بازگشت

آخرالزمان و آينده بشري


يکي از آموزه هاي مهم ديني درباره آينده تاريخ، بحث از «آخر الزمان» است. اين واژه معاني و مفاهيم متفاوتي دارد؛ اما آنچه که مربوط به مهدويت است، عبارت است از اينکه: «آخرين بخش از زمان که در آن مهدي موعود ظهور مي کند و تحوّلات عظيمي در عالم واقع مي شود». بر اين اساس در فرهنگ عامّه مسلمانان - به خصوص شيعه - اصطلاح «آخر الزّمان» حکايت از عصري مي کند که مهدي موعود در آن ظهور مي کند و تحوّلات ويژه اي در جهان رخ مي دهد. [1] .

آخر الزمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسيم مي شود: دوران نخست که انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي مي رسد. فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا مي گيرد و واپسين اميدهاي بشري به نااميدي مي گرايد (عصر پيشا ظهور) دوران دوّم عصر تحقق وعده هاي الهي به پيامبران و اولياي خداست (عصر پسا ظهور) و با قيام مصلح جهاني آغاز مي شود. در آخر الزّمان وقايع گوناگوني پيش بيني شده که با تحقّق آنها، تاريخ بشري وارد يک مرحله نويني مي شود:

1. بحران معنويت،

2. وقوع اختلاف ها و درگيري هاي بسيار،

3. ظهور دجال،

4. وقوع مصايب و نزول بلاها،

5. نداي آسماني،

6. ظهور منجي بزرگ بشري،

7. نزول حضرت عيسي و....

در روايتي چند، بحث «آخر الزّمان» به عنوان مرحله نوين و متکامل زندگي بشر مطرح شده است؛ از جمله: پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله به حضرت علي عليه السلام فرمود: آيا تو را بشارت ندهم؟ آيا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بلي اي رسول خدا! آن حضرت فرمود: «هم اينک جبرئيل نزد من بود و مرا خبر داد: قائمي که در آخر الزّمان ظهور مي کند و زمين را پر از عدل و داد مي سازد - همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسين عليه السلام است». [2] .

پيامبرصلي الله عليه وآله در روايت ديگري مي فرمايد: «هنگام پايان زمان و آشکار شدن فتنه ها، مردي هست که به او مهدي گفته مي شود و بخشش بسيار دارد». [3] .

با توجّه به روايات فراوان، مي توان گفت که «آخر الزّمان» پايان يک مرحله و ورود به مرحله متعالي تاريخ است؛ شروعي روشن و سعادت آميز که غرض از آفرينش انسان ها به طور کامل تحقّق خواهد يافت و جهان شاهد بهترين دوران از زندگي بشري خواهد بود.


پاورقي

[1] موسوي بجنوردي کاظم و...، دائرة المعارف بزرگ اسلامي، (تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 1374)، ج 1، ص 134 و 135.

[2] کان جبرئيل عندي آنفا و اَخبرني أنّ القائم الّذي يخرج في آخرالزّمان فيملأ الأرض عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً من ذرّيتک من ولد الحسين عليه السلام»: ابي عبداللَّه محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، (تهران: مکتبة الصدوق، 1370)، ص 247، ح 1؛ محمد بن حسن حرّ عاملي، اثباة الهداة، (تهران: دار الکتب الاسلامية)، ج 3، ص 542.

[3] «يکون عند انقطاع من الزمان و ظهور الفتن، رجلٌ يقال له المهدي عطاؤهُ هنيئاً»: علي بن عيسي اربلي، کشف الغمّة في معرفة الائمة، (تبريز: مکتبة بني هاشمي، 1381ه.ق)، ج 2، ص 472؛ محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، پيشين، ج 51، ص 82.