رعايت عدالت سياسي
عدالت - عدالت سياسي، قضايي، اجتماعي و اقتصادي - يکي از آرمان ها، خواست ها و آرزوهايي است که بني آدم در طول تاريخ به آن توجّه داشته و در تمامي عرصه هاي زندگي به آن نيازمند بوده است. اين نياز حقيقي و دائمي انسان ها، تنها در حکومت جهاني مهدوي عليه السلام، برآورده شده و عدل و قسط و مساوات، نماد اصلي حکومت او خواهد بود «يملأ الارضَ قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً» [1] و....
عدالت، روح حاکم بر تمامي عملکردها و برنامه هاي اين دولت است و نشان آن را مي توان در بيشتر اين کارکردها ديد. تعريف پذيرفتني از عدالت عبارت است از: «عدالت، به معناي قرار دادن هر چيز در جاي خويش و حق را به حق دار رساندن و ايفاي اهليت و رعايت استحقاق ها است». [2] .
اساس حکم و حکومت در قرآن، ايجاد قسط و عدل در جامعه است و فلسفه بعثت انبيا، استقرار عدالت و گسترش آن دانسته شده است. عدالت را مي توان در چهار عرصه قابل تبيين دانست: الف. در تکوين و نظام خلقت؛ ب. در تشريع و قانون گذاري؛ ج. تدبير و نظام اجرايي؛ د. منش و روش زندگي فردي و اجتماعي. [3] .
قرآن، همه مؤمنان را فرا مي خواند که سخت کمر همت بربندند و با تمام توان بکوشند تا قسط را در جامعه نهادينه سازند. توصيه هاي مکرّر قرآن به قسط و عدل، بدان سبب است که در جامعه تهي از عدالت، شايستگي ها و استحقاق افراد رعايت نمي شود و چنين محيطي نه تنها بستر مساعدي براي تکامل معنوي آدمي - که غايت قصواي آفرينش است - نخواهد بود؛ بلکه زمينه مناسبي براي رشد و تکثير رذايل اخلاقي، عقده هاي فروخورده رواني و تهديدي جدّي براي بهشت و سلامت روحي اعضاي اجتماع به شمار مي آيد. [4] .
از طرفي قرآن، تبعيض و بي عدالتي را از جمله عوامل سقوط تمدن ها معرفي کرده است و اين امر در جامعه پيشا ظهور به صورت مشکلي عمومي و جهاني درمي آيد و بي عدالتي، ظلم، تجاوز و بيدادگري، فراگير و گسترده مي شود. در اينجا است که خداوند به دست مهدي موعود، جهان را از عدل آکنده ساخته و ريشه ظلم و ستم را برخواهد کند. مهدي خواهد آمد و جايگاه بايسته هر يک از حقوق را روشن خواهد ساخت و آفاق پنهان عدالت را آشکار خواهد کرد. ايجاد عدالت، اقدام اصلي و سرلوحه برنامه هاي امام مهدي(عج) است. «عدل» رعايت دقيق حق و حقوق مردم و برابري آنان در برخورداري از حقوق و منافع مشروع و معقول خويش است؛ چنان که ظلم، زيرپا نهادن حق و حقوق ديگران و نابرابري و تبعيض در برخورداري هر کس از سهم و حق خويش است. در همه ابعاد حيات فردي و اجتماعي، عامل اصلي حيات و زندگي انسان، اصل عدالت و عدل است و امام مهدي(عج) پس از ظهور و پيروزي، توجّه ويژه اي به آن خواهد داشت؛ چنان که در دعاي ماه رمضان، آن حضرت، «عدل» ناميده شده است: «والعدل المنتظر». عدالت امام مهدي ابعاد و وجوه مختلفي دارد که به يکي از آنها اشاره مي شود. البته در قسمت هاي ديگر پژوهش نيز به بحث عدالت (قضايي، اجتماعي و اقتصادي) پرداخته خواهد شد.
عدالت سياسي
در اين بعد، امام مهدي و زمامداران و کارگزاران او، عادل و دادگر هستند و به کسي ظلم و ستم نمي کنند و حق کس را پايمال نمي سازند. از زور و استعباد خلق به دور و با ظالمان و ستمگران دشمن و ناسازگار هستند. امير مؤمنان عليه السلام درباره عدل امام مهدي(عج) مي فرمايد: «روش عادلانه در حکومت حق را به شما مي نماياند و کتاب خدا و سنّت پيامبر را زنده مي کند». [5] پيامبرصلي الله عليه وآله نيز مي فرمايد: «مهدي(عج) چنان عدالتي در جامعه برپا مي کند که زندگان آرزو مي کنند کاش مردگانشان زنده مي بودند و از عدالت او بهره مند مي شدند». [6] .
حضرت مهدي(عج) عدالت را با محبت و مهرورزي به مردم آکنده ساخته و با شفقتي پدرانه، عدالت و قسط را تا عمق خانه ها و جان هاي مردم مي گستراند: «بدانيد به خدا سوگند! همان طور که سرما و گرما به خانه هاي مردم نفوذ مي کند، عدالت او به درون خانه هايشان راه مي يابد». [7] .
يکي ديگر از وجوه «عدالت سياسي»، توزيع قدرت و مناصب سياسي، بر حسب استحقاق، شايستگي و کارآمدي افراد است و چنان که گذشت امام مهدي(عج) کارگزاران و زمامداران جهان را از افرادي صالح، شايسته، پاکدامن، دانشمند و دادگر انتخاب و دستورات اکيدي مبني بر رعايت عدالت ارائه خواهد کرد.
آن حضرت در روايات با عنوان «قائد عادل» و «سلطان عادل» ياد شده که جهان را آکنده از عدل و داد خواهد کرد. شخصي از امام صادق عليه السلام درباره «سلطان عادل» پرسيد و آن حضرت ضمن برشمردن امامان معصوم، به حضرت مهدي(عج) اشاره فرمود: «السلطان العادل.... هو سلطان بعد سلطان إلي أن ينتهي إلي السلطان الثاني عشر». [8] .
در روايات زيادي آمده است: «زمين را پر از عدل و داد خواهد کرد؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده بود». [9] درباره آن حضرت آمده است: «رهبر عادل و نگهبان آنچه که به او به امانت داده شده است». [10] .
دولت امام مهدي، بر رفع ظلم و ستم و حکومت عادلانه استوار است؛ چنان که امام صادق عليه السلام فرمود: «چون قيام کند به عدالت داوري مي کند و در زمان او ستم ريشه کن مي شود و راه ها امن مي گردد و زمين برکت هاي خود را ظاهر مي کند و هر حقّي به صاحب حقّ برمي گردد و پيرو هيچ آييني نمي ماند، جز اينکه به اسلام مي گرود و به آن ايمان مي آورد». [11] .
پاورقي
[1] کليني، کافي، ج 1، ص 338؛ طبرسي، الاحتجاج، ج 2،ص 449.
[2] بهران اخوان کاظمي، عدالت در انديشه هاي سياسي اسلام، (قم: بوستان کتاب، 1382)، ص 354.
[3] بهرام اخوان کاظمي، عدالت در نظام سياسي اسلام، (تهران: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه معاصر، 1381)، ص 23 و 24.
[4] ر. ک: مرتضي مطهري، بيست گفتار، (قم: دفتر انتشارات اسلامي، 1361)، صص 100 - 80.
[5] «فيريکم کيف عدل السيرة ويحيي ميّتَ الکتاب والسنّة»: نهج البلاغه، خطبه 138.
[6] «فيملأ به الأرضَ قسطاً وعدلاً....حتّي تمنّي الاحياء الأموات تعيش في ذلک...»: محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 639؛ علي بن يونس نيلي، الصراط المستقيم، ج 2، ص 342؛ عماد الدين طبري، بشارة المصطفي، ص 250؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 51، ص 250.
[7] «اما واللَّه! ليدخلنّ عدله جوف بيوتهم کما يدخل الحرّ والقرّ»: محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 297، ح 1؛ محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 544، ح 529؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 362، ح 131.
[8] لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، 365، ح 16.
[9] «يملأ الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلماً»: محمّد بن يعقوب کليني، کافي، ج 1، ص 338؛ احمد بن علي طبرسي، الاحتجاج، ج 2، ص 449؛ ابوجعفر محمّد بن حسن طوسي، کتاب الغيبة، ص 173 و 174؛ محمّد بن علي بابويه (شيخ صدوق)، امالي، ص 26؛ محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 189 و....
[10] «القائد العادل الحافظ لما استودع»: محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار،ج 52، ص 269، ح 158.
[11] «إذا قام حَکَمَ بالعدل وأرتفع في أيّامه الجُور وأمِنت به السبُّلُ وأخرَجَت الأرضُ برکاتها و ردَّ کلَّ حقِّ إلي أهله ولم يبق أهلُ دينٍ حتّي يظهروا الإسلام ويعترفوا بالايمان»: محمّد بن محمّد بن نعمان (شيخ مفيد)، الارشاد، ج 2، ص 384؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 465؛ فضل بن حسن طبرسي، اعلام الوري، ص 462.