بازگشت

تمسک


اين واژه نيز ريشه قرآني گويايي دارد، و مشتقات مختلفي از آن در قرآن استعمال شده است:

«فَمَنْ يَکْفُر بالطاغوت و يُؤمن باللّه فقد استمسک بالعُروةِ الُوثقي لا انْفِصامَ لها». هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به دستاويزي استوار و محکم چنگ زده است، دستاويزي که ناگسستني است.

راغب در معناي اين ماده مي گويد:

امساک چيزي، يعني آويختن به آن و نگهداري آن... زماني که



[ صفحه 89]



انسان به قصد چنگ زدن و گرفتن چيزي بکوشد، و در گفتار و عمل تلاش کند، گويند به آن چيز چنگ زده و محکم به آن چسبيده است.

در لسان العرب آمده است:

اين که در قرآن آمده است کساني که به کتاب خدا متمسک مي شوند، يعني به آن ايمان مي آورند، و بر اساس آنچه در آن است حکم مي کنند... امساک، تمسک و استمساک به چيزي، همه به معناي اعتصام (چنگ زدن و ملازم بودن) است.

طيبي در «کاشف» حديث ثقلين را شرح مي دهد، در معناي جمله «ما اِن تمسکتم» مي گويد: چون پيامبر از تمسک ذکري به ميان آورد، به دنبال آن آشکارا متمسک (ريسمان) را آورد و فرمود: «کتاب خدا ريسماني است کشيده شده بين آسمان و زمين» و در اين جمله اشاره اي به آيه (176 سوره اعراف) است:

«اگر مي خواستيم با آيات خود او را بالا مي برديم، و لکن او به زمين چسبيده، و از هوس خود پيروي مي کند».

بر اين اساس مردم در چاله هاي طبيعتشان فرو افتاده اند، و به امور شهواني مشغولند، و خداي متعال به لطف خود مي خواهد آنها را بيرون آورد. از اين رو ريسمان قرآن را در دسترسشان گذاشته، تا از اين ورطه (هلاکت) رهايشان سازد. پس هر کس به آن تمسک کند نجات مي يابد، و هر که به زمين بچسبد، هلاک مي شود.

معناي تمسک به قرآن عمل به آن چيزهايي است که در قرآن آمده، اوامر قرآن را فرمان بردن، و... و دوري از آنچه قرآن منع کرده،



[ صفحه 90]



است و هدايت يابي به هدايت و سيره آنها.

با توجه به واژه هاي ثقلين،... و تمسک مي توان اظهار داشت که در حديث ثقلين، پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم دستاورد رسالت خود را دو چيز گرانمايه مي داند، و اين دو کتاب خدا و عترت آن حضرت اند که از هم تفکيک ناپذيرند، و عامل راهيابي و سعادت و رستگاري انسانها تا روز قيامت. و پيامبر در اين حديث از مسلمانان مي خواهد که براي نجات از گمراهي به کتاب و عترت متمسک شوند،و اين دو را باور کنند. و براساس آنچه در قرآن آمده، و عترت آن را تفسير مي کند، راه جويند و زندگي خويش را سامان دهند، لحظه اي از قرآن و عترت جدا نشوند و ملازمت با اين دو را از مهمترين وظايف ديني خود بدانند.