بازگشت

علت غيبت


«وَأَمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ، فَإِنَّ اللّهَ عَزَّوَجلَّ يَقُولُ: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتَسْأَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ» [1] .

إِنَّهُ لَمْ يَکُنْ اَحَدٌ مِنْ آبائي إِلاّ وَقَدْ وَقَعَتْ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمانِهِ، وَإِنّي أَخْرُجُ حينَ أَخْرُجُ وَلا بَيْعَةَ لاَِحَد مِنَ الطَّواغيتِ في عُنُقي». [2] .

وامّا علّت غيبت ما، پس به درستي که خداوند عزّوجل مي فرمايد: «اي کساني که ايمان آورده ايد از چيزهايي که اگر برايتان آشکار شود ناراحتتان مي کند سؤال مکنيد».

هيچيک از پدرانم نزيستند مگر آن که بيعتي از طاغوت زمانشان بر ايشان تحميل گشت؛ امّا من زماني که قيام مي کنم بيعت هيچيک از طاغيان و طاغوتان بر گردنم نيست.


پاورقي

[1] سوره مائده، آيه 101.

[2] «احتجاج»، ج 2، ص 471؛ «بحارالانوار»، ج 53، ص 181؛ «کمال الدين و تمام النعمة»، شيخ صدوق، قم، مؤسسه نشر اسلامي، ص 485.