آل
واژه آل نيز که در قرآن بکار رفته است، مترادف با کلمه «اهل البيت» است.
ابن ايثر مي گويد: در آل محمد (کساني که صدقه بر آنان حلال نيست» اختلاف است، اکثر بر اين هستند که آنان اهل بيت پيامبرند. بيهقي در سنن بابي به همين عنوان دارد «باب بيان اهل بيته الذين هم آله». (باب بيان اهل بيت پيامبر و کساني که آل اويند)
شافعي گويد: اين حديث که صدقه بر محمد و آل محمد حلال نيست، دلالت مي کند که آل محمد کساني اند که صدقه بر ايشان حرام
[ صفحه 79]
است، و در عوض خمس به آنها تعلق مي گيرد.
ابو العباس احمد بن يحيي مي گويد: در اين که آل پيامبر کيانند، مردمان مختلفند. گروهي گويند آل پيامبر کسانيند که از او پيروي کنند، خواه خويشاوند پيامبر باشند و خواه نباشند. و نيز آل پيامبر خويشاوندان او هستند خواه از او تبعيت کنند و خواه نکنند و طائفه اي گويند آل و اهل يکي است به اين دليل که تصغير آل «اُهيل» است.
امام فخر رازي مي گويد: به عقيده من آل محمد کساني اند که بازگشت امرشان به پيامبر است، بنابراين هر کس وابستگي و نسبتش به پيامبر شديدتر و کامل تر باشد، آل اوست. و بي گمان نسبت فاطمه و علي و حسن و حسين به پيامبر بسيار استوار است (و روشني اين امر همانند نقل متواتر يقيني و حتمي است)، از اين رو واجب است که آنها آل باشند.
و نيز اينکه مردم در اين که آل چه کساني هستند اختلاف دارند. برخي گويند آل همان خويشاوندان پيامبر است، و برخي امت پيامبر را (کساني که دعوت او را پذيرفته اند) آل مي دانند. بنابر همه تقديرات اين چهار نفر آل پيامبرند (زيرا هم خويشاوند اويند و هم دعوتش را پذيرفته اند)، اما اينکه غير آنها داخل تحت لفظ آل باشد، اختلاف است... به اين ترتيب ثابت مي شود که اين چهار نفر خويشاوند پيامبرند. و در نتيجه واجب است بزرگداشت زياد ويژه آنان باشد.(و گذشته از اين) وجوه زير بر اين مطلب دلالت دارد:
1. «لا أَسْأَلُکم عليه أجْرا الاّ المودّةَ في القربي». پاداشي نخواهم از شما جز مودت خويشاوندانم.
[ صفحه 80]
2. بدون شک پيامبر فاطمه را دوست مي داشت و مي گفت: «فاطمة بضعةٌ منّي يُؤْذيني مايُؤذيها». فاطمه پاره تن من است. آنچه او را آزاد دهد، مرا مي رنجاند. و به نقل متواتر ثابت شده است که آن حضرت علي، حسن و حسين را دوست مي داشت. و وقتي اين مطلب ثابت گرديد، بر امت واجب است که همانند پيامبر عمل کنند (اين 4 نفر را دوست بدارند)، زيرا خدا در قرآن مي گويد «واتبعوه لعلّکم تَهْتَدون». (از پيامبر پيروي کنيد شايد هدايت شويد.)، «فليحذرِ الذين يُخالفون عن اَمرِه». (آنان که از امر پيامبر مخالفت ورزند بايد ترسان باشند)، «قل اِن کنتم تُحِبّون اللّه فاتبعوني يُحْبِبْکم اللّه ُ». (بگو اي پيامبر اگر شما خدا را دوست مي داريد، مرا تبعيت کنيد، خدا دوستتان مي دارد)، «لقد کان لکم في رسولِ اللّه اسوةٌ حسنة». (به راستي پيامبر برايتان الگوي نيک و پسنديده اي است).
3. وجه سوم اين است که دعا بر آل منصب بزرگي است، به همين خاطر پايان تشهد در نماز دعا بر آل است. و نيز پيامبر فرموده است: «خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و محمد و آل او را غريق رحمت خود گردان». و اين چنين تعظيمي را در حق غير آل نمي توان يافت. و همه اينها دلالت مي کند که حب آل محمد واجب است، شافعي مي گويد:
«اِن کانَ رَفْضا حُبُّ آلِ مُحَمَّد فَلْيَشْهَد اَيُّها الثَقَلان اَنّي رافضيٌ» اگر حُب آل محمد رفض (خروج از دين) است، اي دو چيز گرانمايه (انس و جن) گواه باشيد که من رافضي ام (آل محمد را دوست دارم).
[ صفحه 81]
زمخشري در تفسيرش روايت زيرا را از پيامبر درباره آل محمد مي آورد، که فخر رازي و نيز قرطبي آن را به نقل از وي در تفسيرشان آورده اند:
قال رسول اللّه صلي الله عليه و آله وسلم: «اَلا و من ماتَ علي حُبّ آل محمد مات شهيدا. الا و من مات علي حَبّ آل محمد مات مغفورا له، الا و من مات علي حبّ آل محمد مات تائبا، الا و من مات علي حبّ آل محمد مات مُستکمل الايمان... بَشَّرُه الملک الموت، بِالجنّة، ثم منکر و نکير،... فتح له في قبره بابان الي الجنة،... جَعَلَ اللّه قبره زوّار ملائکة الرحمة، الا و من مات علي حبّ آل محمد مات علي السُنّة و الجَماعة. الا و من مات علي بُغض آل محمّد جاء يوم القيامة مکتوبا بين عينيه آيسٌ مِن رحمةِ اللّه ... مات کافرا... لم يَشُمّ رائحةَ الجَنّة». پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمود: هان آگاه باشيد! هر کس بر حُب (دوستي) آل محمد بميرد شهيد مرده است. گناهانش آمرزيده مي شود و توبه اش پذيرفته است و ايمانش کامل. ملک الموت او را به بهشت بشارت مي دهد، (و سپس در قبر) منکر و نکير او را بشارت دهند، در قبر دو در به بهشت برايش گشوده مي شود. خدا قبرش را زيارتگاه فرشتگان رحمت قرار مي دهد. هر کس بر دوستي آل محمد بميرد، بر سنت (پيامبر) و جماعت (مسلمانان) مرده است و هر کس بر دشمني آل محمد بميرد، روز قيامت بين دو چشمش (پيشاني) نوشته شده: نا اميد از رحمت خدا. چنين شخصي کافر مي ميرد، و بوي بهشت به مشامش نمي رسد.
[ صفحه 82]
باري، اين حديث که مورد توجه بزرگان اهل سنت قرار گرفته است، و در کتابهاي خود به آن اشاره کرده اند، عظمت اهل بيت پيامبر و عترت را مي نماياند، و تأييدي است بر اين که لفظ عترت يا اهل بيت در حديث تمسک بجا و درست است. و با چنين منزلت و جايگاهي به راستي آنان يکي از دو چيز گرانمايه اند، هر که پيرو سنت پيامبر است بايد آنان را دوست بدارد، و از دشمني با آنها بپرهيزد. زيرا دوستي آنان انسان را نجات مي دهد، و دشمني با آنها انسان را هلاک مي سازد و از رحمت خدا دور مي کند.