بازگشت

وکلاي نواب اربعه


چنانکه از سرگذشت نايبان چهارگانه حضرت حجت عليه السلام بر مي آيد، وسيله ارتباط آنان نا شيعياني که در شهرهاي مختلف مي زيستند دانشمندان پرهيزگار ديگري بودند که از طرف آنان سمت وکالت داشتند. اين وکلا از شيعيان صميمي ائمه و چهره هاي درخشان علم و تقوا بودند و به سرپرستي و راهنمايي شيعيان مي پرداختند. وجوه شرعيه را دريافت و بر طبق نظر نايبان خاص صرف مي کردند، و توقعيات نيز در جواب مردم به وسيله آنان ا مي شد. وکيلان که حدود صد نفر در شهرهاي مختلف شيعه نشين ذکر شده اند به خدمت امام غايب نمي رسيدند، بلکه ميانجي آنان و امام يکي از نواب اربعه بوده است. بدين ترتيب امام پنهان نيروي رهبري و وظيفه راهنمايي مردم را بر اساس تقسيم کار و مسووليتها بين دانشمندان مطمئن پرهيزگار پخش کرده بود، و از طريق آنها آثار وجودي و رهبري اش را به امت مي رساند. شيخ طوسي در کتاب الغيبه، شماري از آنان را نام برده و توقيعاتي



[ صفحه 64]



که در توثيق و تعريفشان از سوي امام زمان صادر شده نقل کرده است ما براي اختصار فقط نامشان را ذکر مي کنيم: ابوالحسين محمد بن حمزه اسدي (ميم ري)، احمد بن اسحاق اشعري، احمد بن حمزه بن اليسع، ابراهيم بن محمد همداني. [1] اما صدوق در باب 43 کمال الدين در شرح کساني که حضرت قائم عليه السلام را ديده اند، از محمد بن ابي عبدالله کوفي روايت مي کند: کساني که بر معجزات صاحب الزمان (ع) واقف شده اند، يا وکيلاني که حضرت را ديده اند، و خبرش به او رسيده بدين شرح مي باشند: در بغداد عمري و فرزندش (نايب اول و دوم امام)، حاجز، بلالي، عطار. از کوفه: عاصمي، و از اهل اهواز: محمد بن ابراهيم بن مهزيار. از اهل قم: احمد بن اسحاق، و از اهل همدان: محمد بن صالح، و از اهل ري: بسامي و اسدي - يعني خودس - (دومين راوي در سلسله ناقلان خبر)، و از اهل آذربايجان قاسم بن العلاء، و از اهل نيشابور: محمد بن شاذان. سپس از غير وکلا نيز عده اي را نام مي برد که به رعايت کوتاهي سخن از نقلش صرف نظر مي کنيم. [2] ابوعلي فضل بن حسن طبرسي - از علماي سده ششم - در اواخر کتاب اعلام الوري نام 65 تن را مي برد که امام پنهان را ديده اند يا بر ايشان توقيعات صادر شده است. [3] .



[ صفحه 65]



توضيح ناگفته نماند رويت اين وکيلان يا شيعيان موثق امام را امر ياستثنايي است که در موارد خاص تحقق يافته، و ظاهرا براي ايجاد اطمينان قلب بيشتر در آنان و ديگر شيعيان - از طريق نقل آن ثقات - انجام گرفته است. اما روش متداول و سيره همان بوده که جز سفيران چهارگانه کسي ديگر با امام در ارتباط مستقيم نبوده است. پس اين اخبار مخالف با احاديثي که رويت حضرت را نفي مي کند نيست.



[ صفحه 66]




پاورقي

[1] کتاب الغيبه، 257 - 258.

[2] کمال الدين، 442.

[3] اعلام الوري باعلام الهدي، 425.