بازگشت

پذيرش و رضايت مردم


مردم براي انتخاب جانشين پيامبر (امام)، داراي حق اوليه نيستند و اقبال يا ادبار آنان، فقط در فعليت يا عدم فعليت حکومت وي تأثيرگذار است. مشروعيت امام در گرو مقبوليت و پذيش مردمان نيست. امام مشروع است؛ چه مردم با وي براي حکومت بيعت کنند و اداره امور جامعه را به او بسپارند، چه اين کار را نکنند.

آنچه در امامان - به خصوص امامت و ولايت حضرت مهدي(عج) - مطرح است، خواست قلبي و همگاني و پذيرش رهبري آن حضرت و حمايت از آن است و اين امر در زمان ظهور آن حضرت، به شکل کامل تحقّق خواهد يافت و مردم با ملاحظه سيره و رفتار و اهداف والاي امام مهدي(عج)، با رضايت و خشنودي تمام، ولايت و امامت او را خواهند پذيرفت و از او اطاعت خواهند کرد. البته در اين عصر ديگر جاي گردنکشان و مخالفان نيست و اين عده اندک نيز با کراهت يا رغبت، طوق اطاعت او را بر گردن خواهند نهاد.

در تاريخ اسلام، از اين امر گاهي تحت عنوان «بيعت» نيز ياد مي شود؛ چنان که پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله چند بار از مسلمانان بيعت گرفت و امام علي عليه السلام نيز پس از حضور گسترده مردم و بيعت آنان، خلافت را پذيرفت. در صورتي که امامت را - نه به طور يک نظريه - مطرح کنيم، مسأله بيعت و پذيرش مردم، خود به خود يکي از عناصر تشکيل دهنده آن خواهد بود. به ويژه امامت به عنوان مرکزيت و فعليت ايدئولوژيک، در عينيت جامعه وقتي قابل فرض است که همراه با پذيرش مردم باشد.... [1] .

حضرت مهدي(عج) تمامي جهان را فتح کرده و بر کلّ جهان، سيطره خواهد يافت (يوم الفتح، يوم تفتح الدنيا علي القائم) [2] و در نتيجه هيچ دولت کفر و باطلي وجود نخواهد داشت (إذا قائم القائم، ذهبت دولة الباطل). [3] پس همگان تسليم و مطيع آن حضرت خواهند شد (حتّي يدينوا طوعاً وکرهاً). [4] اين امر به صورتي است که حتّي يهوديان با آن همه عناد و لجاجت و با ديدن تابوت سکينه، تسليم خواهند شد (فاذا نظر إليه اليهود أسلمت إلّا قليلاً منهم). [5] .

خداوند نيز کارهاي مهدي(عج) را در مدت کمي به سامان خواهد رساند (يصلح اللَّه عزّوجل امره في ليلة واحدة) [6] و مؤمنان از نصرت و ياري خداوندي خوشحال خواهند شد (يفرح المؤمنون بنصراللَّه عند قيام القائم) [7] و همه به او ايمان آورده و کافري باقي نخواهد ماند (يدين له عرض البلاد وطولها ولايبقي کافر إلّا آمن) [8] و....

بدين ترتيب حکومت جهاني آن حضرت استقرار يافته و تثبيت خواهد شد (يملک الارض... فيملأها قسطاً وعدلاً) [9] ؛ اما زيباترين و شکوه مندترين اوج اين پيروزي و ظفر تاريخي، روي آوردن مردم به آن حضرت است. مردم از ولايت و رهبري او بر جهان خوشحال و خشنود شده و دوستدار و محب او خواهند شد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «در خلافت و رهبري او، ساکنان زمين و آسمان و پرندگان در هوا، راضي و خشنوداند». [10] .

در روايت هاي مختلفي آمده است: «ساکنان آسمان و زمين از او خشنوداند» [11] و در ادامه آمده است: «...زندگان آرزو مي کنند اي کاش مردگان مي ديدند که آنچه خداوند از خير و خوبي براي مردم انجام داده است». [12] و نيز: «ساکنان آسمان و زمين او را دوست دارند... [مدتي] در ميان آنان زندگي مي کند. زندگان آرزو مي کنند: اي کاش مردگان زنده بودند و آن عدالت و آرامش را مشاهده مي کردند». [13] همچنين درباره بيعت مردم با آن حضرت آمده است: «با او بيعت مي شود و خداوند محبّت و دوستي اش را در دل ها مي اندازد». [14] مردم به سوي حضرت مهدي(عج) پناه خواهند برد و پس از قرن ها چشم انتظاري، از او استقبال خواهند کرد.پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله در اين زمينه مي فرمايد: «امّت اسلامي به مهدي(عج) مهر مي ورزند و به سويش پناه مي برند؛ آن چنان که زنبورهاي عسل به سوي ملکه خود پناه مي برند. عدالت را در پهنه گيتي مي گستراند و صفا و صميميت صدر اسلام را به آنان باز مي گرداند...». [15] .

آري اين درخشان ترين و پرشکوه ترين لحظه تاريخي است که کلّ بشر آمال و آرزوهاي صلح گرايانه و عدالت خواهانه را در سيما و رفتار حضرت مهدي(عج) متجلي خواهند ديد و مشتاقانه و آگاهانه، از او اطاعت خواهند کرد. البته بر همگان روشن خواهد شد که او امام بر حق و خليفه و حجت خدا، بر روي زمين است و نجات دهنده و ياور مستضعفان و صالحان مي باشد.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «خداوند قومي را مي آورد که آنان را دوست مي دارد و آنان نيز او را دوست مي دارند؛ کسي که در ميان آنان غريب است، برايشان حکومت مي کند. روزگار با او سازگار مي شود، پير و جوان از او فرمان مي برند. زمين آباد و به وسيله مهدي(عج) خرم و سرسبز مي شود. فتنه ها از بين مي رود و خير و برکت فراوان مي گردد». [16] .

با توجّه به اين توضيحات نمي توان گفت: حکومت امام مهدي(عج) براساس اجبار و فشار بر مردم تحقّق مي يابد؛ بلکه خواست و پذيرش مردم جايگاه اساسي دارد و با آمادگي و خواست قلبي مردم آن حضرت قيام کرده و به تأسيس دولت مي پردازد. البته امام مهدي(عج) با اقدامات و ارشادات خود، در صدد جلب رضايت و خشنودي مردم برمي آيد و خداوند نيز نظر محبّت و دوستي مردم را به سوي او جلب مي کند. در ضمن آن حضرت با تکميل عقول مردم و آگاهاندن آنان، نوعي مشروعيت فلسفي براي حکومت خود درست مي کند و با اقدامات و ارشادات خويش، مردم مشتاق و آگاه را به سوي خود جلب مي نمايد. با اين حال چنانچه عدّه اي از دشمنان و باطل گرايان، درصدد مقابله و جنگ و نافرماني برآيند، آن حضرت با آنان جنگ مي کند و ريشه ظلم و فساد و تباهي را برمي اندازد.


پاورقي

[1] ر. ک عباسعلي عميد زنجاني، فقه سياسي (تهران: اميرکبير، 1377)، ج 2، ص 309.

[2] سيد شرف الدين حسيني، تأويل الآيات الظاهرة، ص 438؛ سيد هاشم حسيني بحراني، المجّة في ما نزل في القائم الحجّة، 307.

[3] محمّد بن يعقوب کليني، کافي، ج 8، ص 287؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 24، ص 23.

[4] احمد بن علي طبرسي، الاحتجاج، ج2، ص290؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج44، ص 20، ح52.

[5] علاء الدين متقي هندي، البرهان في علامات مهدي آخر الزمان، ص 157.

[6] محمّد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، ص 228، ح 8؛ محمّد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين، ج 1، ص 317، ح 1؛ فضل بن حسن طبرسي اعلام الوري، ص 427.

[7] سيدشرف الدين حسيني، تأويل الآيات الظاهره، ص428؛ محمّد بن جرير طبري، دلائل الامامة، ص248.

[8] احمد بن علي طبرسي، الاحتجاج، ج 2، ص290؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 44، ص 20، ح 4 و ج 52، ص 280.

[9] علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 468؛ محمّد باقر مجلسي، بحار الأنوار، ج 51، ص 78.

[10] «يرضي في خلافته أهلُ الارضِ وأهل السماء والطير في الجوّ»: علاء الدين متقي هندي، البرهان، ص 94؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 469.

[11] «يرضي عنه ساکن السماء وساکن الارض...»: ابوجعفر محمّد بن حسن طوسي، کتاب الغيبة، ص 178؛ علي بن عيسي اربلي، کشف الغمه، ج 2، ص 471، علاء الدين متقي هندي، البرهان، ص 79؛ سليمان قندوزي حنفي، ينابيع المودّة، ص 517.

[12] «يتمنّي الاحياء الاموات ما صنع اللَّه عزّوجلّ بأهل الارض من الخير»: عمادالدين محمّد بن محمّد طبرسي، بشارة المصطفي، ص 250.

[13] «يحبه ساکن السماء وساکن الارض....يعيش فيهم... يتمنّي الأحياء الاموات ليروا العدل والطمأنينة...»: علي بن عيسي اربلي، کشف الغمّه، ج 2، ص 469؛ کامل سليمان، يوم الخلاص، ج 2، ص 649، ص 924.

[14] «فيبايع له فيلقي اللَّه محبّته في صدور الناس»: علاء الدين متقي هندي، البرهان، ص 143، ح 5.

[15] «يأوي إلي المهديّ أُمّتُهُ کما تأوي النّحلُ إلي يعسُوبِها ويملأ الارض العَدْلَ حتّي يکونَ النّاسُ علي مِثلِ أمْرِهِم الأَوّل...»: جلال الدين سيوطي، العرف الوردي، ص 90، ح 177؛ لطف اللَّه صافي، منتخب الاثر، ص 598، ح 2؛ نعيم بن حمّاد، الفتن والملاحم، (قاهرة: مکتبة التوحيد)، ج 1؛ شهاب الدين مرعشي نجفي، ملحقات الاحقاق، ج 29، ص 247.

[16] «سيأتي اللَّهُ بقومٍ يحبّهم ويحبّونه ويملکُ من هو بينهم غريب! يملکُ بلادَ المسلمين بأمانٍ ويصفوله الزّمانُ ويتبعه الشيوخُ والفتيان وتعمُرُ الارضُ وتصفُو وتزهُو بمهديها وتعدِم الفِتَنُ ويکثُرُ الخيرُ والبَرَکات»: سليمان قندوزي حنفي، ينابيع المودّة، ج 2، ص 560.