پايان تاريخ
از ديدگاه اسلام، پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله به طور کامل و جامع درباره حضرت مهدي(عج) و جامعه آرماني موعود، صحبت فرموده و در روايات فراواني، به ويژگي ها و خصوصيات، شرايط و بايستگي هاي «دولت کريمه مهدوي» و رهبر آن اشاره کرده است. آن حضرت به روشني و صراحت از ظهور و قيام مهدي(عج) خبر داده که جهان را لبريز از عدل و داد مي کند و اهداف والاي دين اسلام را تحقق مي بخشد. ظهور مهدي(عج)، در پايان تاريخ، قطعي و ثابت است. او برانگيخته مي شود تا ظلم و ستم را از ميان بردارد و ريشه تباهي ها را بخشکاند؛ همان طور که جهان از آنها لبريز شده بود. سعادت و رستگاري را براي بشر به ارمغان آورده و رفاه مادي و معنوي او را تأمين مي کند...همه اينها در حساس ترين موقعيت تاريخ (آخر الزمان) اتفاق خواهد افتاد.
پيامبرصلي الله عليه وآله در روايتي، پايان و اختتام جهان و دين را به دست مهدي(عج) دادند؛ چنان که آغاز آن با اهل بيت آن حضرت بوده است. از امام علي عليه السلام نقل شده است: «گفتم: اي رسول خدا! آيا مهدي آخر الزمان، از ما آل محمد است يا از غير ما؟ فرمود: نه، بلکه از ما است. خداوند به وسيله او دين را ختم مي کند، چنان که با ما شروع کرده است و به وسيله ما [مردم] از شرک نجات داده مي شوند» [1] .
همچنين رسول خداصلي الله عليه وآله به حضرت علي فرمود: «امامان بعد از من دوازده تن هستند. نخستين آنها تو هستي اي علي و آخرين شان، قائم است؛ کسي که خداوند به دست او مشرق و مغرب عالم را فتح مي کند» [2] .
اين بشارت و وعده الهي، به اندازه اي حتمي و يقيني است که حتي اگر يک روز به قيامت مانده باشد، تحقق خواهد يافت و بشر به آرزوي ديرينه خود خواهد رسيد:«اگر يک روز از عمر دنيا نمانده باشد، مگر يک روز، خداوند آن روز را چنان طولاني مي کند که مردي از فرزندان مرا برانگيزد. نامش از نام من است؛ زمين را پر از عدل و داد خواهد کرد، چنان که از ستم و ظلم پر شده باشد» [3] .
مهم ترين و فراگيرترين انگاره در اين گونه روايات، آکنده شدن جهان از عدل و دادگري به دست حضرت مهدي(عج) است؛ به طوري که ديگر نشاني از ظلم و ستمگري نخواهد بود و بشر از تمام ظرفيت ها و نعمت هاي خداوندي، آزادانه و عادلانه بهره مند خواهد شد؛ امري که در هيچ برهه اي از زمان اتفاق نيفتاده است: «روزها و شب هاي عالم به پايان نمي رسد تا اينکه مردي از اهل بيت من حاکم [جهان] مي شود که نامش از نام من است. او زمين را پر از عدل مي کند...» [4] .
و نيز: «قيامت برپا نمي شود تا زماني که زمين از ستم و دشمني آکنده شود؛ آن گاه مردي از خاندان من قيام کند و آن را از عدل و داد لبريز کند...» [5] .
در اين عصر رئيس دولت، مهدي(عج) خواهد بود و حکومت و فرمانروايي جهان در دست او و صالحان و شايستگان قرار خواهد گرفت. خداوند به دست آنان، بشارت ها و وعده هاي خود را تحقق خواهد بخشيد: «اين امت، امت مرحومه است که پيامبرش از خود او و مهدي اش نيز از خود او است. اين امر به وسيله ما آغاز شده و به وسيله ما پايان مي پذيرد. براي ما دولتي هست که در آينده مقدّر است و پس از دولت ما، ديگر دولتي نخواهد بود؛ زيرا ما اهل عاقبت هستيم و عاقبت از آن پرهيزگاران است.» [6] .
پاورقي
[1] «قال: قلت يا رسول اللَّه! أ منا آل محمدصلي الله عليه وآله المهدي أومن غيرنا؟ فقال صلي الله عليه وآله: لابل منّا يختم اللَّه به الدين کما بنا فتح وبنايستنقذون (انقذوا) من الشرک..»: الحافظ جلال الدين السيوطي، العرف الوردي في اخبار المهدي عليه السلام، (دمشق، دار الکوثر، 1422)، ص 39؛ يوسف بن يحيي بن علي شافعي سلمي، عقد الدرر، (قاهره: مکتبة عالم الفکر)، ص 142؛ علاء الدين علي بن حسام الدين متقي هندي، البرهان في علامات آخر الزمان، ص 91، ح 7 و 8.
[2] «الائمة بعدي اثنا عشر، اولهم انت يا علي وآخرهم القائم الذي يفتح اللَّه عزوجل علي يديه مشارق الارض ومغاربها»: محمد بن علي بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، کمال الدين وتمام النعمة، (قم: دارالکتب الاسلامية، 1395)، ج 1، ص 282، ح 35؛ همان، امالي، (تهران: کتابخانه اسلاميه، 1362)، ص 111، ح 9؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ح 2، ص 507.
[3] «لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطّول اللَّه تعالي ذلک اليوم حتي يبعث رجلاً مني يواطئ اسمه اسمي يملأ الارض قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً وجورا»: علاء الدين علي متقي هندي، کنز العمال، (بيروت: مؤسسه الرسالة، 1405 ق)، خ 38676؛ صدر الدين ابراهيم جويني خراساني، فرائد السمطين، (بيروت: مؤسسه محمودي، 1400)، ج 2، ص 326، ح 575؛ محمد بن جرير طبري، دلائل الامامة، (قم: دارالذخائر للمطبوعات، بي تا)، ص 250، محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 51، ص 83، ح 28.
[4] «لايذهب الايام والليالي حتي يملک رجلٌ من اهل بيتي يواطئ اسمه اسمي يملأ الارض عدلاً...»: ابوالقاسم طبراني، المعجم الکبير، (موصل: مطبعة الزهراء، بي تا)، ج 10، ص 135 - 134؛ عبداللَّه بن عدي جرجاني شافعي، الکامل في الرجال، (بيروت: دار الفکر، 1415)، ج 4، ص 1514، (لا تمضي الايام...)؛ مقدس سلمي شافعي، عقد الدرر، ص 78 (لاتذهب الدنيا ولاتمضي...).
[5] «لاتقوم الساعة حتي تمتلئ الارض ظلماً وعدواناً ثم يخرج رجلٌ من عترتي فيملأها قسطاً وعدلاً...»:ابي عبداللَّه حاکم نيشابوري، المستدرک، (حلب: مکتب المطبوعات الاسلاميه، بي تا)، ج 4، ص 557؛ احمد بن حنبل شيباني، المسند، (مصر، دار المعارف، 1375 ق)، ج 3، ص 36؛ مقدس شافعي، عقد الدرر، ص 29 (حتي يملک...)؛ متقي هندي، کنز العمال، ج 14، ح 38691.
[6] «هذه الامّة مرحومة؛ فمنها نبيّها ومنها مهديُّها، بنا فتح هذا الامر وبنا يُختمُ ولنا مُلکٌ مؤجَّل وليس بعد مُلکنا ملکٌ لانّنا أهل العاقبة والعاقبة للمتقين»: کامل سليمان، يوم الخلاص (روزگار رهايي)، (تهران: نشر آفاق، 1376)، ج 2، ص 594؛ به نقل از: الصواعق المحرقه، ص 97.