بازگشت

امام نهاد امامت و رهبري


در اين ساخت قدرت، حضرت مهدي(عج) پس از فتح جهان و تسلّط بر آن، خود امامت و رهبري را عهده دار مي شود و رياست عالي و مديريت کامل بر جهان را در دست مي گيرد. سياست گذاري ها، برنامه ريزي ها و تصميم گيري ها زير نظر او صورت مي گيرد و مسؤوليت ها و وظايف، با دستور او مشخص و تقسيم مي شود.

از برنامه هاي اساسي امام مهدي(عج) تشکيل حکومت فراگير جهاني و اداره اجتماعات از يک نقطه و با يک سياست و برنامه است. در دوران رهبري آن امام همام، با ايجاد مرکزيت واحد و مديريت و حاکميت يگانه، براي همه اجتماعات، نژادها و منطقه ها، يکي از عوامل اصلي جنگ ها و ستم ها از بين مي رود و انسان ها بدون ترس و بيم از فشار سياست ها، به آغوش همديگر باز مي گردند و مهربان و برادروار در کنار يکديگر زندگي مي کنند [1] (وتشرق الارض بنوره ويبلُغَ سلطانه المشرق والمغرب). [2] .

در آن زمان «امامت اختصاص به مهدي دارد، با [اينکه] عيسي فرود مي آيد». [3] امام حسن عليه السلام فرمود: «...تا اينکه خداوند امام حق از خاندان پيامبر را برمي انگيزد» [4] و امام باقرعليه السلام گفت: «...امام شما، مهدي منتظر است». [5] .

اين روايات و احاديث ديگر، دلالت دارد که امام، پيشوا و رهبر جهانيان در عصر ظهور تنها يک نفر است و آن حضرت حجّة بن الحسن العسکري است. آن حضرت با اقتدار و نفوذ تمام جهان را اداره و همه کشورها را تحت سلطه خود خواهد داشت و عزل و نصب حاکمان و زمامداران - با اذن خداوند - در دست او است: «...آنها را فرمان روايان کشورهاي جهان مي گرداند» [6] و «اميران و کارگزاران خود را به شهرها مي فرستد و دستور مي دهد که عدالت را در ميان مردم پياده کنند...» [7] .

حضرت علي عليه السلام در روايتي به تعداد ياران و اصحاب خاص امام مهدي(عج) اشاره کرده و ايشان را امير و رهبر آنان دانسته است: «به خدا سوگند! من امير آنان را مي شناسم و اسمش را مي دانم». [8] در روايات از امام مهدي(عج) تحت عنوان رهبر عادل نيز نام برده شده است: «القائد العادل الحافظ لما استودع...». [9] .

هنگامي که حضرت عيسي عليه السلام براي ياري آن حضرت نازل مي شود، امامت جماعت و پيشوايي را نمي پذيرد و آن را مختص حضرت مهدي(عج) مي داند: «اميرشان مهدي(عج) مي فرمايد: نزديک آي و با ما نماز بگزار [اما] عيسي مي گويد: هان که برخي از شما بر برخي ديگر، به کرامت خداي تعالي - که بر اين امت دارد - فرمانروا و امير مي باشيد». [10] بر اين اساس رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «چگونه خواهيد بود هنگامي که فرزند مريم عليه السلام نزول کند و امام شما، از شما باشد». [11] .


پاورقي

[1] محمّد حکيمي، پيشين، ص 162.

[2] محمّد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين، ج 1، ص 280، ح 27؛ فضل بن حسن طبرسي، اعلام الوري، ص 391؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 507.

[3] «تختص الامامة بالمهدي، مع نزول عيسي»:محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 649.

[4] «حتّي يبعث اللَّه امام الحقّ من آل محمّد صلي الله عليه وآله»: محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 44، ص 59؛ ابو حامد ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 144.

[5] «امامکم المهدي المنتظر»: سيد هاشم بحراني، المحجّة في مانزل في القائم الحجّة، ص 99.

[6] «يجعلهم حکّاماً في الاقاليم....»: کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 2، ص 650.

[7] «يبعث المهدي إلي امرائه بساير الامصار بالعدل بين الناس...»: لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 593، ح 4.

[8] «أما واللَّه! إنّي لأعرف أميرهم واسمه...»:محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 312، ح 1؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 248، ح 128.

[9] محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 52، ص 269، ح 158.

[10] «فيقول اميرهم المهدي عليه السلام تعال صلّ بنا فيقول: الّا إنّ بعضکم علي بعضِ امراء تکرمةً من اللَّه تعالي لِهذه الامّة»: محمّد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداة، ج 3، ص 597؛ سيد شرف الدين حسيني، تأويل الآيات الظاهرة، ص 551؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 475.

[11] «کيف انتم إذا نزل ابنُ مريم وامامکم منکم»: علي بن حسن ابن بطريق، العمده، ص 16 و ص 431؛ علي بن يونس نباطي، الصراط المستقيم، ج 2، ص 222؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2،ص 438.