عترت
در حديث ثقلين بر اساس برخي از نقلها به جاي کلمه «اهل البيت» واژه «عترة» جلب توجه مي کند، و گاه هر دو با هم ذکر شده و اهل البيت به عنوان بدل عترت آمده است:
زيد بن ثابت مي گويد:
«قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم: اني تارک فيکم الثَقَلين خَلفي؛ کتابَ اللّه و عترتي فانّهما لَنْ يتفرّقا حتي يَرِدا عليَّ الحوضَ». من در ميان شما دو چيز گرانقدر مي گذارم و مي روم؛ کتاب خدا و عترت من. همانا! اين دو از هم جدائي ناپذيرند، تا اين که در حوض بر من وارد شوند.
ازهري به نقل از محمد بن اسحاق مي گويد: «هذا حديثٌ صحيح».
اين حديث صحيح است:
در بعضي از احاديث عترت، اهل البيت دانسته شده است:
قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم: «انّي تارک فيکم الثقلين، کتاب اللّه و عترتي اهل
[ صفحه 83]
بيتي».
در احاديث ديگر نيز پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مردمان را نسبت به عترت سفارش کرده است. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم: «اوصيکم بعترتي خيرا و انَّ موعِدُکم الحوض...». نسبت به عترتم شما را به خير (نيکي، رفتار بايسته و درست) سفارش مي کنم، و همانا (بدانيد که در اين باره) وعده گاه (من و) شما حوض است.
از اين رو بجاست کلمه عترت نيز مورد بررسي قرار گيرد؛ بزرگان ادب و علم درباره اين واژه چنين اظهار نظر مي کنند:
1ـ ابن اثير مي گويد: «عترة رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم ولد فاطمه (رض): هذا قول ابن سيده... عترة الرجل أخصُّ أقاربه». عترت انسان به خاص ترين (و نزديکترين) خويشاوندان وي اطلاق مي شود، و عترت رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم فرزندان فاطمه (رض) هستند. قول ابن سيده نيز همين است.
2. ابن اعرابي مي گويد: «العترةُ ولدُ الرجل و ذريّته و عقبُه من صُلبه... فعترة النبي صلي الله عليه و آله وسلم ولد فاطمة البتول عليها السلام». عترت فرزند و ذريه انسان است، که (به تدريج و نسلي پس از ديگري) از صُلب وي پديد مي آيند، از اين رو عترت پيامبر فرزندان فاطمه بتول (رض) است.
3. از ابي سعيد روايت شده: «العترةُ ساقُ الشجرة»... و عترةُ النبي صلي الله عليه و آله وسلم عبدالمطلب و ولده» عترت به معناي تنه درخت است و
[ صفحه 84]
عترت پيامبر عبارتند از (جدش) عبدالمطلب و فرزندان او.
انس بن مالک از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم روايت مي کند که فرمود: «نحن سبعة بنو عبدالمطلب، ساداتُ اهل الجنّة، أنا، و أخي عليٌّ و عمّي حمزة و جعفر، والحسن، والحسين، و المهديّ»
ما هفت نفر از فرزندان عبدالمطلب، سادات (بزرگان و سروران) بهشتيان هستيم، من، برادرم علي، عمويم حمزه و جعفر و حسن و حسين و مهدي.
4. ابو عبيده و عده اي ديگر مي گويند: «عترة الرجل و أُسرتُه و فصيلتُه ورهْطُه الأدنون» عترت انسان و اُسره او (کساني که فرد به وسيله آنها توانمند مي شود و قوت مي گيرد) و فرزندان او، همان خويشاوندان نزديک به انسان است.
5.ابن منظور معاني گوناگوني را که براي عترت ذکر شده يادآور مي شود و مي نويسد:
عترت انسان نزديکان وي شامل فرزند و غير آن است، و گفته شده عترت گروه و عشيره نزديک به شخص است، و کساني را که در گذشته اند و يا در آينده به دنيا مي آيند در بر مي گيرد.
و درباره عترت پيامبر چنين اظهار نظر مي کند: گفته شده: عترت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم اهل بيت نزديک آن حضرت است، و آنان فرزندان پيامبرند و علي و فرزندانش. و گفته شده؛ عترت پيامبر اهل بيت نزديک و دور وي است. و نيز گفته شده؛ عترت انسان پسر عموهاي
[ صفحه 85]
نزديک اويند. در حديث ابوبکر آمده که در هنگام مشاورت با اصحاب درباره اسيران بدر، به آن حضرت گفت: «عترتت و قومت» مراد وي از عترت پيامبر، عباس است و کساني از بني هاشم که در ميان آنان وجود دارد، و مقصودش از قوم پيامبر قريش است.
ابن منظور مي گويد: مشهور و معروف اين است که عترت پيامبر اهل بيت آن حضرت اند. افرادي که زکات و صدقه واجب بر آنها حرام است. و ايشان همان ذوي القربي هستند، کساني که خُمس (51 غنيمت بر اساس آنچه در سوره انفال ذکر شده) به آنها تعلق دارد.
به اين ترتيب مي توان گفت؛ واژه عترت نيز ريشه قرآني دارد. و از مصداقهاي روشن «ذو القربي» و «ذريّه» است. کلمه ذوالقربي به معناي خويشاوند 16 بار در قرآن به کار رفته است، به عنوان نمونه آمده است:
«واعلموا انّما غَنِمْتُم مِن شي ء فَاِنَّ للّه خُمُسه و للرّسول ولِذي القربي...». بدانيد 51 غنيمت هر چيزي که بدست آورديد، ويژه خدا و رسول و خويشاوندان و... است.
«قُل لا اَسْئَلُکم عليه اَجرا الاّ المودَّة في القربي». بگو (اي پيامبر)! اجري از شما نمي خواهم مگر مودت نسبت به خويشاوندان نزديکم.
در تفسير الدرالمنثور به نقل از ابن عباس آمده است:
قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم: «لا أَسْئَلُکم اجرا الاّ المودّةَ في القربي أَنْ تَحْفِظُوني
[ صفحه 86]
في اهل بيتي و تَودُّو هم لي». پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمود: پاداشي از شما نمي خواهم مگر مودت نسبت به خويشاوندان نزديکم (با نگهداري و حفظ اهل بيت من و اظهار محبت نسبت به آنان، مرا حفظ کنيد)، حفظم کنيد در اهل بيتم، و به آنان محبت ورزيد، به خاطر (خشنودي) من.
و نيز ابن عباس گويد، زماني که آيه مودت نازل گرديد، از پيامبر پرسيدند: «يا رسولَ اللّه من قرابتک هؤلاء الذين وَجَبْتَ علينا مَوَدَّتَهم قال: علي و فاطمه و وُلْداهما». اي پيامبر خدا مودت چه کساني از خويشاوندانت بر ما واجب است؟ حضرت فرمود: علي و فاطمه و فرزندان اين دو.
بنابراين، واژه هاي عترت، اهل بيت، و ذي القربي از نظر معنا بهم نزديک اند ولي پيداست که مراد از عترت در حديث ثقلين محدود است و همه منسوبان به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم را در بر نمي گيرد، بلکه مقصود کساني اند که امتيازات ويژه اي دارند، با قرآن همتايند و مانند قرآن ارزشمند و گرانبهايند، تمسک به آنها آدمي را از گمراهي نجات مي بخشد و مانع لغزش و انحراف مي گردد، همانند قرآن روشنگرند و مردمان را هدايت مي کنند، و چنانچه قرآن دربردارنده همه آگاهيهايي است که انسان را سعادتمند مي سازد، آنان نيز چنين هستند، چيزي بر آنها پوشيده نيست و آنان از همه داناترند. علامه مناوي در اين زمينه مي گويد:
«والمراد بعترته العلماءُ العاملين منهم اِذ هم الّذين لا يُفارقون القرآن».
[ صفحه 87]
مراد از عترت، عالمان عامل از ايشان است (کساني که به همه آنچه در قرآن آمده، و نيز در سنت پيامبر يادآوري شده، عمل مي کنند)، زيرا اينان کسانيند که از قرآن جدا نمي شوند.
در جاي ديگر مناوي درباره نسبت فرزندان فاطمه به پيامبر چنين اظهار نظر مي کند:
«و مِن خصائصه أَنّ أولادُ بناته يَنْتَسِبُون اليه بخلاف غيره، و أولادَ بنات بناته لا يشارکون أولادَ الحَسَنَيْن في الاِنتساب إليه و ان کانوا من الذُرّيّة». از ويژگيهاي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم اين است که فرزندان دخترش به او نسبت داده مي شوند، (به خلاف غير آن حضرت)، و فرزندان دختر دخترانش مانند فرزندان حسنين (حسن و حسين) به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم نسبت داده نمي شوند (و در اين فضيلت شرکت ندارند)، اگر چه آنان از ذريه (پيامبر) هستند.
بغوي در معالم التنزيل در تفسير آيه مودت مي نويسد:
«و قال بعضم معناه: الاّ أن تودّوا قراَبتي و عترتي و تحفظوني فيهم... وَاخْتَلَفُوا في قرابته، قيل: فاطمة الزهراء و علي و ابناهما و فيهم نزل «انّما يريداللّه ...». بعضي (مانند سعيد بن جبير و ابن شعيب) گفته اند معناي آن اين است که خويشاوندانم و عترتم را دوست بداريد، و با اين شيوه مرا پاس داريد... در اين که خويشان پيامبر چه کساني اند، اختلاف است، گفته شده (مراد) فاطمه زهرا، علي و دو فرزندش مي باشد، و در حق ايشان آيه «انّما يريد اللّه ...» نازل شده است.
حافظ ابوالقاسم، عبدالرحمن نخعي سهيلي، در کتاب شرح سيره
[ صفحه 88]
رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم درباره فضيلت و برتري فاطمه (س) بر زنان جهان مي نويسد:
«و من سُؤدَدِها اَنّ المهديَّ المُبَشِّرَ به في آخر الزمان من ذُريّتها، فهي مخصوصةٌ بهذه الفضيله دونَ غيرها». از دلايل سيادت و عظمت فاطمه (س) اين است که آن مهدي که مژده ظهور را و در آخرالزمان داده اند. از ذريه فاطمه است. پس اين فضيلت ويژه فاطمه است، نه غير او.
اين سخن نيز آنچه را در مقصود از عترت (به معناي خاص) گفته شد تأييد مي کند، زيرا کساني چون مهدي (ع) را از آنها مي داند، و تولد او را از نسل فاطمه (س) فضيلتي بزرگ براي وي به حساب مي آورد.