بازگشت

شفاي پسر بچه مبتلا به بيماري قلبي


پسر بچه اي به نام «ع ـ ز» مي گويد:

«من ناراحتي قلبي مادرزادي داشتم و بستگان من براي مداوا در تهران به پزشکان زيادي از جمله دکتر طباطبائي مراجعه کرده بودند؛ ايشان اظهار کرده بود: قلب او بايد عمل شود و تا به سن 6 سالگي نرسد نمي توانيم او را عمل کنيم. در صورت عمل شدن هم تنها 50% احتمال خوب شدن وجود دارد.

يکي از اقوام ما هر چهارشنبه مردم را با هيأت و کاروان از تهران به مسجد جمکران مي آورد. آن روز پدر من هم در مأموريت بود و به بيرجند مسافرت کرده بود. اين آقا مرا هم با هيأت به مسجد جمکران آورد. من قادر به راه رفتن نبودم. لذا مرا بغل کرد و داخل مسجد برد و نشاني محل خود را به من گفت و رفت. من توي مسجد دراز کشيده بودم. قدري دعا کردم و به درگاه الهي تضرّع و توسل جستم. در اثر خستگي، خوابم برد. در خواب، آقا امام زمان (عليه السلام) را ديدم که با لباس و عمامه سبز و چهره اي نوراني نزديک من آمد و فرمود: بلند شو، شفا گرفتي! بعد به سر و سينه ام دستي کشيد و دوباره فرمود: بلند شو!

از خواب بيدار شدم و احساس کردم که حالم خوب است. من که اصلا قادر به راه رفتن نبودم، دويدم که محل راننده را پيدا کنم. همين که او را ديدم خود را در بغلش انداختم».