بازگشت

کليات و چهارچوب نظري


پيش در آمد

«آينده»، کليد واژه، مفهوم و انگاره اي است که انديشه و تأمّل درباره آن، براي همگان جالب و پرجاذبه است. مردم دوست دارند بدانند سرنوشت جهان در آينده چگونه رقم خواهد خورد؟ تاريخ بشري به کدام سمت حرکت مي کند؟ انسان چه برنامه و تصميمي براي آينده بگيرد؟ آيا دنيا به سمت پيشرفت و توسعه حرکت مي کند يا تعالي و تکامل؟ در آينده نزديک يا دور، زندگي بشري چگونه خواهد بود؟ آيا وعده هاي اديان و مکاتب درباره آينده تحقّق خواهد يافت يا نه؟ آيا بشر در آينده به راحتي، امنيت، رفاه و آسايش دست خواهد يافت؟ آيا جنگ ها، کشتارها و ستيزه جويي ها در انتظار انسان است؟ با توجّه به پيشرفت مادي بشر، وضعيت تکنولوژي و صنعت چگونه خواهد بود؟ آيا انباشت سلاح هاي هسته اي، ميکربي، هيدروژني و... جهان را با خطر نابودي مواجه نمي سازد؟ و...

با رخ نمايي اين گونه پرسش ها و صدها سؤال ديگر، توجه به آينده، ضرورت و اهميت ويژه اي يافته است و دولت ها و صاحبان دانش و انديشه، همواره به فکر برنامه ريزي و سياست گذاري (در عرصه اقتصاد، سياست، امنيت، مديريت و...) براي آينده و پيشدستي در برابر مشکلات احتمالي بوده اند و يا خواسته اند آينده اي مطمئن و توسعه آميز براي کشورهاي خود رقم زنند.

از طرف ديگر پديده ها و تحوّلات سريع و شگرفي که در عرصه بين الملل رخ داده (مانند تحولات جهاني شدن و پيشرفت هاي فنّ آوري اطلاعاتي و ارتباطاتي و تشکيل دهکده جهاني و...) باعث شده که انديشمندان و فيلسوفان توجّه ويژه اي نسبت به آينده جهان داشته باشند و درباره خطرات و تحوّلات احتمالي هشدارهايي بدهند.

اديان - به خصوص دين اسلام - نيز توجّه ويژه اي به آينده بشر دارند و افقي روشن و اميدوارانه فراروي انسان گشوده اند و آينده اي توأم با عدالت، امنيت، معنويت و پيشرفت براي جهان پيش بيني کرده اند. اين وعده و بشارت به دست خاتم اوصيا، موعود آسماني و حجت الهي، تحقق خواهد يافت.

پس مطالعه و پژوهش درباره «آينده»، در حال حاضر اهميت و ضرورت ويژه اي يافته و «آينده پژوهي» - هر چند با پيشينه اندک و نوظهوري - جايگاه مهم و برجسته اي در ميان علوم پيدا کرده و به عنوان يکي از رشته هاي علمي، مطرح گرديده است.

در رابطه با آينده، اصطلاحات و الفاظ گوناگوني از قبيل: فرجام مندي، آينده نگري، پيش بيني، سرنوشت باوري، آينده باوري، غيب گويي، آينده شناسي، دورانديشي و... به کار مي رود؛ اما آنچه اهميت دارد «روش مند کردن پژوهش درباره آينده» و نشان دادن تصويري جامع و نزديک به واقع از آينده است. بر اين اساس فهم «آينده»، «تصوير سازي واقع بينانه از آينده» و «روش مند کردن پژوهش درباره آينده»، امري بايسته و ضروري به نظر مي رسد.

از آنجايي که موضوع اين پژوهش، «مهدويت و آينده دولت» است، لذا دو انگاره «آينده پژوهي» و «مهدويت پژوهي» مطرح مي شود که در ابتدا بايد اين دو توضيح داده شود:

1. آينده پژوهي، اعم از غايت و نهايت پژوهي است. مهدويت پژوهي از اين حيث، جزئي از آينده پژوهي است. البته مهدويت، آينده نهايي و بلند برد محسوب مي گردد.

2. آينده پژوهي، کلّي و مفهومي است؛ حال اينکه مهدويت پژوهي، مصداقي است؛ آن هم در مورد همان يک مصداق تام و تمام. از طرفي جزئيات آينده جهان در نظام مهدوي، از جهات گوناگوني روشن گشته است.

3. مهدويت پژوهي، کمال پژوهي است. پس در واقع در «مهدويت»، نهايت همراه با کمال مطرح است.

بنابراين مهدويت پژوهي، علاوه بر منابع عقلي - فلسفي و احياناً علمي - تجربي، به شدّت در تبيين جزئيات، به منابع وحي و سنت و روش استنادي و اجتهادي وابسته است.

براي نمونه، عقل با برهان و استدلال، غايت و علت نهايي را به صورت قطعي و حتمي براي انسان، جامعه، جهان و تاريخ پذيرفته و تعميم مي دهد - و نمي پذيرد که اينها به عبث آفريده شده باشند - و اينکه نظام درآينده، نظامي متشکل از جمعيت، دولت، سرزمين و حاکميت جهاني خواهد بود.

علم و تجارب علمي، با تحليل گذشته، به صورت احتمالي وضعيت آينده را پيش بيني مي کند؛ لکن فراتر از همين احتمال کلي، پيش نمي رود و از محدوده علم تجربي، سياسي و تاريخي خارج است. حداکثر مي تواند احتمال دهد که شکل جهاني و مردمي تري باشد. منابع قرآني و سنّت (احاديث)، در تبيين مباني و شرايط و حتي شکل، شيوه ها و ساختار آينده جهان و تاريخ و وضعيت نظام سياسي، سياست و دولت جهاني، به کمک عقل و تجربه مي آيند و به صورت يقيني، دانسته هاي عقل را تفسير و تفصيل داده و شکل و ساختار سياسي آينده را تبيين و روشن مي سازند و از آن خبر مي دهند.

بخش حاضر، به عنوان چهارچوب نظري بحث، در سه فصل تنظيم شده است:

فصل يکم. روش شناسي تحقيق در تاريخ آينده و آينده پژوهي (در اين فصل، فلسفه تاريخ از ديدگاه برخي از دانشمندان و شيعه به طور مفصل بررسي خواهد شد).

فصل دوّم. نظريه هاي آينده تاريخ (سياست و دولت) در آينده (سه ديدگاه مسيحيت، پايان تاريخ و مارکسيسم در اين فصل بررسي خواهد شد).

فصل سوّم. مهدويت و آينده تاريخ (سياست و دولت) در انديشه شيعه.