بازگشت

سخني درباره گزينش نايب امام


از تامل در چگونگي گزينش نواب اربعه نتيجه اي حاصل مي شود که قطب راوندي در کتاب خرايج چنين بيان کرده: هيچ يک از نواب اربعه به اين منصب بزرگ نرسيدند مگر اينکه قبلا از طرف حضرت صاحب الزمان فرمان انتصاب آنها صادر مي گشت و شخص قبل از او جانشين خود را تعيين مي نمود. شيعيان هم تا معجزه



[ صفحه 60]



حضرت صاحب الامر که دليل بر راستگويي و صحت نيابت آنها بود از آنها آشکار نمي گرديد نمي پذيرفتند. [1] آنچه نويسنده بر اين سخن مي افزايد توضيح ذيل است: هر چند تعيين و نصب نواب اربعه در يک محدوده زماني خاصي انجام گرفته، و اصولا غيبت صغري در تاريخ شيعه دوره استثنايي و مرحله تحولي است، با وجود اين توجه به کيفيت و ملاکهاي آن انتصابات به ما مي آموزد که چه خصوصيات و صفاتي براي نايب امام که رهبر شيعيان خواهد بود ضروري و مهمتر است. بر اساس چنين ملاکها و معيارهايي است که امروز ما بايد مرجع تقليد و ولي فقيه و رهبر جامعه برگزينيم و او را نايب امام زمان عليه السلام بر خود بدانيم. از دقت در مجموع اخباري که نقل شد در مي يابيم که انتصاب و تعيين نواب بر پايه ضوابط است نه روابط، چنان که در کيفيت انتصاب ابوالقاسم نوبختي ديديم، جعفر بن احمد بن متيل قمي دوست ديرينه و خصوصي محمد بن عثمان که مردم احتمال انتخابش را به جاي وي مي دادند برگزيده نمي شود، و يا ابوسهل نوبختي که صاحب 37 کتاب و رساله [2] و دانشمندي معروف و اهل بحث و مناظره با مخالفان شيعه بوده نيز به مقام نيابت پس از محمد بن عثمان منصوب نمي شود، بلکه بنابر صفات ويژه اي که ابوالقاسم نوبختي داشته، وي به اين سمت تعيين و معرفي مي گردد، و دانستيم خود ابوسهل نوبختي از مزاياي ابوالقاسم کتمان و رازداري



[ صفحه 61]



محافظت شديد از جان امام را نام برد و خود را از اين فضيلت تا اين حد بي بهره دانست. مثال ديگر در اين باب محمد بن يعقوب کليني صاحب کتاب کافي است، که در سال 329 در گذشته، يعني همزمان با ابوالحسن سمري بوده و در زمان غيبت صغري مي زيسته. او با آنکه از علما و محدثان بزرگ و مورد توجه ولي عصر (ع) بوده، در عين حال به مقام نيابت منصوب نمي شود، که هر کسي را بهر کاري ساختند و البته اين عيبي هم براي آن عالم جليل محسوب نمي شود. آنچه نويسنده از اين بررسي و مطالعه دريافت مي کند اين است که ضابطه و ملاک گزينش نايب امام - که مرجع مردم خوهد بود - فضايل اخلاقي و ويژگيهاي ايماني است که افزون بر علم به تفسير قرآن و حديث شناسي و تفقه در دين لازم مي باشد. فضايل مورد نظر از اين گونه است: تقوا و خدا ترسي که مانع گناه شود، بدور بودن از جاه طلبي و مال دوستي، هوشياري و آگاهي لازم براي رهبري، درک صحيح و فهم عميق براي اظهار نظر درباره مسائل اجتماعي، حسن سابقه و خوشنامي که موجبات اعتماد و اطمينان کامل همگان را فراهم کند، شجاعت و قاطعيت لازم در تمشيت امور، شرح صدر و قدرت تحمل و استمت و شکيبايي در برابر پيشامدهاي غير منتظره، و بالاخره دوستي و دشمني در راه خدا و براي رضاي خدا و فداکردن همه چيز در راه اقامه حق و اجراي تعليمات اسلام. اما سيادت هر چند فضيلت است شرط احراز اين منصب معنوي نيست، چنانکه هيچ يک از چهار نايب خاص نيز سيد نبوده اند. بديهي است که



[ صفحه 62]



ملاکهاي انتخاب نايب عام امام ع نيز جز اين قبيل صفات و خصوصيات نفساني نبايد باشد، زيرا نايب آينه نشان دهنده منوب عنه - کسي که نايبش شده است - مي باشد، بنابر اين در علم و عمل، دانش و بينش، معنويت لازم براي توجه دادن مردم به خدا، قدرت رهبري و اداره امور بايد همانندي و شباهت با حجت خدا داشته باشد تا شايستگي نيابت عام از امام و مرجعيت براي امت را بيابد، و شيعه را در راه صلاح و رشد راهنما باشد، و از خطر دشمنان بعون الله و تاييداته بر کنار دارد.



[ صفحه 63]




پاورقي

[1] مهدي موعود، ترجمه جلد سيزدهم بحارالانوار، 690.

[2] خاندان نوبختي، 122 - 123.