رهايي و آزادي انسان
قرآن فرو فرستاده شد تا تيره روزيها و فلاکتها را از آدمي دور کند، و بندهايي که برپاي و دست و انديشه انسان نهاده اند، و توان حرکت سازنده و درست را از وي ستانده اند، بگسلد. و با دعوت به پرستش
[ صفحه 111]
خدا و عبوديت براي او، آنان را به معناي واقعي کلمه آزاد سازد. به گونه اي که در برابر ستمگران و طاغوتيان سر فرود نياورند، از هيچ چيز جز خدا نترسند، همه انسانها خود را با هم برابر بدانند، و طوق بندگي کسي را بر گردن ننهند. پيداست که رهايي انسان از قيد و بندها و زنجيرهاي اسارت آور، و دستيابي به آزادي و کرامت انساني و درک اين منزلت شرافت آفرين و سترگ، بسي نفيس و گرانمايه است و از اين نظر نيز قرآن ثقل اکبر به حساب مي آيد.
«... يأمُرُ هم بالمعروف، و ينها هم عن المنکر، و يُحلّ لهم الطَيّبات، و يُحَرّم عليهم الخَبائث، و يَضَعُ عنهم اِصْرَهُم و الأغلالَ التي کانت عليهم...». پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مردمان را به نيکي فرا مي خواند و از زشتي و بدي باز مي دارد، پاکيزه ها را حلال مي کند و پليديها را حرام مي سازد. و باري را که بر دوش مردمان سنگيني مي کند بر مي دارد، و زنجيرهايي که آنان را در بند کرده اند مي گسلد.
«قل: يا اهل الکتاب تَعالوا إلي کلمة سواءٍ بيننا و بينکم، الاّ نعبُدَ الاّ اللّه و لا نُشرک به شيئا، و لا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعْضا اَربابا من دونِ اللّه ». بگو اي اهل کتاب! بياييد به کلمه اي که ما و شما يکسان بدان معتقديم گردن نهيم، جز خدا را نپرستيم، و چيزي را شريک او قرار ندهيم، و برخي از ما برخي ديگر را ارباب و خدايگان خود نگيرد...