نقد و بررسي فرضيه
با بررسي و دقّت در اين روايات و نيز سيره و روش حکومتي حضرت مهدي و با توجه به فرض ما درباره دولت ايشان (دولت اخلاقي)، روشن مي شود حکومت ايشان به هيچ وجه اقتدارگرا و مبتني بر قدرت نظامي نيست و اساس و بنياد آن بر رفق و مدارا، منطق و حکمت، اخلاق و معنويت و تعامل و تراضي با مردم است. اصولاً اين دولت براي رستگاري و نجات انسان ها تشکيل شده و هدف آن به دست گرفتن قدرت نظامي و حکومت بر مردم نيست؛ بلکه دولت و قدرت، در جهت خدمت به مردم و هدايت آنان به کمال و تعالي است و در مقابله با کژي ها و ناراستي ها، اقدامات بنيادين تربيتي و اخلاقي انجام داده و افکار و روحيات آنان را تغيير مي دهد. در نقد و بررسي اين فرضيه، مي توان به انگاره هاي زير اشاره کرد: