بازگشت

حوض


از جمله واژه هاي حديث ثقلين، کلمه «حوض» است، و به همين مناسبت مي توان آن را از احاديث حوض به حساب آورد، که روايات آن در حد تواتر است.

محل جمع شدن آب را حوض گويند... و حوض پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم، جايگاهي است در قيامت که از آن امتش را سيراب مي سازد.

همانند ديگر واژه هاي حديث، کلمه حوض نيز ريشه قرآني دارد:

«أِنّا اَعْطيناک الکَوثَرَ». (اي پيامبر) ما کوثر را به تو عطا کرديم.

و در حديث به نقل از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم آمده است:

«هل تَدْرُون ما الکوثر... فانّه نهر وَ عَدنيه ربّي في الجنّة -تبارک و تعالي-



[ صفحه 91]



آنِيَتُه اکثرُ من عَدَدِ الکواکب، تِرِدهُ عليّ أُمّتي، فُيخْتَلَجُ العبدُ منهم، فأقول: يا ربّ انّه من امّتي فيقول: انّک لا تدري ما أَحْدَثَ بعدک». آيا مي دانيد کوثر چيست؟... همانا! کوثر نهري است در بهشت که پروردگارم به من وعده داده است، ظرفهاي آن بيشتر از عدد ستارگانند، در آن جا امتم بر من وارد مي آيند، پس کساني از آنها به آن نمي رسند (از ورودشان به کوثر جلوگيري مي شود) مي گويم: پروردگارا! او از امت من است. (خدا) مي گويد: نمي داني بعد از تو چه کردند.

در حديث ديگر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مي گويد:

«دخلتُ الجنّة فاذا انا بِنَهْر حافَتاه اللؤلؤ، فغرفتُ بيدي في مجراي ماءه، و اذا مِسْکٌ اَذْفَر: قلتُ يا جبرئيل، ما هذا؟ قال: هذا الکوثر الذي أعطا که اللّه ». وارد بهشت شدم، به نهري برخوردم که کرانه هاي آن را لؤلؤ در برگرفته بود. کفي آب از مجراي آن برگرفتم بوي مشک مطبوعي از آن برخاست، به جبرئيل گفتم: اين چيست؟ گفت اين همان کوثري است که خدا به تو بخشيده.

الفاظ روايت در صحيح بخاري و مسلم، به نقل از انس و حذيفه چنين آمده است: «ليردّنّ عليّ ناسٌ من اصحابي الحوضَ اذا رأيتُهم و عرفتهم اِخْتَلَجُوا دوني، فأقول: يا ربّ أصحابي أصحابي! فيقال لي: انک لا تدري ما احدثوا بعدک». به يقين کساني از اصحابم در حوض بر من وارد مي آيند، و آن گاه که آنها را ديدم و شناختم از من دور مي گردند و



[ صفحه 92]



رابطه آنان با من بريده مي شود، پس مي گويم: پروردگارا! اصحابم اصحابم. به من گفته مي شود: نمي داني آنها بعد از تو چه کردند.

در صحيح مسلم، حديث به نقل از ابي هريرة چنين است:

«فانهم يأتون يوم القيامة غُرّا مُحَجِّلين من الوضوء، و أنا فَرَطُهم علي الحوض، اَلا لَيُذادنَّ رجالٌ عن حوضي کما يذادّ البعيرُ الضالّ. أناديهم: الا هَلُمَّ اَلا هَلُمّ، فيقال: انّهم قد بَدَّلُوا بعدک، فأقول: سُحْقا فَسُحْقا فَسُحقا». پس آنان روز قيامت (نزد من) مي آيند در حالي که پيشاني آنها از اثر وضو مي درخشد، و من پيش از آنها در حوض حاضر مي شوم. آگاه باشيد که مردماني از حوضم طرد مي شوند، چنانچه شتر بيگانه از آبشخور رانده مي شود. صدايشان مي زنم: هان! بياييد، بياييد، پس گفته مي شود: آنها بعد از تو (دين خدا را) دگرگون ساختند، پس مي گويم: دور باد، دور باد.

و نيز حذيفه از پيامبر نقل مي کند که مي گويد: سوگند به خدايي که جانم به دست اوست، (کساني را) از حوضم طرد مي کنم، چنانچه انسان شتر غريبه را از حوضش دور مي سازد.

در احاديث ديگر ويژگي هاي بيشتري از حوض نمايان شده و در آنها آمده است که (رنگ آب) حوض پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم از برف و شير سفيدتر، (و مزه آن) از عسل شيرين تر است، و وسعت زيادي دارد، زواياي آن مساوي است، و بوي آن از مشک خوشبوتر است، و هرکس از آن بياشامد، هرگز تشنه نشود. منبر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بر حوض



[ صفحه 93]



قرار دارد داراي خير فراوان است. دو آبشار از بهشت به آن مي ريزد. پرندگاني در آن هستند که گردنشان همانند گردن شتري که زمان ذبحش فرا رسيده کشيده و پيداست، اين نهر در وسط بهشت قرار دارد.

به اين ترتيب از مجموع اين احاديث مي توان دريافت که در قيامت «حوض» جايگاه و منزلت والايي دارد، و کساني اهل نجاتند و سعادتمند مي گردند، که بتوانند در آن روز به حوض دسترسي يابند و نزد پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم گرد آيند. نوشيدني مخصوص حوض مردمان را از گرما و عطش توانفرساي قيامت نجات مي دهد، و نويدي براي ورود به بهشت است، و خواص معجزه آساي فراوان دارد. با اين همه کساني که در دينداري پايدار نمانده اند از آن رانده مي شوند، و نمي توانند به حوض دستيابند و از مزاياي آن بهره مند گردند.

با توجه به آنچه در حديث ثقلين آمده است، دسترسي به حوض نزد پيامبر در صورتي است که انسان به کتاب و عترت تمسک کند، و هرگز از اين دو جدا نگردد.