روش آينده پژوهي
روش متداول در کاوش هاي آينده پژوهشي اين است که ابتدا «مفهومي» کليدي به عنوان محمِل (يا مرکب) اختراع مي گردد و سپس با کمک اين مفهوم، به آينده نقبي زده مي شود. مقصود از نقب اين است که تطوّرات آن مفهوم در آينده ترسيم مي گردد. سپس با توجّه به جايگاه ويژه مفهوم محمل، شرايط آينده را مي توان تا حدودي (که مفهوم محمل توان دارد) دريافت». [1] .
در اين رابطه مي توان محمل ها و چارچوب هاي زيادي براي «آينده پژوهي» مشخص کرد؛ از جمله:
1. مفهوم «تمدّن» (توپن بي و هانتينگتون)؛
2. مفهوم «روح تاريخ بشري» (هگل، فوکو ياما)؛
3. مفهوم «ارتباطات» (مک لوهان)؛
4. مفهوم «حکومت» (لاريجاني) و....
«محمل مفهومي»، براقي است که فکر ما را ابتدا بر خود مستقرّ مي سازد و سپس آن را فراتر از زمان کنوني تصوّر مي نمايد. از روي اين تصوير امروزين فردا، بايد پيش بيني «موجّه» خود را به دست آوريد؛ به طور مثال:
«هانتينگتون»، با استفاده از مطالعات «توين بي» (رشد و افول و ظهور تمدن ها)، سعي مي کند تحوّلات جهاني امروز را به زبان تمدّن ترجمه نمايد. مطابق تئوري وي صحنه جهاني به ميدان رقابت سه تمدّن تبديل خواهد شد: تمدّن اسلامي، تمدّن غربي و تمّدن کنفوسيوس. آن گاه اين تمدّن ها را از لحاظ قدرت، نفوذ و تحرّک مورد ارزيابي قرار مي دهد. پيش بيني او اين است که بين تمدّن اسلامي و کنفوسيوس در مقابل غرب، اتحّادي به وجود مي آيد... اما پيروزي تمام عيار با تمدن غربي است!!
از نظر لاريجاني، محمل مفهومي براي نقب زدن به تاريخ، مفهوم حکومت (بازيگر اصلي صحنه جهاني) است. «حکومت»؛ يعني، تجمّع عامل با عقلانيّت جامعي که پايه قرار گرفته است. اجزاي مقوّم حکومت مبتني بر تعريف بالا، عبارت است از: 1. عقلانيت جامعي که پايه است؛ 2. سازماندهي که شامل دسترسي افراد به يکديگر و تقسيم کار است؛ 3. سيطره که شامل به کارگيري زور توسّط حاکم است.
وي مي گويد: اگر بتوانيم چهره «حکومت» را در آينده ترسيم کنيم و منطبق بر وضعيت جديد، مدل کلّي رفتاري آن را کشف نماييم، در آن صورت توانسته ايم برشي از وضعيّت آينده را هم به دست آوريم.
روش کار ما در اين کاوش «پرده برداري» است. بدين معنا که اوّل، مفهوم حکومت را در سطح «پديداري» ترسيم مي نماييم؛ سپس پرده ها را يکي پس از ديگري از روي اين صورت پديداري کنار مي زنيم و بدين سان، آن را به اجزاي مقوّم ذاتي حکومت، منحل مي نماييم. آن گاه اين اجزا را به آينده تصوير مي نماييم و از ترکيب آنها، صورت مستقبل حکومت را «امروز» به تماشا مي نشينيم. [2] .
پاورقي
[1] محمدجواد لاريجاني، پيشين، ص 268.
[2] همان، ص 304.