عملکرد تقنيني
در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) محور و رکن تمامي قانون گذاري ها و وضع مقررات، احکام الهي و قرآن است. در اين عصر، محور و مرکز همه افکار و آرا و تصميم گيري ها، قرآن و آموزه هاي متعالي آن بوده و همه قوانين و مقررات به قرآن عرضه خواهد شد. اين قوانين در صورتي قابل پذيرش خواهند بود که مطابق و هماهنگ با قرآن باشد. البته اين غير از قوانين و دستوراتي نوين است که خود امام عليه السلام مي آورد و يا مقررات و احکام ثانوي (احکام غير ثابت شرعي) است که خود او، آنها را وضع و به مردم و کارگزاران ابلاغ مي نمايد.
 در روايتي آمده است: «چون قائم قيام مي کند، امر تازه و احکام تازه مي آورد...»  [1]   ونيز: «هنگامي که قائم خروج مي کند امر تازه، روش تازه وداوري تازه باخود مي آورد».  [2]  .
 امير مؤمنان علي عليه السلام نيز درباره اينکه امام مهدي(عج) نظرات، قوانين و خواست ها را مطابق با قرآن مي کند، مي فرمايد: «او خواسته ها را تابع هدايت وحي مي کند، هنگامي که مردم هدايت را تابع هوس هاي خويش قرار مي دهند و در حالي که به نام تفسير، نظريه هاي گوناگون خود را بر قرآن تحميل مي کنند، او نظريه ها و انديشه ها را تابع قرآن مي سازد».  [3]  .
 در واقع مهم ترين اقدام حضرت در بعد قانون گذاري، احياي قوانين اسلام، ارائه برداشت صحيح و درست از آنها و اجراي کامل اين قوانين است. وجود يک قانون خوب و برتر - که آن هم از قرآن اخذ مي شود - باعث رشد و پيشرفت جامعه جهاني مي شود. آموزه هاي حيات بخش اسلام هميشه و در هر مکاني، توانايي پاسخ گويي به نيازهاي مختلف جوامع را دارد و در صورت ضرورت، مي توان با محور قرار دادن قرآن، مقررات و قوانين جديدي وضع نمود. پس يکي از پايه هاي تشکيل جامعه آرماني مهدوي، محور قراردادن «قانون اسلام» است. در اين رابطه توجّه به چند نکته ضروري است:
 يکم. قانون جامع و کامل، مي تواند مرجع نهايي حلّ اختلافات، تنازعات، ستم ها و نابرابري ها باشد و طي آن رژيم حقوقي عادلانه اي براي بهنجار ساختن خواسته ها، به قاعده درآوردن کنش هاي متقابل اعضاي جامعه و بسامان کردن مناسبات اجتماعي ايجاد شود.
 دوّم. تهيه و تنظيم چنين قانوني از توان انسان هاي عادي بيرون است؛ زيرا گرايش ها و بينش هاي متضاد و منفعت جوي آنان، خود باعث تنازعات و خواسته هاي مختلف است (بنابراين نمي توان انتظار تشکيل مجالس قانون گذاري به شکل حاضر را داشت).
 سوّم. تنها دستورالعمل راهگشا و پايان بخش اختلافات جوامع انساني، قانون الهي است. در حال حاضر اسلام و کتاب آسماني آن (قرآن)، تنها منبع نوري است که در پرتو آن مي توان ظلمات متراکم بشري را زدود و اختلافات و ستيزه جويي ها را کم رنگ کرد.  [4]  .
 چهارم. بديهي است که قانون گذار تنها زماني مي تواند به تمامي اهداف پيش بيني شده در قانون دست يابد و قانون هنگامي در جامعه به صورت کامل اجرا خواهد شد که مُجري آن، آگاه ترين و باورمندترين افراد به مفاد قانون و اهداف آن و تواناترين آنان بر اجراي آن باشد.
 پنجم. با اجراي دقيق و صحيح و همه جانبه کامل ترين قانون آسماني (اسلام و کتاب قرآن)، حق و عدل در بستر حيات اجتماعي بشر، دامن گستر خواهد شد. اما متأسفانه اين منشور جاويد تاکنون مجال اجراي کامل نيافته است و اين تنها با استقرار حکومت جهاني اسلام و غلبه نهايي اسلام بر ساير اديان و اجراي قانون اسلام در سراسر گيتي، به دست امام مهدي(عج) تحقّق خواهد يافت.
 آن حضرت حرکت جهاني خود را در چند محور دنبال مي کند: 1. پيرايه زدايي و بازنويسي قانون ناب محمدي و شريعت حقّ اسلامي؛ 2. اجراي کامل قانون احيا شده اسلام  [5]  ؛ چنان که آمده است: «مهدي کتاب و سنّت از بين رفته را احيا مي کند»  [6]   3. ارائه مقرّرات و قوانين جديد.  [7]  .
 با توجّه به اين توضيحات، عملکرد تقنيني آن حضرت، بيشتر مبتني بر احياي آموزه هاي ناب اسلامي و دستورات قرآني و محور قرارداد آنها - همراه با ارائه قوانين نو و مناسب عصر - است. قوانين جديد نيز تماماً در راستاي آنها تدوين مي يابد.
پاورقي
 [1]  «إذا قام القائم عليه السلام جاء بأمرٍ جديد...»: محمد بن محمد شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص384؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمّة، ج2، ص 465. 
  [2]  «إذا خرج [القائم] يقوم بأمر جديد و... و سنة جديدة و قضاء جديد...»: محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 254، ح 13. 
  [3]  «يعطف الهوي علي الهُدي إذا عطفوا الهدي علي الهوي ويعطف الرَّأيَ عَلَي القرآنِ إذا عطفوا القرآن علي الرّأي...»: نهج البلاغه، خطبه 138. 
  [4]  ر. ک: بقره(2)، آيه 213؛ محمّد حسين طباطبايي، الميزان، ج، صص 157 - 111. 
  [5]  ر. ک: مهدي عليزاده، موعود جهاني، دانشنامه امام علي عليه السلام، ج 3، ص 315. 
  [6]  «يحيي ميّت الکتاب والسنّة: نهج البلاغه، خطبه 138. 
  [7]  نمونه هايي از اين مقرّرات جديد، در قسمت عملکرد قضايي بيان شد.