بازگشت

انتظار، در انديشه علاّمه محمّد تقي جعفري


آن پيشتاز الهي همانند وجدان کل و احساس انسانيت، هوي را مغلوب هدايت سازد. و آراء ونظريات فاسد را مقهور قرآن.

کيست آن کسي که هوي را مغلوب هدايت مي سازد؟

آن کمال يافته الهي و تربيت و تعليم يافته باغبان هستي است که همه وجدان هاي ناب بشري به انتظار مقدم او لحظه شماري مي کنند، و آن بقيه رسالت و امامت است که براي به ثمر رساندن تلاش هاي پيشتازان رباني، تاريکي هاي شديدتر از ظلمات دوران جاهليت را از فضاي ننگ آلود تاريخ زدوده و طعم تاريخ انسانيت را براي مردم جوامع قابل دريافت خواهد فرمود. در اين روزگار است که حيات انسان ها جوانه مي زند و براي به ثمر رسانيدن حکمت وجودي خود، شاخه ها، برگ ها و ميوه خود را که قرار گرفتن در جاذبيت کمال ربوبي است، سرسبز و خرم مي گرداند.

اين انسان کامل که ماهيت هوي و مختصات آن را و همچنين ماهيت هدايت و لوازم و صفات آن را براي همه آدميان مي شناساند و طرق تقويت



[ صفحه 38]



اراده را براي مردم تعليم مي نمايد تا آن جا که مردم حيات خود را در هدايت و کمال ببينند و مرگ خود را در هوي و هوس. در چنين روزگاري است که احدي از آدميان به فکر تفسير و توجيه هواهاي نفساني و شيطاني خود به وسيله کج و منحرف ساختن مفهوم هدايت و مختصات آن نخواهد افتاد... در آن روزهاي الهي، چهره نوراني آن انسان کامل، قيافه حقيقي قرآن را روشن خواهد ساخت. آراء و نظريات پيش ساخته که بر مبناي آلودگي هاي مغزي و تمايلات دروني شکل گرفته اند، توانايي رويارويي با آن قيافه نوراني قرآن را از دست خواهند داد. درون مردم رشد يافته آن دوران، چنان صفاتي خواهد داشت که با رويارويي با قرآن، خود را با فروغ رباني مواجه خواهند ديد... در آن زمان مردم از جمادي بالاتر رفته و به درجه عالي انساني و روح ملکوتي نائل مي گردند... در آن روزهاي الهي، فروغي در دل هاي آدميان مي درخشد که با هر کلمه از کلمات اللّه و هر آيه اي از آيات اللّه که روياروي مي شوند گويي خود مخاطب مستقيم آن کلمات و آيات مي باشند و آنها را از خداوند سبحان مي شنوند. در اين موقع است که تاويلات نابجا و نظريات بي اساس درباره قرآن و تفسير آن، همه و همه از بين مي روند، و با ارتباط با کلام اللّه ناطق انس و الفت حقيقي با قرآن را نائل مي گردند. مکتب هاي ساختگي مخصوصاً آن آراء و تفسيراتي که تحت نفوذ قدرتمندان خودکامه در زمان آل اميه و آل عباس به وجود آمده بود، همگي بي اساس بودن خود را ظاهر مي سازند...

به هر حال، مطابق دريافت هاي وجداني و حکم عقل سليم و شهادت مکتب هاي انساني ـ الهي و صاحب نظران آگاه از ابعاد وجودي بشر در



[ صفحه 39]



طول تاريخ، روزي در اين کره زمين فرا مي رسد که هماي سعادت و عدالت بال و پر گشايد و فضاي اين نيرنگ سرا و ميدان تنازع در بقاء را به آشيانه انسان و انسانيت مبدل بسازد. قطعي است آن روز که عنايت الهي مدد کند و عدالت در روي زمين به وسيله دولت جهاني که زمامدارش انسان کامل الهي حضرت حجة بن الحسن عليه السلام خواهد بود، استعدادهاي نهاني انسان که در طول قرون و اعصار متمادي، راکد مانده بوده است، به فعليت در مي آيد و انسان تعريف حقيقي خود را درمي يابد و علوم انساني مشکل واقعي خود را پيدا مي کند. خداوند سبحان در آن روزگار همه نيروهاي روي زمين را در اختيار کسي قرار مي دهد که آنها را در مجراي عدالت به ثمر مي رساند. [1] .



[ صفحه 40]




پاورقي

[1] ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج 24، خطبه 138، علامه محمد تقي جعفري.