بازگشت

ديدگاه اهل سنت


سويدي مي گويد:

«آنچه علما بر آن اتفاق نظر دارند، اين است که مهدي آن کسي است که در آخر الزمان قيام مي فرمايد و زمين را از عدل و داد پر مي کند و احاديث راجع به مهدي(عج) و ظهور او بسيار است» [1] .

ابن هجر هيثمي گفته است:

«اعتقاد به وجود مهدي منتظر، بنابراين احاديث صحيح امري لازم است. عيسي و دجّال در زمان او ظاهر مي شوند و هر جا «المهدي» به طور مطلق آورده شود، مراد او است» [2] .

ابن خلدون - در عين انکار احاديث مهدي - مي گويد:

«مشهور بين همه مسلمانان، در همه عصرها اين است که به يقين در آخر الزمان، فردي از خاندان نبوت ظهور مي کند، دين را مدد مي رساند و عدل را مي گستراند. مسلمانان از او پيروي مي کنند و به همه کشورهاي اسلامي، حاکم مي شود. او مهدي نام دارد» [3] .

ابن ابي الحديد مي نويسد:

«ميان همه فرقه هاي مسلمين اتفاق قطعي است که عمر دنيا و احکام و تکاليف پايان نمي پذيرد، مگر پس از ظهور مهدي» [4] .

بر اين اساس باور داشت مهدويت، امري ضروري و بايسته است و انکار آن به معناي نپذيرفتن روايات منقول از پيامبر اسلام است.

در احاديث و روايات زيادي - به خصوص در احاديث اهل سنت - از حضرت مهدي با عناوين زير ياد شده است: خليفه در پايان امت من، [5] امير در پايان فتنه ها و انقطاع زمان، [6] مالک و فرمانرواي زمين، [7] پادشاه و فرمانرواي انسان ها، [8] امام و پيشواي مردم، [9] فرمان رواي عرب، [10] وليّ و سرپرست امت، [11] سلطان مشرق و مغرب [12] و...اين عبارات به روشني نشان مي دهد که قرار گرفتن حکومت در آن عصر، حتمي و يقيني است و هيچ ابهام و انکاري در آن راه ندارد.

چنان که در صفحات پيشين نيز گذشت، روايات مختلفي در منابع اهل سنت درباره امام زمان عليه السلام و دولت مهدوي نقل شده است. در اينجا به پاره اي از آنها اشاره مي شود:

- «مهدي از ما اهل بيت است. خداوند امر او را در يک شب اصلاح مي کند» [13] .

- «مردي از اهل بيت من ظهور مي کند که نامش، نام من و اخلاقش شبيه خلق من است. زمين را از عدل و داد آکنده مي سازد؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده بود» [14] .

- «مهدي از خاندان من و از فرزندان فاطمه است...» [15] و «ظهور مي کند مهدي از فرزندان حسين...» [16] .

- «از ما است کسي که عيسي بن مريم پشت سر او نماز مي خواند» [17] .

- «هر کس مهدي را تکذيب کند، کفر ورزيده است» [18] .

- «در ميان امت من، کسي است که مال را به فراواني مي بخشد و آن را شمارش نمي کند» [19] و «معادن (گنج ها) را استخراج و اموال را تقسيم مي کند» [20] .

- «مال را مي بخشد و بر کارگزاران خود سخت گيري مي کند و بر مسکينان مهرباني مي ورزد» [21] .

- «خداوند زمين را به وسيله قائم زنده مي کند، پس او در آنجا عدالت مي ورزد. در نتيجه زمين با عدل زنده مي شود، بعد از آنکه با ظلم مرده بود» [22] و «از خلافت او ساکنان زمين و آسمان خشنوداند.» [23] .

- «مهدي در ميان امتم ظهور مي کند. خداوند او را براي فرياد رسي مردمان برمي انگيزد. امت در زمان او متنعم و بهره مند مي شوند و چهار پايان زياد مي گردند. زمين محصولات خود را بيرون مي دهد» [24] .

- «...منادي از آسمان ندا در مي دهد: آگاه باشيد! برگزيده خدا در ميان مردمان، مهدي است. پس به [فرمان هاي او] گوش فرا دهيد و از او اطاعت کنيد» [25] .

بر اين اساس باور داشت «مهدي موعود» در ميان اهل سنّت رايج است؛ اما برخي از علماي اهل سنّت، در رابطه با مهدي موعود مي گويند: ما به مهدي نوعي اعتقاد داريم. به عبارت ديگر، ما منکر مهدي موعود نيستيم. احاديثي که از طرف رسول اکرم صلي الله عليه وآله در باره او صادر شده، مورد قبول ما است؛ ولي مي گوييم: او هنوز متولّد نشده و معلوم نيست چه کسي است. اما در آينده متولّد مي شود و بعد از بزرگ شدن، قيام مي کند و حکومت جهاني و واحد تشکيل مي دهد. او از نسل فاطمه و از فرزندان حسين است. به عنوان مثال شبراوي شافعي در الاتحاف مي گويد:

«شيعه عقيده دارد مهدي موعود - که در احاديث صحيحه در رابطه با او وارد شده - همان پسر حسن عسکري خالص است و در آخر الزمان ظهور خواهد کرد؛ ولي صحيح آن است که او هنوز متولّد نشده و در آينده متولّد مي شود و بزرگ خواهد شد. او از اشراف آل البيت الکريم است» [26] .

ابن ابي الحديد نيز در شرح نهج البلاغه مي نويسد:

«اکثر محدثان عقيده دارند مهدي موعود از نسل فاطمه عليها السلام است و اصحاب ما (معتزله)، آن را انکار نمي کنند و در کتاب هاي خود، به ذکر او تصريح کرده اند و شيوخ ما به او اعتراف نموده اند. فقط فرق آن است که او به عقيده ما (اهل سنت) هنوز متولّد نشده و بعداً متولّد خواهد گرديد» [27] .

آنچه روشن است اينکه باور به مهدي موعود در نزد اهل سنّت، از ژرفا و وضوح برخوردار نيست و به عنوان يک اعتقاد ضروري و ديني يقيني مطرح نمي باشد. از اين رو ديدگاه آنان در مورد آينده سياست (دولت)، مبهم و نارسا است. به هر حال مي توان انگاره هاي زير را از کتاب هاي اهل سنّت به دست آورد.

1. مهدي موعود، از عترت پيغمبر و از فرزندان فاطمه عليها السلام است.

2. مهدي موعود، از فرزندان حسين عليه السلام است.

3. او جهان را پر از عدل و داد مي کند؛ پس از آنکه از ظلم وجور پر شده باشد.

4. او خليفه و رهبر و امام دوازدهم از ائمه اثني عشر است که پيغمبر، امت را به امامت آنها بشارت داده و بر طبق روايات کثير مسند احمد، صحيح بخاري، صحيح مسلم، سنن ابي داوود و کتاب هاي معتبر ديگر اهل سنت، امامت شان ثابت است [28] .

5. حضرت مهدي، بر تمام کشورها و شهرها مستولي مي شود و لشکرهاي کفر را شکست مي دهد.

6. دين اسلام و توحيد به وسيله آن حضرت، عالم گير خواهد شد و در زمين کسي نماند، مگر اينکه به توحيد خدا گواهي دهد.

7. در زمان مهدي(عج) آن چنان مردم در نعمت و وسعت خواهند بود که نظير آن در هيچ عصري نبوده است.

8. او هم نام و هم کنيه حضرت رسول است و مردم را به سنت و شريعت و ملّت پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله برگردانده و کتاب و سنّت را زنده مي سازد.

9. عيسي بن مريم، فرود آيد و در نماز به مهدي(عج) اقتدا کند و....

چکيده ديدگاه اهل سنّت درباره «مهدويت» را مي توان در اين کلام ابي الحسن آبري به دست آورد:

«به تحقيق [در اين زمينه] روايات متواتر است و از رسول خدا به طور مستفيض رسيده که مهدي از اهل بيت او است. او هفت سال حاکم (جهان) مي شود و زمين را از عدل آکنده مي سازد. عيسي عليه السلام براي کمک به او در کشتن دجال خروج مي کند. مهدي(عج) امام و پيشواي اين امت است و عيسي در پشت سر او نماز مي خواند» [29] .


پاورقي

[1] ر. ک: لطف اللَّه صافي گلپايگاني،امامت و مهدويت؛(قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1380)،ج 2، ؤص 312؛ به نقل از: سوائک الذهب، ص 78.

[2] متقي هندي، البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، ص 169.

[3] عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمه ابن خلدون، (بيروت: دار احياء الترات العربي، بي تا)، ص 367.

[4] ابو حامد بن هبة اللَّه بن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، (قم: کتابخانه آيت اللَّه نجفي مرعشي، 1404)، ج 2، ص 535.

[5] يکون في آخر أمتي خليفة»: متقي هندي، کنز العمال، ج 14، ح 38659؛ احمد بن حنبل شيباني، المسند، ج 3، ص 5 و 38؛ سليمان بن ابراهيم قندوزي، ينابيع المودة، (قم: شريف رضي، 1375)، ج 2، ص 516.

[6] يکون في آخر الزمان عند تظاهر من الفتن وانقطاع من الزمن اميرٌ»: متقي هندي، کنز العمال، ج 14، ح 3873؛ جلال الدين سيوطي، العرف الوردي في اخبار المهدي، ص 44.

[7] «حتّي يملک الارض رجلٌ»: متقي هندي، کنزالعمال، ح38690؛ قندوزي حنفي، ينابيع الموة، ج2، ص563.

[8] «يملک الناس رجلٌ من اهل بيتي»: طبراني، المعجم الکبير، ج 10، ص 135 - 134؛ متقي هندي، کنز العمال، ج 14، ح 38707.

[9] «ذلک اليوم الخلاص...امامهم المهدي»: متقي هندي، البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، ص 160؛ قندوزي حنفي، ينابيع اللموّدة، ج 2، ص 588.

[10] «حتّي يملک العرب رجلٌ»: مقدس شافعي، عقد الدرر، ص 87؛ حافظ طبراني، المعجم الکبير، ج 10، ص 134.

[11] «ولاکم خير امة محمد»: جلال الدين سيوطي، العرف الوردي في اخبار المهدي، ص 56.

[12] «يبلغ سلطانه المشرق والمغرب»: جويني خراساني، فرائد السمطين، ج 2، ص 312، ح 562؛ متقي هندي، کنز العمال، ج 14، ح 38668.

[13] «المهدي منّا اهل بيت، يصلحه اللَّه في ليلة»: ابي فضل عبد اللَّه بن محمد الادريسي، المهدي المنتظر، (بيروت: عالم الکتب، 1405)، ص 31.

[14] «يخرج رجلٌ من اهل بيتي يواطئ اسمه اسمي وخلقه خلقي يملأها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً»: متقي هندي، البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، ص 92، ح 10.

[15] «المهدي من عترتي من ولد فاطمه....»: قندوزي حنفي، ينابيع المودة، ج 2، ص 519 و 521.

[16] «يخرج المهدي من ولد الحسين...»: مقدّس شافعي، عقد الدرر، ص 222.

[17] «منّا الّذي يصلي عيسي بن مريم خلفه»: المقدس شافعي، عقد الدرر، ص 157؛ جلال الدين سيوطي، نزول عيسي بن مريم آخر الزمان، (بيروت: دار الکتب العلمية)، ص 85.

[18] «من کذّب بالمهدي فقد کفر»: ابي فضل ادريسي، المهدي المنتظر، ص 94.

[19] «يکون في امتي خليفة يحثي المال حثواً ولايعده عداً»: متقي هندي، البرهان، ص 81؛ قندوزي حنفي، ينابيع المودة، ج 2، ص 516.

[20] «انّه يستخرج الکنوز ويقسم المال»: ابو عبد اللَّه نعيم بن حماد، الفتن و الملاحم، (قاهره: مکتب التوحيد)، ج 1، ص 358؛ قندوزي حنفي، ينابيع المودة»: ج 2، ص 585.

[21] «يبذل المال ويشتّد علي العمال ويرحم المساکين»: متقي هندي، البرهان، ص 86؛ ابي فضل الادريسي، المهدي المنتظر، ص 83.

[22] «يحييها اللَّه بالقائم فيعدل فيها فيحيي الارض بالعدل بعد موتها بالظلم»: قندوزي حنفي، ينابيع المودّة، ج 2، ص 514.

[23] «يرضي لخلافته ساکن السماء وساکن الارض»: همان، ص 562.

[24] «يخرج المهدي في امتي يبعثه اللَّه غياثاً للناس، تنعم الامة وتعيش الماشيه وتخرج الارض نباتها»: مقدس شافعي، عقد الدرر، ص 144.

[25] ينادي مناد من السماء: الا انّ صفوة اللَّه من خلقه فلان (يعني المهدي) فاسمعوا له واطيعوا»: همان، ص 156؛ ابن فضل ادريسي، المهدي المنتظر، ص 64.

[26] علي اکبر قرشي، اتفاق در مهدي موعود، (قم: دفتر انتشارات اسلامي)، ج 2، بي تا، ص 33؛ به نقل از: عبد للَّه بن محمد شبراوي شافعي، الاتحاف بحبّ الاشراف، ص 180.

[27] ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 281.

[28] ر. ک: لطف اللَّه صافي، امامت و مهدويت، ج 2، ص 313.

[29] «وقد تواترت الاخبار واستفاضت عن رسول اللَّه(ص) بذکر المهدي من اهل بيته وأنّه يملک سبع سنين وأنه يملأ الأرض عدلاً وأن عيسي(ع)، يخرج فيساعده علي قتل الدجال وأنّه يؤمّ هذه الأمّة ويصلّي عيسي خلفه»: عبدالعليم عبدالعظيم البستوي، المهدي المنتظر، (مکة: مکتبة المکيّة، 1420)، ج 1، ص 60.