بازگشت

نهاد کارگزار و اجرا


در سلسله مراتب اجرايي و سياسي در حکومت اسلامي، پس از امام و والي، والاترين قدرت در اختيار عامل (کارگزار) حکومت اسلامي قرار دارد. اين عنوان در زمان رسول اکرم صلي الله عليه وآله وضع شده بود و بر مأموران و کارگزاران حکومت - اعم از استاندار، مأمور خراج، قاضي، کاتب، محتسب، جنديه و... - اطلاق مي شد. عامل و کارگزار - برعکس والي - در حوزه قدرت خود از استقلال در تصميم گيري برخوردار است و مأمور اجرايي و نماينده دولت به شمار مي رود.

از آغاز پديد آمدن منصب کارگزاري، عامل به طور معمول از بين اصحاب باسابقه و داراي توانايي علمي و اجرايي برگزيده مي شد و عمده وظيفه او در حوزه مسؤوليتش، تبليغ دين، اقامه جمعه و جماعت، اجراي منويات امام، فصل خصومت ها، فرماندهي سپاه، جمع آوري انفال و خراج و ساير اموال در بيت المال مسلمانان بود. پس از فتوحات - به خصوص در عصر امام علي عليه السلام - شهرها و استان ها و حتّي کشورهاي بسياري، در قلمرو حکومت اسلامي قرار داشت و اداره شهرهاي تازه مسلمان، به تدبير و برنامه ريزي نياز داشت و همين امر سبب شد که براي نخستين بار در نظام اداري دولت اسلامي، ساماني نو پديدار شود. [1] پس ديوان هاي گوناگون پديد آمد و حوزه مسؤوليت ها مشخص شد و نظارت بر نظام اجرايي شکل گرفت. عوامل حکومت متعدد شدند و قدرت متمرکز، بين آنان توزيع گرديد. معيار امام علي عليه السلام در اعطاي مسؤوليت ها، اين بود: «ولايت و کارگزاران حکومت اسلامي، جز به افراد متدين و امين واگذار نمي شود». [2] .

با بررسي و مطالعه روايات مربوط به حضرت مهدي(عج)، وجود اين نهاد غير مستقل در تمامي ولايات و کشورهاي مختلف جهان حتمي به نظر مي رسد. البته ممکن است اين کارگزاران به طور مستقيم زير نظر امام به فعاليت بپردازند و يا تحت اشراف واليان و حکومت هاي شهرها به ايفاي وظيفه مالي، اقتصادي، قضايي، نظامي، امنيتي و... بپردازند.

از اين کارگزاران، تحت عناوين مختلف نام برده شده است که در ذيل به آنها اشاره مي شود. البته احتمال دارد برخي از گروه هاي زير، جزء همان 313 تن (حاکمان و واليان جهان) باشند. از اين گروه ها با نام هاي نجبا، رفقا، نقبا، عصائب، اوتاد، رجال الهي، اعوان و قوّاد (فرماندهان)، فقها، خزّان (خزانه داران)، اهل قضاوت و... ياد شده است.

فقيهان و حاکمان شرع

امام صادق عليه السلام در روايتي اصحاب امام مهدي(عج) را چنين معرفي مي کند: «...گروهي هستند که همراه قائم خارج مي شوند و آنان فرماندهان، قاضيان، حاکمان شرع و فقيهان دين هستند که خداوند با دست قدرت خود بر شکم و پشت آنها مي کشد؛ ديگر هيچ حکمي بر آنها دشوار نمي نمايد». [3] .

اخيار

امام باقرعليه السلام مي فرمايد: «سيصد و اندي در ميان رکن و مقام با قائم بيعت مي کنند....اخيار از عراق در ميان آنها هستند، برپا مي دارند آنچه را که خداوند مي خواهد برپا داشته شود». [4] .

«اخيار» به معناي نيکان و صالحان است که از ياران نزديک امام عليه السلام بوده و در روي زمين در گردش و حرکت بوده و به امور مردم رسيدگي خواهند کرد.

خزانه داران

امام باقرعليه السلام فرموده است: «... هر گاه صاحب اين امر [خروج کند]، هر آينه به هر مردي از شما قوّت چهل مرد داده مي شود و دل هاي شما مانند پاره هاي آهن مي شود. به نوعي که اگر آنها را به کوه ها بزنند، هر آينه شکافته مي شوند... شما در آن وقت حکّام روي زمين و خزانه داران آن خواهيد شد». [5] .

رفقا و ابدال

«هنگامي که قائم آل محمّدصلي الله عليه وآله قيام مي کند، خداوند اهل شرق و غرب را براي او جمع مي کند. آنان مانند ابر متراکم پاييزي، گرد مي آيند؛ پس رفقا از کوفه و ابدال از شام هستند». [6] .

ابدال، جمعي از صالحان هستند که هنگام ظهور حضرت مهدي، خود را از شام به مکّه مي رسانند و با آن حضرت بيعت مي کنند. اينان مرداني صالح، مخلص و کامل مي باشند که احتمالاً امور فرهنگي را در دست بگيرند. رفقا نيز از ياران امام مهدي از کوفه هستند که همچون پاره اي ابر متراکم پاييزي، به سوي مکّه روانه مي شوند و با آن حضرت بيعت مي کنند. بين اينها دوستي و صميميت زيادي وجود دارد.

نجبا

امام باقرعليه السلام فرمود: «سيصد و اندي، به تعداد اهل بدر، در ميان رکن و مقام با قائم عليه السلام بيعت مي کنند: نجبا از مصر، ابدال از شام، اخيار از عراق در ميان آنها هستند...». [7] .

نجبا، از ياران امام مهدي(عج) از سرزمين مصر هستند و معناي آن افراد پاک سرشت و خوش نفس و جوانمرد است. درباره صفات اين افراد روايت شده است: «نجبا از مصر بيرون مي آيند... آنان راهبان شب و شيران روز هستند. دل هايشان چون فولاد سخت است». [8] .

عصائب

«ابدال از روي زمين و عصائب از اهل عراق به سوي او مي آيند» [9] و نيز: «خروج مي کنند... عصائب از عراق که راهبان شب و شيران روز هستند...». [10] عصائب به معناي جوانمردان رشيدو نيرومند است و اين ويژگي بارز ياران مهدي(عج) مي باشد.

سپاهيان و فرماندهان

امام صادق عليه السلام فرموده است: «... جز در بين عده اي صاحب قوّت (نيرومند) خروج نمي کند و نيرومندان (اولوا القوّة)، کمتر از ده هزار نفر نيستند». [11] .

«وزيران او از اهل همدان و سپاه او از خولان (شمال يمن) و معاونان او از حمير و فرماندهان او از مصر مي باشند. خداوند افراد او را بسيار فراوان و پشت او را بسيار محکم مي گرداند. پس با لشکريان خود به سوي عراق حرکت مي کند و مردم از جلو و عقب [شمع وجودش] را در ميان مي گيرند». [12] .

امام باقرعليه السلام نيز فرموده است: «وقتي قائم ظهور کرده و وارد کوفه مي شود، خداوند از وراي کوفه، هفتاد هزار صدّيق را برمي انگيزد که از ياران و سپاهيانش باشند». [13] .

در روايات زيادي آمده است: «خوشا به حال اهل طالقان... براي آن مردان مؤمني است که خدا را - آن چنان که شايسته معرفت او است - مي شناسند و آنان انصار حضرت مهدي در آخر الزمان هستند». [14] .

بانوان

حضور فعّال بانوان در عصر ظهور، مورد اشاره روايات قرار گرفته است؛ چنان که امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «همراه با قائم عليه السلام سيزده نفر زن هستند...آنان مجروحان را مداوا و از بيماران نگهداري و پرستاري مي کنند؛ همچنان که در زمان پيامبر چنين بود». [15] در روايتي نيز به وجود پنجاه زن اشاره شده است (از ميان 313 نفر) که بدون قرار قبلي، وارد مکّه مي شوند و گردهم مي آيند. [16] .

با دقّت و تأمّل در اين گروه ها و افراد، روشن مي شود که آنان در ابتدا به عنوان نيروهاي کمکي عمل خواهند کرد؛ سپس کارها و امور مختلف شهرها و کشورها - به خصوص پايتخت - را عهده دار شده و مسؤوليت هايي در دست خواهند گرفت؛ هر چند به طور دقيق نمي توان ساختار مناسب اجرايي و اداري اين کارگزاران را مشخّص کرد.


پاورقي

[1] ر. ک: محمّد بن علي بن طقطقي، تاريخ فخري، (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360)، ص 115.

[2] «لايخصُّ بالولايات إلّا اهل الدِّيانات والأمانات»: محسن مهاجرنيا، ساختار حکومت امام علي عليه السلام، دانشنامه امام علي عليه السلام، ج 6، ص 146 و 149.

[3] «وهم النجباء والقضاة والحکّام والفقهاء في الدين يمسح اللَّه بطونهم وظهورهم فلا يشتبه به عليهم حکم»: محمّد بن جرير طبري، دلائل الامامه، ص 309؛ لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 612، ح 4.

[4] «يبايع القائم بين الرکن والمقام ثلاث مائة و نيّف رجل.... والأخيار من اهل العراق فيقيم ماشاء اللَّه ان يقيم»: محمّد بن حسن بن علي (شيخ طوسي)، کتاب الغيبة، ص 474؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 334، ح 64.

[5] «إنّه لو کان ذلک أعطي الرجل منکم قوّة أربعين رجلاً وجعل قلوبکم کزبر الحديد لو قذفتم بها الجبال فلقتها وأنتم قوّام الارض و خزانها»: محمّد بن يعقوب کليني، کافي، ج 8، ص 294؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 335، ح 69.

[6] «إذا قام قائم اهل محمّد جمع اللَّه له اهل المشرق واهل المغرب فيجتمعون کما يجتمع قزع الخريف؛ فامّا الرفقاء فمن اهل الکوفة وأمّا الابدال فمن اهل الشام»: محمّد بن محمّد بن نعمان (شيخ مفيد)، الامالي، ص 30؛ لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 597، ح 1؛ ابن ابي عساکر، تاريخ دمشق، (شام: مطبعة الروضة، 1329)، ج 1، ص 62؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 347.

[7] «يبايع القائم بين الرکن و المقام ثلاث مائة ونيف عدة اهل بدر، فيهم النجباء من اهل المصر والأبدال من أهل شام والأخيار من أهل العراق فيقيم ماشاء اللَّه أن يقيم»: ابو جعفر محمّد بن حسن (شيخ طوسي)،کتاب الغيبة، ص 476؛ علي بن يونس نباطي، الصراط المستقيم، ج 2، ص 244؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 343، ح 64.

[8] «فيخرج النجباء من مصر... رهبانٌ بالليل ليوثٌ بالنهار کان قلوبهم زبُر الحديد»: محمدبن محمّد بن نعمان (شيخ مفيد)، الاختصاص، ص 208.

[9] «أتاه ابدال اهل الارض وعصائب اهل العراق...»: شهاب الدين مرعشي نجفي، ملحقات الاحقاق، ج 29، ص 284 و 285.

[10] «فيخرج.... عصائب العراق، رهبانٌ بالليل ليوث بالنهار...»: محمّد بن محمّد بن نعمان (شيخ مفيد)، الاختصاص، ص 208؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 304.

[11] «ما يخرج إلّا في اولي قوّة وما يکون اولوا القوّة أقلّ من عشرة آلاف»: محمّد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين، ج2، ص654، ج20؛ محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج3، ص491، ح234.

[12] «يکونُ اهلُ همَدانَ وزراءَه وخُولانَ جُنُودَهُ وحميَرَ أعوانَهُ ومِصْرَ قُوّادَه ويُکثِّرُ اللَّه جمَعَهُ ويشُدُّ ظَهْرَه، فيسيرُ بالجيوشِ حتّي يصير إلي العراق والنّاسُ خلفَهُ وأمامَهُ»: کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 1، ص 523؛ علي يزدي حائري، الزام الناصب، ص 201.

[13] «إذا ظهر القائم ودخل الکوفة، بعث اللَّه إليه من ظهر الکوفه، سبعين ألف صدّيق فيکونون في اصحابه وانصاره»: محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 584، ح 788؛ محمّد بن جرير طبري، دلائل الامامة، ص 259.

[14] «ويحاً للطالقان... بها رجالٌ مؤمنون عرفوا اللَّه حقّ معرفته وهم انصار المهدي في آخر الزمان»: علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 478؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 51، ص 78، و ج 57، ص249.

[15] «يکون مع القائم(عج) ثلاث عشرة امرأة،... يداوين الجرحي ويقمن علي المرضي کما کان مع رسول اللَّه صلي الله عليه وآله»: محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 575، ح 725.

[16] محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 223.