ديدگاه فرقه هاي ديگر شيعه
عبارت «شيعه» در اين پژوهش، مترادف با اماميه اثناعشري و دوازده امامي گرفته شده است. از ميان شيعه، فرقه هاي ديگري نيز وجود دارد که به اختصار، ديدگاه متفاوت و انحرافي آنان درباره «مهدويت» بيان مي گردد:
1. کيسانيه: آنان به امامت محمد حنفيه (فرزند امير مؤمنان علي عليه السلام) اعتقاد دارند. برخي از آنها، مرگ او را انکار کرده، گفتند: وي نمرده و نمي ميرد و زنده است. اما غايب شده در کوه رضوي پنهان است تا روزي که به او امر شود و ظهور کند. [1] کيسانيه و گروه هاي مرتبط با آن گرايش انقلابي و تمايل به سوي نوعي آرمان گرايي افراطي داشتند که در اصل مهدي پنهان شده و متضمن انتقام جويي و خواسته هاي سياسي بود. [2] به اعتقاد کيسانيه محمد بن حنفيه روزي باز مي گردد تا بر جهان حکومت کند. اعتقادات مشابهي نيز در خصوص پسر محمد بن حنفيه به نام ابو هاشم، عبد اللَّه بن معاويه، محمد ابن عبد اللَّه نفس زکيه و...وجود دارد [3] .
2. واقفيه: فرقه اي از شيعه هستند که امام موسي بن جعفرعليهما السلام را آخرين امام مي دانند و مي گويند: او زنده است و همو مهدي منتظر مي باشد. به نظر بيشتر آنان، او وفات نيافته و در جايي زنده و پنهان است. آنها به گفته هاي منسوب به امام عليه السلام استناد مي کردند مبني بر اينکه او مهدي قائم ناميده شده؛ زيرا پس از وفات بر مي خيزد (يقوم). [4] .
3. اسماعيليه: اين فرقه پس از امام ششم صادق عليه السلام، به امامت فرزند بزرگ او اسماعيل (يا فرزند وي محمد)، معتقد شدند. پس از شهادت امام صادق عليه السلام گروهي مرگ اسماعيل را در زمان آن حضرت انکار کردند و او را امام غايب و قائم دانستند. [5] .
4. باقريه: اينان، امام باقرعليه السلام را مهدي منتظر مي دانستند ومعتقد به رجعت او بودند. [6] .
5. موسويه: آنان طرفدار امامت موسي بن جعفرعليهما السلام و منتظر رجعت او بودند. عده اي از آنان مي گفتند: امام کاظم عليه السلام نمرده است تا اينکه شرق و غرب عالم از آنِ او شود و جهان را پر از عدل و داد کند. او مهدي قائم است...عده اي نيز مي گويند او مرده است؛ ولي بار ديگر بر مي خيزد و رجعت مي کند (به مانند عيسي) و پس از قيام، جهان را پر از عدل و داد مي کند. [7] .
6. ناووسيه: آنان به حيات امام صادق عليه السلام اعتقاد داشته و منتظر ظهور آن حضرت بودند. مي گويند: او همان قائم مهدي است. در آخر الزمان آشکار مي شود و بر مردمان فرمان روايي مي کند [8] .
7. مغيريه (محمديه): آنان پيروان نفس زکيه (محمد بن عبد اللَّه بن حسن بن حسن ابن علي بن ابي طالب) بودند. به نظر ايشان، او کشته نشده و در کوه هاجر (در نجد) پنهان است و تا فرمان خدا به او نرسد، از آنجا بيرون نمي آيد. مغيرة بن سعيد عجلي، مي گويد: محمد بن عبد اللَّه، مهدي آينده است؛ زيرا وي هم نام رسول خدا و پدرش نيز هم نام پدر پيامبرصلي الله عليه وآله است [9] .
8. جاروديه: به نظر آنان امامت از امام سجادعليه السلام، به زيد بن علي و پس از او، به محمد بن عبداللَّه...رسيده است. او کشته نشده و حيّ و باقي است و بعداً خروج کرده و عالم را به عدل آراسته خواهد نمود [10] .
پاورقي
[1] محمد بن عبدالکريم شهرستاني، الملل و النحل، (قاهره: مصطفي البابي الحلبي، 1381)، ج 1، ص 149.
[2] ميرچا اليادة، دائرة المعارف دين، فصلنامه انتظار، ش 8 و 9، ص 218.
[3] مهدويت از ديدگاه دين پژوهان و اسلام شناسان غربي، ترجمه دائرة المعارف اسلام (چاپ کمبريج)، فصلنامه انتظار، ش 10، ص 139.
[4] همان، ص 140؛ محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامي، (مشهد: بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1375)، ص 455.
[5] ابو محمد حسن بن موسي نوبختي، فرق الشيعه، (قم: دار الذخائر للمطبوعات)، ص 69؛ ابو منصور عبد القاهر بغدادي، الفرق بين الفرق، (تهران: اشراقي)، ص 34.
[6] محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامي، ص 96.
[7] همان، ص 430؛ ابو محمد نوبختي، فرق الشيعه، ص 85 - 79.
[8] ابو منصور بغدادي، الفرق بين الفرق، ص 33؛ محمد جواد مشکور، فرهنگ اسلامي، ص 436.
[9] محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامي، ص 393؛ محمد بن عبد الکريم شهرستاني، الملل و النحل، ج 1، ص 194.
[10] محمد بن عبد الکريم شهرستاني، الملل و النحل، ج 1، ص 207.