بازگشت

ديد انتقادي نسبت به کتابهاي منحرفين


از جمله دانشمندان شيعي و دوستان حسين بن روح شخصي است به نام ابوجعفر محمد بن علي شلمغاني معروف به ابن ابي العزاقر. او که نخست از علماي صاحب تاليف بود به سبب جاه طلبي و حسادت به نوبختي، خود ادعاي نيابت از امام و بابيت کرد، سپس آراء فاسد ديگري دال بر حلول و تناسخ ابراز نمود تا در ذي حجه سال 312 بر دست حسين بن روح توقيعي از امام زمان در لعن و براءت از او صادر شد. [1] پس از اينکه انحراف عقيدتي و



[ صفحه 54]



ارتدادش آشکار شد، مردم درباره آثار موجود او از حسين بن روح کسب تکليف مي کردند. در ارتباط با اين گونه سوالهاي فقهي و جوابهاي نوبختي، ابوالحسين بن تمام از عبدالله کوفي خادم حسين بن روح نقل مي کند که از اين نايب امام پرسيدند: با کتابهاي شلمغاني - که خانه هاي ما از آنها پر است - چه کنيم؟ او پاسخ داد: من درباره آنها همان را مي گويم که ابومحمد حسن ابن علي عسکري عليه السلام گفته است، آن گاه که راجع به کتب بني فضال از حضرتش سوال شد، آن امام گفت: خذوا بما رووا و ذروا ما راوا: آن چه از ما روايت کرده اند بپذيريد و آنچه از پيش خود نظر داده اند ترک کنيد. [2] پاسخي سنجيده تر و منصفاته تر از اين در چنين مواردي مي توان داد؟ خبر ذيل نيز صداقت و امانت نوبختي را مي رساند و نقل کردني است: محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني گويد: نزد شيخ ابوالقاسم حسين ابن روح - رضي الله عنه - با جماعتي بوديم. مردي برخاست و از او درباره گرفتاريهاي انبيا و اوليا سوال کرد. وي جواب کاملي به او داد. محمد طالقاني گويد: روز بعد نزد حسين بن روح رفتم و نيتم اين بود که بپرسم آيا ديروز پاسخها را از پيش خود مي داد يا از جانب امام. پيش از آن که من سوال کنم وي آغاز سخن کرد (يعني قصد مرا



[ صفحه 55]



دريافت) و گفت: اگر از آسمان فرو افتم و پرنده مرا بريابد، يا بادي شديد از جاي بلندي مرا به زير افکند (يعني به سخت ترين بلا گرفتار شوم) دوست تر دارم تا در دين خداي عز و جل به راي شخصي و از پيش خود سخني بگويم. نه، اين از اصل (يعني امام) و شنيده شده از حضرت حجت عليه السلام است [3] .


پاورقي

[1] کتاب الغيبه، 252، ترجمه فرق الشيعه، صد و هفتاد و چهار.

[2] کتاب الغيبه، 239.

[3] کتاب الغيبه، 196، کمال الدين 508.