بازگشت

کارويژه سياسي و اجتماعي


اين کارويژه، از مهم ترين و بايسته ترين وظايف و کارکردهاي يک دولت و براي تدبير و مديريت مسائل مربوط به سياست و اجتماع است. موضوعات مربوط به اداره سياست و حکومت، تنظيم قوانين، قضاوت و حکميت، تأمين عدالت و قسط، مسائل نظامي و امنيتي و... در اين کارويژه قرار مي گيرد. دولت ها، هر کدام بنابر هدف و مقصود خاصي - که اهم آن تدبير معيشت و امور دنيايي است - مديريت سياسي اجتماعي را بر عهده دارند؛ اما اين انگاره در دولت امام مهدي(عج)، رنگ و بوي ديگري دارد.

در اين دولت، علاوه بر تدبير امور و مديريت و زعامت سياسي جهان (براي تدبير معيشت و سياست)؛ تمامي مسائل، سمت و سوي معنوي پيدا مي کند و امور اجرايي، سياسي، قضايي، تقنيني و... براي رشد و بالندگي اخلاقي، تکامل معنوي و تعالي انسان ها جريان مي يابد.

اين بدان علّت است که جهان در عصر پيشا ظهور، از وضعيت اسفناک و نابهنجاري برخوردار است و مشکلات و کاستي هاي سياسي - اجتماعي، زندگي بشري را به تباهي مي کشاند. در اين دوران سخت، روابط انساني و اجتماعي از هم مي گسلد (تصير الدنيا هرجاً ومرجا) [1] و خانواده ها دچار بي ثباتي - و تزلزل مي گردد. حرمت ها شکسته و انگيزه هاي غير انساني بر روابط اجتماعي حاکم مي شود (تواخَي النّاس علي الفجور). [2] روابط سياسي و اقتصادي، سودجويانه و استعماري مي شود و حقوق مردم پايمال مي گردد. مردم همچون گرگي به جان هم مي افتند و ظلم و ستم حاکمان و زمامداران طاقت فرسا مي شود (تملأ الارضُ جوراً وظلماً). [3] گناهان بزرگي چون کاستن پيمانه ها و ترازوها، کم فروشي وتجاوز به حقوق ديگران، رايج مي شود (اغنيائهم يسرقون زاد الفقراء). [4] ستم و تباهي فراوان و منکر آشکار مي گردد و اشرار بر نيکان مسلّط مي شوند. فاسقان بر مردم حکومت مي کنند و اشرار از ترس شرارت، مورد احترام مي باشند (إذا ساد القوم فاسقُهم وکان زعيم القوم أرذلهم). کشتار به حدي فراوان مي شود که مادران از آوردن اولاد غمگين مي شوند (يکثر القتل). حکومت با مشورت زنان، امارت کودکان و تدبير خواجگان اداره مي شود. در معاملات ربا مي گيرند و به عمل نامشروع تظاهر مي کنند. همسايه، همسايه اش را آزار و اذيت مي کند و کسي از آن جلوگيري نمي کند. افراد حيله گر مقرّب و محترم مي شوند و اشخاص پست فاقد صلاحيت، سخنگو مي گردند. طلاق زياد مي شود و پدر و مادر سبک شمرده مي شوند. پيوند خويشاوندي قطع مي گردد و حيا و امانت داري از بين مي رود. تکبّر و خودپرستي در اعمال دل ها نفوذ مي کند و ثروتمندان مورد احترام قرار مي گيرند و.... [5] .

حضرت مهدي(عج) پس از ظهور و قيام جهاني خود، با اين مشکلات و معضلات گوناگون رو به رو است. سيره و عملکرد حضرت در زعامت سياسي و اجتماعي جامعه، پيروي و الگوبرداري از سيره و عملکرد پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله و امير مؤمنان علي عليه السلام است. اين خط و مشي باعث مي شود که آن حضرت، کامل ترين و شايسته ترين نوع سياست و حکومت را به منصّه ظهور برساند و با از بين بردن موانع و کاستي ها - که فراروي دولت پيامبرصلي الله عليه وآله و حضرت علي عليه السلام و همه صالحان و پاکان بود - بتواند روش و عملکردي نو و مناسب با نيازهاي مادي و معنوي بشر اتخاذ کند. پس او تمامي وظايف و کارويژه هاي بايسته امير و حاکم جهان (امام) را به نحو کامل و مطلوب تحت پوشش قرار مي دهد و سياست ودولت را درحدّاعلاي خود به سامان مي رساند. امام خميني دراين باره مي فرمايد:

«...ما که از امام مهدي - که قوه اجرايي اسلام است - صحبت مي کنيم... ما حضرت مهدي(عج) را يکي از افرادي مي دانيم که تابع اسلام است، تابع پيغمبر اسلام است؛ لکن تابعي است که نور چشم پيغمبر اسلام است و اجرا مي کند اين مطالبي را که حضرت رسول اکرم صلي الله عليه وآله فرموده است». [6] .

رسول گرامي اسلام مي فرمايد: «مهدي روش من را دنبال مي کند و هرگز از روش من بيرون نمي رود» [7] و «به سنّت من رفتار مي کند و خداوند برکت را بر او نازل مي کند...» [8] و نيز: «همانا قائم آن گاه که قيام فرمايد، لباس علي عليه السلام را بر تن و بر سيره او عمل مي کند». [9] .

در عين حال آن حضرت امر و شيوه هاي نويني مانند رسول خداصلي الله عليه وآله اتخاذ خواهد کرد: «چون قائم قيام مي کند، امر تازه و احکام تازه مي آورد؛ چنان که رسول خدا در اوّل اسلام، مردم را به امر جديد دعوت کرد» [10] و نيز: «هنگامي که قائم خروج مي کند، امر تازه، کتاب تازه، روش تازه و داوري تازه با خود مي آورد...». [11] .

در اين قسمت کارکردها و عملکرد دولت مهدوي، بررسي و تبيين مي گردد:


پاورقي

[1] محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 380، ح 189.

[2] نهج البلاغه، خطبه 108.

[3] ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 281؛ محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 635؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 51، ص 50؛ محمّد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين، ج 2، ص 431 (با تفاوت در الفاظ).

[4] ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 380.

[5] ر. ک، کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 2، صص 725 - 705.

[6] امام خميني، صحيفه نور، ج 12، ص 286.

[7] «المهدي يقفو اثري لايخطئ»: لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 622، ح 2؛ سليمان قندوزي حنفي، ينابيع المودّة، ج 2، ص 564.

[8] «يعمل بسنّتي وينزل اللَّه البرکة...»: علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 472؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 51، ص 82؛ مصطفي آل السيد کاظمي، بشارة الإسلام، ص 285.

[9] «إذا قام لبس ثياب علي عليه السلام وسار بسيرة علي عليه السلام»: محمّد بن يعقوب کليني، کافي، ج 1، ص 411، ح 4؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 40، ص 336، ح 18.

[10] «إذا قام القائم عليه السلام جاء بأمرٍ جديد، کما دعا رسول اللَّه صلي الله عليه وآله في بدو الإسلام إلي امر جديد»: محمّد بن محمّد بن نعمان (شيخ مفيد)، الارشاد، ج 2، ص 384؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 465.

[11] «إذا خرج [القائم] يقوم بأمر جديد وکتاب جديد وسنّة جديدة وقضاء جديد...»: محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 254، ح 13؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 230؛ محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 7، ص 83.