بازگشت

عليکم بالشيخ عبد الکريم


قال الامام المهدي (عليه السلام):

«وَامَّا الحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيها إلي رُواةِ حَدِيثِنا

فَإنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْکُمْ وَأَنَا حُجَّةُ اللّهِ». [1] .

«و امّا در رخدادها و پيش آمدهايي که در آينده روي خواهد داد،

درباره آنها به راويان احاديث ما رجوع کنيد. زيرا آنان

حجّت من بر شمايند و من حجّت خدا هستم».

از ابتدا ارادت خاصّي به ائمه اطهار (عليهم السلام) مخصوصاً صاحب الزمان (عليه السلام) داشتم و در مشکلات و گرفتاري ها به آن حضرت متوسّل مي شدم. حضرت هم عنايت مي نمودند و مشکلاتم برطرف مي شد.

در همان اوايل طلبگي که در دوره رضاشاه بود، مرحوم آقا روح اللّه اصفهاني (رحمه الله) به قم آمده بود و عدّه اي از علما و بزرگان ايران را بسيج کرده بود تا بر عليه رضا شاه قيام کنند، ولي مرحوم آية الله العظمي حائري (رحمه الله) اين کار را به صلاح حوزه نمي دانست و با آن موافق نبود. عدّه اي مي گفتند: بايد به دنبال آقا روح اللّه رفت! عده اي هم مي گفتند: بايد ديد نظر حاج شيخ چيست؟ بايد از ايشان تبعيّت کرد!

اين مسأله باعث شده بود که امر بر من مشتبه شود. پس به حضرت حجّت (عليه السلام) متوسّل شدم که در اين اوضاع وظيفه من چيست؟ آيا از شيخ تبعيّت کنم يا دنبال آقا روح اللّه اصفهاني بروم؟ رضايت شما در کدام است؟

ماه مبارک رمضان بود. هنگام ظهر در مدرسه فيضيه خوابيده بودم که در عالم خواب ديدم که در آسمان تابلو سبز رنگي، شبيه نئون، روشن است و با خط سبز بر آن نوشته شده بود:

«وَاِذا ظَهَرَتْ عَلَيْکُمْ الْبِدَعِ فَعَلَيْکُمْ بِالشَّيخ عَبْدُ الْکَريم؛ هنگامي که براي شما مسأله تازه و جديدي اتّفاق افتاد، بر شما باد که به حاج شيخ عبدالکريم رجوع کنيد!».

وقتي از خواب بيدار شدم، فهميدم که بايد دنبال حاج شيخ عبدالکريم بروم. اتّفاقاً حاج آقا روح اللّه اصفهاني هم کاري از پيش نبرد و سياست حاج شيخ در آن مقطع زماني باعث حفظ حوزه علميّه از شرّ رضاخان شد؛ والاّ رضاخان قصد از بين بردن حوزه را داشت. [2] .


پاورقي

[1] احتجاج، ج 2، ص 470؛ بحار ج 53، ص 181؛ کمال الدين و تمام النعمة، ص 484.

[2] دفتر ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران، شماره 241، مورخه 5/12/77.

دفتر ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران، شماره 235، مورخه 11/3/78.