بازگشت

کارکرد سياسي مديريتي


امام مهدي(عج) و حاکمان و کارگزاران منتخب او، امور اجرايي و سياسي جهان را در دست دارند و خود آن حضرت به طور مستقيم تمامي اين امور را مديريت و رهبري مي کند. مهم ترين مسؤوليت امام عليه السلام در اين زمينه نصب حاکمان و کارگزاران و ارائه رهنمودها و دستور العمل هاي سياسي و مديريتي براي آنان است:

الف. دستورات کشورداري: «مهدي(عج) اصحاب خود را به همه کشورها پراکنده مي کند و به آنان دستور مي دهد که به عدل و احسان رفتار کنند» [1] و نيز: «اميران و کارگزاران خود را به شهرها مي فرستد و دستور مي دهد که عدالت را در ميان مردم پياده کنند». [2] .

«[ياران خود را] فرمانروايان کشورهاي جهان مي گرداند و به آنان فرمان مي دهد که شهرها را آباد سازند». [3] .

امام مهدي(عج) تنها به ابعاد ظاهري مديريت نگاه نمي کند؛ بلکه اخلاق و معنويت را در رأس امور مديريتي قرار مي دهد: «چون سلطنت آنها به پايان رسد، خداوند با مردي از ما اهل بيت عليه السلام بر امّت محمّدصلي الله عليه وآله منّت مي نهد. به تقوا سفارش مي کند، از روي بصيرت و هدايت گام برمي دارد...». [4] .

ب. حق مداري: مديريت در دولت مهدوي عليه السلام تنها براي اداره امور و رفع مشکلات معمولي نيست؛ بلکه براي خدمت به مردم و احقاق حق آنان و دفع باطل است. در اين دولت حقّ کسي پايمال نمي شود و کسي جانب باطل را نمي گيرد: «...خداوند به وسيله او درهاي حق را مي گشايد و درهاي باطل را مي بندد» [5] و نيز: «مهدي(عج) حق را احقاق مي کند و پشت کافران را درهم مي شکند» [6] و «حق را احقاق و باطل را ابطال مي کند». [7] .

ج. نظارت و راهبري: يکي از ارکان اساسي مديريت، نظارت و کنترل رفتار کارگزاران و مديران است تا از حق و حدود الهي تجاوز نکنند و هرچه بيشتر و بهتر کارهاي مردم را سامان دهند. اين مسأله در دولت مهدوي به خوبي رعايت خواهد شد: «براي او عمودي از نور از زمين تا آسمان نصب مي شود که اعمال بندگان را در آن مي بيند» [8] و نيز: «هنگامي که امور به صاحب امر(ع) منتهي شود، خداوند همه نقاط پست زمين را براي او پر مي کند و همه نقاط مرتفع جهان را براي او هموار مي سازد تا همه کره خاکي، همچون کف دست او در افق ديد او قرار بگيرد. اگر يکي از شما مويي در کف دست داشته باشد، مگر ممکن است که از ديدن آن ناتوان باشيد؟! [همه جهان براي او چنين خواهد بود]». [9] .

د. سخت گيري در مديريت: «مهدي(عج) بر مسؤولان کشوري بسيار سخت مي گيرد، بر بينوايان بسيار رئوف و مهربان است» [10] و نيز: «... عمّال و کارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کيفر خواهد داد...». [11] .

ه. مشاوره و نظرخواهي: حضرت مهدي(عج) اعلم و احکم مردم است؛ با اين حال در اداره کشور، استبداد رأي ندارد و با ياران و بزرگان مشورت مي کند: «مهدي(عج) با ياران خود مشورت مي کند». [12] .

و. عزل حاکمان ستمگر: «[امام مهدي]، حکمرانان ستم پيشه را عزل مي کند و زمين را از هر انسان نيرنگ باز و فريبکار پاک مي سازد». [13] .


پاورقي

[1] «يفرّق المهدي اصحابه في جميع البلدان ويأمرهم بالعدل والاحسان...»: کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 2، ص 650؛ علي محمّد علي دخيّل، الامام المهدي، ص 271.

[2] «فيبعث المهدي إلي امرائه بسائر الامصار بالعدل بين الناس...»: لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 592؛ علي يزدي حائري، الزام الناصب، ص 202.

[3] يجعلهم حکّاماً في الاقاليم ويأمرهم بعمران المدن: کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 2، ص 650؛ علي محمدعلي دخيّل، الامام المهدي، ص 271.

[4] «فإذا انقرض مُلکُهُمْ أتاح اللَّهُ لِأُمَّةِ محمّدٍ برجلٍ مِنّا أهلَ البيتِ، يشيرُ بالتُّقي ويعملُ بالهُدي ولا يأخذُ في حکمهِ الرُّشا»: رضي الدين ابن طاوس، الاقبال، (تهران: دارالکتب الاسلاميه، 1367)، ص 599 و 600؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 269؛ سيد مصطفي آل السيد، بشارة الإسلام، ص 141.

[5] «يفتح اللَّه به باب حق ويغلق به باب کلّ باطل»: ابن طاووس، الملاحم والفتن، (نجف: 1382)، ج 2، ص269.

[6] «يحق الحقّ بکلماته ويقطع دابر الکافرين»: محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 184، ح 35؛ فضل بن حسن طبري، اعلام الوري، ص 40؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 53، ص 95.

[7] «يحق الحقّ ويبطل الباطل»: محمّد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين، ج 2، ص 638.

[8] «يُنصب له عمودٌ من نور من الارض إلي السماء، يري فيه اعمالَ العباد»: کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 2، ص 647؛ علي حائري يزدي، الزام الناصب، ص 6، و نيز ر. ک: بحار الأنوار، ج 25، ص 169، ح 39.

[9] «إذا تناهَتِ الأمُورُ إلي صاحب هذا الأمر، رفَعَ اللَّه تعالي له کلَّ منخفضٍ من الأرض وخفضَ کلَّ مرتفعٍ حتّي تکون الدنيا عنده بمنزلةِ راحته، فأيُّکم لو کانت في راحته شعرةُ لم يُبْصرها»: محمّد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين، ج 2، ص 678؛ علي بن مسعود عياشي، تفسير عياشي، ج 2، ص 278؛ علي بن عبدالکريم نيلي، منتخب الأنوار المضيئته، ص 199.

[10] «المهديّ...شديدٌ علي العمّالِ رحيمٌ بالمساکين»: عماد الدين طبري، بشارة المصطفي، ص 207؛ لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 385، ح 4؛ علاء الدين متقي هندي، البرهان، ص 86 و 173؛ شهاب الدين مرعشي نجفي، ملحقات الاحقاق، ج 29، ص 608.

[11] «يأخذ الوالي من غيرها عُمّالها علي مساوئ أعمالها وتخرجُ له الارض أفاليذ کبدها...»: نهج البلاغه، خطبه 138.

[12] «فيستشيرُ المهدي اصحابه»: علي حائري يزدي، الزام الناصب، ص 207.

[13] «ليعزلنّ عنکم امراء الجور وليطهّرنّ الارض من کلّ غاش»: محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 51، ص 120، ح 120.