بازگشت

کشتار و قتل عام


ذهنيت ها و برداشت هايي که در اذهان برخي درباره کشتارهاي آغاز ظهور وجود دارد، نادرست و وهم آلود است:

يکم. يک دسته از روايات در مورد خونريزي ها، اشاره به دوران قبل از ظهور دارد و هيچ ربطي به قيام و ظهور آن حضرت ندارد. يک دسته از اينها نيز، از مجهولات و اسرائيليات است که با هدف و انگيزه هاي مختلفي (مانند خدشه دار کردن چهره نهضت جهاني و حکومت حضرت مهدي و...) وارد کتاب هاي روايي شده است [1] .

دوّم. تعداد روايات مربوط به کشتار و خونريزي به بيش از پنجاه مورد مي رسد. آيت اللَّه شيرازي طي تحقيقي به اين نتيجه رسيده اند که: از اين تعداد، سند سي مورد از آنها به شخصي به نام محمد بن علي کوفي مي رسد که فردي بدنام و دروغگو است و تمام علماي رجال بر بي اعتباري روايات او حکم کرده اند. فضل بن شاذان در وصف او مي گويد: وي مردي بسيار دروغگو است (رجلٌ کذاب) و در جاي ديگر گفته است: نزديک بود در قنوت نماز، لعن و نفرينش کنم. بعضي از روايت ها نيز از علي بن ابي حمزه بطائني است که شيخ واقفيه و قائل به خاتميت امامت، به موسي بن جعفر است و رواياتش پذيرفته نمي شود.

به عنوان نمونه روايت «يسير بالقتل» علاوه بر آنکه ضعف سند دارد، با روايات صحيحه اي که در مورد شباهت رفتار امام عصرعليه السلام با رفتار پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وجود دارد، در تعارض است. همچنين در روايتي مي گويد: اگر مردم مي دانستند مهدي(عج) پس از ظهور چه مي کند، بيشتر آنها دوست نداشتند او را به دليل کشتار مردم، ملاقات کنند. چنين سخني از طرف يک آدم دروغگو (محمد بن علي کوفي) به امام معصوم نسبت داده شده و به هيچ وجه قابل پذيرش نيست. در ادامه روايت نيز (يقول کثير الناس ليس هذا من آل النبي لو کان لرحم)، درباره کيست؟ آيا در مورد حجاج بن يوسف ثقفي نيز چنين سخني گفته مي شود؟! [2] .

سوّم. بعضي از اين احاديث (مانند فيقولون بها خمس مائة الف مقاتل) [3] از طريق عامه رسيده است. اين روايت مرسل است و مشکل سند دارد و از نظر محتوا نيز قابل اعتماد نيست. پيداست که جاعلان اين گونه احاديث در خدمت حکومت هاي جائر بوده اند و به جهت توجيه قتل عام و کشتارهاي وسيع خود، اين چنين مجهولاتي را وارد کتاب هاي روايي کرده اند [4] .

چهارم. اين دسته از روايات، از جهت دلالت نيز ناتمام و غير قابل پذيرش اند؛ زيرا مفاد بسياري از آنها با ضروريات مذهب و شريعت در تعارض است و به هيچ عنوان نمي توان آنها را توجيه کرد. اصولاً امام مهدي(عج) مي آيد که عدالت را جاري کند و بساط جور و جفا و ظلم و ستم را برچيند. بنابراين امکان ندارد که بخواهد از راه ظلم به عدل برسد و يا از طريق ايجاد بدعت، سنّت جدش حضرت محمدصلي الله عليه وآله و امير المؤمنين علي عليه السلام را احيا کند!


پاورقي

[1] نجم الدين طبسي، درنگي در روايات قتل هاي آغازين دولت مهدي(عج)، فصلنامه انتظار، ش 6، ص 362.

[2] ر. ک: سيد صادق شيرازي، شميم رحمت: سيره حکومتي امام زمان عليه السلام، (قم: ياس زهرا، 1424)، صص 18 - 12.

[3] ر. ک: مقدسي شافعي، عقد الدرر، ص 189.

[4] نجم الدين طبسي، درنگي در روايات قتل هاي آغازين دولت مهدي(عج)، پيشين، ص 360.