بازگشت

بدعت رکن رابع


از موضوعات جنجال برانگيز در عقايد شيخيّه، اعتقاد به «رکن رابع» است. [1] اکثراً، آن را به سيّد کاظم رشتي نسبت مي دهند. مقصود از رکن رابع، آن است که در ميان شيعيان، شيعه ي کاملي وجود دارد که واسطه ي فيض ميان امام عصر (عج) و مردم است. آنان، اصول دين را چهار تا مي دانند: توحيد، معاد، امامت و رکن رابع. آنان، معاد و عدل را از اصول عقايد نمي شمارند؛ زيرا، اعتقاد به توحيد و نبوّت، خود، مستلزم اعتقاد به قرآن است و چون در قرآن عدالت خدا و معاد ذکر شده است، لزومي ندارد که اين دو اصل را در کنار توحيد و نبوّت قرار دهيم.

همان گونه که ملاحظه شد، اين عقيده، بر خلاف عقايد شيعه است و مسلمانان، به طور عموم، معاد را از اصول دين مي دانند. شيعه، به خاطر برداشت هاي ناصواب عدّه اي از متکلمان، به عدل الهي، اهمّيّت ويژه اي مي دهد.

طرح «رکن رابع»، موجب اختلاف و انشعاب شيخيّه گرديد و پس از اندکي، دستاويزي براي ادّعاي جديد به نام «بابيّت» شد.

ادّعاي «بابيّت» از سوي يکي از شاگردان سيّد کاظم رشتي صورت گرفت که خود، سرآغاز فسادي بزرگ ميان مسلمانان به شمار مي رود.

در ادامه ي اين نوشتار، ضمن اشاره به انشعابات فرقه شيخيّه، از ادّعاهاي دروغين ميرزا علي محمّد شيرازي، ملقب به «باب» که پس از وفات سيّد کاظم رشتي، مدّعي جانشيني او شد، سخن خواهيم گفت و در باب ادّعاي بابيّت امام غايب و سپس ادعاي نبوّت او، مطالبي را عرضه مي کنيم.


پاورقي

[1] ر.ک: بررسي عقايد و اديان، ص 463 - 466.