بازگشت

عقيده اماميه در امر امامت


عقيده شيعيان اثني عشري اين است که امامت از اصول اعتقادي است نه از فروع؛ و تعيين امام با خداوند است نه با انتخاب مردم، و نيز عقيده دارند که بعد از رسول خداصلي اللَّه عليه و آله دوازده نفر به نصّ پيامبر گرامي به عنوان امام معصوم معرفي شده اند. اولين امام شيعه علي ابي طالب (اميرالمؤمنين عليه السلام) و بعد از او امام حسن عليه السلام و بعد از او امام حسين عليه السلام و بعد از او نه نفر از نسل آن حضرت امام مي باشند که به ترتيب چنين نام برده مي شوند:

علي بن الحسين، محمدبن علي، جعفربن محمد، موسي جعفر، علي بن موسي، محمدبن علي، علي بن محمد، حسن بن علي، و محمدبن حسن عليهم السلام.

دليل اين عقيده، روايات متواتره و ادله قطعيه عقلي و نقلي است. از جمله اين دلائل حديث الائمة بعدي اثني عشر است که جز با مذهب اثني عشري قابل انطباق نيست، زيرا خلفاي راشدين چهار نفرند و خلفاي بني اميه چهارده و بني عباس سي و هفت نفرند، گذشته از اينکه اکثر آنها فاسق و فاجر و ننگ تاريخ اسلام هستند و به هيچ وجه نمي توان آنان را جزء آمار به حساب آورد. اين حديث در موارد عديده از پيامبر صادر شده و علماي فريقين آن را نقل کرده اند.

در کتاب غاية المرام سيد هاشم بحراني رواياتي که بيانگر دوازده امام مي باشد -چه به عنوان امام و چه به عنوان خليفه، حجت و وصي، اعم از بيان اجمالي و تفصيلي، از شيعه و سني- بيش از (1300) حديث است.

رواياتي که نام دوازده امام به تفصيل در آنها آمده، طبق تتبع مرجع بزرگوار حضرت آية اللَّه صافي در کتاب قيّم منتخب الاثر، حدود پنجاه حديث است.

ابراهيم بن محمد جويني شافعي در کتاب فرائد السمطين، حدود ده روايت که بيانگر نام هاي ائمه اثني عشر است نقل کرده که يکي از آنها حديث نعثل يهودي است، او از پيامبر اسامي اوصيايش را خواست، پيامبر فرمود:

وصي و خليفه بعد از من علي بن ابي طالب است و بعد از او به ترتيب حسن بن علي و حسين بن علي و علي بن الحسين و محمدبن علي و جعفربن محمد و موسي بن جعفر و علي موسي و محمدبن علي و علي بن محمد و حسن بن علي و حجةبن الحسن ابوالقاسم محمدبن حسن عسکري است.

سپس فرمود: خليفه دوازدهم، از انظار غايب مي شود و بر امت من روزي خواهد آمد که لايبقي من الاسلام الاّ اسمه و من القرآن الاّ رسمه؛ از اسلام جز نام و نشاني و از قرآن جز نوشته آن باقي نماند. در اين هنگام خداوند دستور ظهور به امام عصر مي دهد فيظهر الاسلام و يجدّد الدين ثم قال صلي اللَّه عليه و آله: طوبي لمن احبّهم و الويل لمن ابغضهم و طوبي لمن تمسک بهم؛ پس اسلام آشکار مي شود و دين تجديد مي گردد، سپس مي فرمايد: خوشا به حال کسي که آنان را دوست بدارد؛ و واي بر کسي که آنان را دشمن بدارد. و خوشا به حال کسي که به -ريسمان امامت و ولايت- آنان چنگ بزند.

نعثل يهودي تصديق کرد که اسامي اين اشخاص در کتابهاي پيشينيان نيز آمده است. او از اين اخبار غيبي به شگفت آمد و اسلام را انتخاب کرد و اين اشعار را سرود:



صلي العلي ذو العلي

عليک يا خير البشر



انت النبي المصطفي

و الهاشمي المفتخر



بکم هدانا ربّنا

و فيک نرجو ما أمر



و معشر سمّيتهم

ائمة اثني عشر



قد فاز من والاهم

و خاب من عادي الزهر



آخر هم يشفي الظمأ

و هو الامام المنتظر [1] .




پاورقي

[1] فرائد السمطين، ج 2 ص 133به اختصار.