بازگشت

متن حديث ثقلين در کتب اهل سنت






[ صفحه 25]



حديث ثقلين را حدود 34 نفر از اصحاب نقل کرده اند و بزرگان اهل سنت که اين حديث را در طول قرنها در کتابهاي خود آورده اند، به 187 نفر مي رسد. اين حديث به وسيله راويان گوناگون، با تغيير اندکي درالفاظ، با کم و زيادهايي بازگو شده است. و مناسبتها و موقعيتهايي که پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مسلمانان را به اين حديث توجه داده، مختلف است. ابن حجر در کتاب صواعق، آن را حديث تمسک (به قرآن و عترت) مي نامد.

صحيح مُسلم، صحيح ترمذي، مُستدرک، مُسند احمد بن حنبل، مسند عبد بن حميد، کَنزُ العمال، سنن دارمي، سُنَن بيهقي، جامع الاصول، فيض القدير، تفسير



[ صفحه 26]



ابن کثير، تفسير در المنثور، التحاج الجامع لِلأصول الخصائص، حلية الاولياء، اسد الغابة، صواعق المحرقة، طبقات الکبري، تاريخ بغداد، المسند الجامع، جامع الصغير، مجمع الزوائد، نمونه هايي از کتابهايي است که حديث ثقلين را آورده اند. در برخي از اين کتابها، حديث بسيار مورد توجه قرار گرفته، و ابعاد آن شرح داده شده است.

نمونه هايي از متن اين حديث چنين است:

1. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: «اَيّها الناس... فأنّي سائِلُکم حين تَرِدُون عَلَيّ عن الثَّقَلَيْن فَانْظُروا کيف تَخْلِفُوني فيهما؛ الثِقْلُ الأکبر کتابُ اللّه ... فاستمسِکوا به لا تَضِلّوا... و عترتي أهل بيتي، فأنّه قَدْ نَبَّأني اللطيفُ الخَبير انّهما لَنْ يَفْترِقا حتّي



[ صفحه 27]



يردا عليّ الحوض». اي مردمان! آن گاه که در رستخيز نزد من آييد، از دو چيز نفيس از شما مي پرسم؛ پس نيک بنگريد که درباره اين دو پس از من چه مي کنيد، ثقل و گرانبهاي بزرگتر کتاب خداست، که اگر به آن چنگ زنيد، گمراه نشويد (و ثقل ديگر) عترت و اهل بيت من است. همانا خداي دانا و لطيف مرا خبر داده که اين دو از هم جدا نشوند، تا در حوض (ميقات و وعده گاه مخصوص در قيامت) نزد من آيند.

2. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: «اَلا يا ايّها الناس... اني تارک فيکم الثقلين؛ أوّلُهما کتابُ اللّه فيه الهُدي و النور، فخذوا بکتاب اللّه وَ اسْتَمْسَکوا به... و أهلُ بيتي؛ أُذَکِّر کُم اللّه في أهلِ بيتي...». هان! اي مردم (من به زودي فراخوان پروردگارم را اجابت مي کنم و به سوي او مي شتابم) و در ميان شما دو چيز گرانبها برجاي مي گذارم؛ نخست آن دو، کتاب خداست، که هدايت و نور در آن است، پس کتاب خدا را برگيريد و به آن متمسّک شويد. و گرانقدر ديگر اهل بيت من است، خدا را بيادتان مي آورم درباره اهل بيتم.

3. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم «و أَنَّکم واردونَ عليّ الحوض، عَرْضُه ما بين صَنْعاء الي بُصري، فيه عددُ الکواکب مِنْ قَدَحانِ الذهب و الفضّة، فَانْظُروا کيفَ تَخْلِفوني في الثقلين، قيل و ما الثَقَلان يا رسول اللّه قال: الأکبرُ کتابُ اللّه طَرْفُه بيدِاللّه و طرفُه بأيديکم، فَتَمسَّکوا به لَن تَزِلّوا و لن تَضِلّو، و الأصغرُ عترتي. و انّهما لن يَفْترقا حتي يِرِدا عليّ الحوض و سألتُ لهما ذلک ربّي، و لا تُقَدِّموهما فَتَهْلِکوا و لا تُعَلِّمُوهما فانّهما أَعْلَمُ منکم».همانا شما در حوض نزد من



[ صفحه 28]



مي آييد؛ گستره آن از صنعاء تا بصري است، به شمار ستارگان ظرفها طلا و نقره در آن قرار دارد. پس بنگريد (بعد از من) درباره دو چيز نفيس و مهم چگونه رفتار مي کنيد. کسي سؤال کرد: اي رسول خدا! اين دو چيز گرانقدر چيست؟ پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمود: ثقل بزرگتر کتاب خداست، که (همچون ريسماني) يک طرف آن در دست خدا و طرف ديگر آن در دستان شماست (و رابط بين شما و خداست). و اگر به آن دست يازيد، هرگز نلغزيد و گمراه نشويد. و ثقل کوچکتر عترت من است. اين دو از هم جدا نشدني اند تا در حوض بر من وارد آيند. و اين تفکيک ناپذيري و با هم بودن اين دو را، من از خدا خواسته ام. از اين دو پيشي نگيريد، وگرنه هلاک مي گرديد. و به قرآن (چيزي) نياموزيد (انديشه ها و نظرات خود را بر آنها تحميل نکنيد، و خويش را داناتر ندانيد)، که آنها از شما آگاهترند.

4. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: «أنِّي خَلَفّتُ فيکم اِثْنَتَيْن، لَن تَضِلّوا بَعْدَهما أبدا؛ کتابَ اللّه و نَسَبي، و لن يفترقا حتي يردا عَلَيَّ الحَوْضَ». در ميان شما دو چيز بر جاي مي گذارم، که پس از آن دو هرگز گمراه نشويد؛ کتاب خدا و نَسَبَم، اين دو از هم جدا نشوند، تا در حوض نزد من آيند.

5. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: «انّي تارکٌ فيکم خَليفَتَيْن: کتابَ اللّه ... و عترتي اهل بيتي؛ و أنهما لن يفترقا حتي يَرِدا عليّ الحَوْضَ». من مي روم و در ميانتان دو



[ صفحه 29]



جانشين بر جاي مي گذارم؛ يکي از آن دو کتاب خداست و ديگري اهل بيت من است. و اين دو از هم جدا نمي شوند تا در حوض بر من وارد آيند.

6. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: «ترکتُ فيکم شَيْئَيْن لن تِضِلّوا بعدهما؛ کتابَ اللّه و سُنَّتي، و لَن يفترّقا حتي يَرِدا عليّ الحوض.» در ميان شما دو چيز بر جاي مي گذارم که هرگز پس از آن دو گمراه نشويد؛ کتاب خدا و سنّتم، اين دو هرگز از هم جدا نشوند تا در حوض نزد من آيند.

7. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: قد ترکتُ فيکم ما اِن أَخَذْتُم به لَن تَضِلّوا؛ کتاب اللّه -تعالي- سَبَبُه بِيَدِه و سَبَيُه بِاَيْدِيکم، و اهل بيتي». در ميان شما چيزي را بر جاي نهادم که تا آن را برگيريد هرگز گمراه نشويد: کتاب خداي متعال، که يکسوي آن در دست خداست و سوي ديگرش در دستان شما، و أهل بيتم.

چنانچه در اين احاديث ملاحظه مي شود، در برخي از نقلها به جاي واژه «ثقلين»، واژه هاي «خَليفَتَيْن»، «اِثْنَتَين»، «شَيْئَيْن»، است. و در حديثي به جاي کلمه «عترتي»، واژه «نسبي» جلب توجه مي کند. و نيز در بعضي از احاديث تغييرات اندکي در الفاظ حديث مشاهده مي شود. به عنوان نمونه در آغاز احاديث مختلف اين جملات و الفاظ جلب توجه مي کند: «فانما اَنَا بشرٌ يوشک اَنْ يأتي رسولُ ربّي فأُجيب»، «کأنّي قد دُعيتُ فأجُيب»، «فانّي لَأَراني يُوشک اَنْ أُدْعي فَأُجيب»، «اَيّها النّاس! انّه قد نَبَّأَني اللطيفُ الخبير»، «انّي قانِتٌ فيکم اثنين»، «اني



[ صفحه 30]



مُخَلِّف فيکم الثَقَلَيْن»، «فأنّي مُوشکٌ أن اُدْعي فَأُجيب»، «يُوشَکُ ان اُقبَضُ قَبْضا سريعا»، «اِنّي مقبوضٌ»، «اِنّي لکم فَرَطٌ». و اينها همه در معناي حديث تغيير اساسي پديد نمي آورد، و از اهميت تمسک به قرآن و عترت نمي کاهد. بلکه جنبه صدور روايت از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بيشتر تقويت مي شود، و بر استحکام سندي آن مي افزايد. و اين گونه تعدد در الفاظ که داراي مضمون يکسانند و گوناگوني راويان و طريق حديث، به نحوي تواتر معنوي حديث را مي رساند.