد و لباس مشابه، دور از هر آلايش و آرايش اجتماع نموده اند، مسائل اسلامي اسلام و مسلمين و مظلومان جهان، از هر فرقه حل نشود حکومتهاي مستکبر و زورگو نيز جايشان ننشينند، از اجتماعات کوچک منطقه اي و محلي کاري برنخواهد آمد و راه حل فراگيري به دست نخواهيم آورد...
بيتي که براي قيام، تأسيس آن هم قيام ناس و للنّاس، پس بايد براي همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود ورمي شياطين بزرگ و کوچک را در همين مواقف بزرگ انجام داد، مجرّد کليد داراي بيت و سقايت حجّاج و عمارت مسجدالحرام کافي نيست و مربوط به مقصد نيست، ساده بودن بيت و مسجد همچون زمان ابراهيم (عليه السلام) و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين در آن مکان بي آلايش و وافدين بي پيرايشش هزاران مرتبه بالاتر از تزئين کعبه و بناهاي مرتفع عظيم و غافل شدن از مقصد اصلي که قيام ناس و شهود منافع ناس است مي باشد.»
[ صفحه 300]
اَجَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِالْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَاللّهِ وَاللّهُ لايَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمِينَ.) [9] .
گويي اين آيه در عصر ما نازل شده و گوياي حال ما است، در عصر حاضر سرگرمي به سقايت و معيشت حجّاج و به عمارت و تزئين مسجدالحرام و غفلت از ايمان به خدا و روز قيامت و کناره گيري از جهاد في سبيل اللّه را شعار خود قرار داده اند و کساني که به اين آيه عمل کنند آنها را ظالم مي خوانند.
و آيه 3، سوره توبه (وَ اَذانٌ مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ...)
درست بر خلاف رفتار آخوندهاي درباري و تأمين کننده منافع شيطان بزرگ آمريکا است... که فتوا مي دهند حج بايد از اين مسائل به دور باشد...
مسأله، مسأله حضور در محضر است و شاهد جمال محبوب، گويي گوينده از خود در اين محضر بي خود شده و جواب دعوت را تکرار مي کند، و دنباله آن سلب شريک به معني مطلق آن مي نمايد.
بايد متوجّه باشند که حج آنها حج ابراهيمي (عليه السلام)
«ابوالانبياء صلوات الله عليه»
باشد و حج محمّدي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
[ صفحه 301]
«وَ اِلاّ ما اَکْثَرَ الضَّجِيجَ وَ اَقَلَّ الْحَجِيجَ؛ [10] چقدر ناله کن زياد است ولي حاجي حقيقي کم است....»
از خداوند تعالي پيروزي اسلام و خذلان کفر و بيداري مسلمانان و تعهّدشان را در پيشبرد مقاصد اسلامي خواستارم. [11] .
«روح الله الموسوي الخميني (رحمه الله)»
نتيجه اينکه مسلمانان دوستدار حضرت قائم (عج) بايد به مکّه و کعبه و حج، اهميّت فراوان بدهند و فلسفه حج را درک کنند و اجرا نمايند و بدانند که عرفات مرکز شناخت و مشعر مرکز شعور و مني مرکز عشق و قرباني و ترور شياطين تجسّم يافته است در اين صورت کمک بزرگي به فراهم شدن اسباب کار در مورد ظهور آن حضرت کرده اند.
در اينجا اين مطلب را با سخني از وصيّت امام علي (عليه السلام) به دو فرزندش امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) پايان مي بريم.
«اَللّهَ اَللّهَ فِي بَيْتِ رَبِّکُمْ لا تَخْلُوهُ ما بَقيتُمْ فَاِنَّهُ اِنْ تُرِکَ لَمْ تُناظَرُوا؛
خدا را، خدا را، در مورد خانه پروردگارتان (کعبه) آنرا تا زنده هستيد خلوت نکيند، زيرا اگر اين خانه ترک شود، کرامت و عزّت خود را (از طرف خدا و مردم) از دست خواهيد داد.» [12] .
[ صفحه 302]
آري بايد مسلمانان با طرح جامع ايجاد شوراي اسلامي اداره امور حج، با موج عظيم ميليوني، همه ساله مسلمانان را خط بدهند و نتائج سودمندي از اين مرکز عبادي سياسي بگيرند، و بدانند که مراسم حج تنها بُعد عبادي آن نيست و گرنه امام حسين (عليه السلام) روز هشتم ذي الحجه حج را رها نمي کرد و به سوي جهاد نمي رفت.
ناگفته نماند که مدينه نيز از مراکز مهم در رابطه با حکومت حضرت مهدي (عج) است که آنحضرت با ياران خود از مکّه به مدينه آمده و در آنجا جمعيتهاي زيادي به آن حضرت مي پيوندند و عدّه اي از مخالفان سرکوب مي شدند. (از اينکه مدينه را مستقلاًّ ذکر نکرديم چون آن را جزء حجاز و در قلمرو مکه به حساب آورديم.)
اينک به اين روايت توجه کنيد:
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
«مکّه، حرم خدا و حرم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و حرم امام علي (عليه السلام) است و يک نماز در مکّه معادل با صدهزار نماز است، انفاق يک درهم در مکّه معادل با انفاق با صدهزار است، مدينه حرم خدا و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و امام علي (عليه السلام) است و يک نماز در آن معادل با هزار نماز، و انفاق يک درهم در آن معادل انفاق هزار درهم است.» [13] .
[ صفحه 303]
روايات ديگري نيز در شأن و مقام مدينه آمده که براي رعايت اختصار از ذکر آنها خودداري شد.
پاورقي
[1] کشف الغمّه، ج 3، ص 129.
[2] بحار، ج 53، ص 9.
[3] سوره توبه، آيه 3.
[4] اثباة الهداة، ج 7، ص 99.
[5] اعلام الوري، ص 431.
[6] اعلام الوري، صفحه 431 ـ اثباة الهداة، جلد 7، صفحه 35 ـ 118.
[7] اعلام الوري، صفحه 431.
[8] جالب اينکه در روايات آمده اوّلين دسته اي که با قيام امام زمان (عليه السلام) مخالفت مي کنند، علما هستند. (ظاهراً مراد همين دسته از علماي درباري مي باشند.).
[9] آيا سيراب کردن حجّاج و آباد کردن مسجدالحرام را همانند عمل کسي قرار داديد که ايمان به خدا و روز قيامت آورده و در راه او جهاد کرده است؟ (اين هردو) هرگز نزد خدا مساوي نيستند و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمي کند. (توبه، آيه 19).
[10] اشاره به سخن امام باقر (عليه السلام) ـ مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 184.
[11] نقل فرازهايي از پيام حضرت امام (رحمه الله) از روزنامه اطلاعات، شماره 7387، پنجشنبه هشتم شهريور ماه صفحه سوم که به مناسبت ايام حج بيان فرمودند.
[12] نهج البلاغه، نامه 47.
[13] تهذيب، شيخ طوسي.