بازگشت

توقيع در لغت نامه ها


در کتابهاي لغت توقيع به اين معاني آمده: نشان گذاشتن و امضا کردن حاکم برنامه و فرمان، جواب مختصر که کاتب در نوشته به پرسشها مي دهد، دستخط فرمانروا، نوشتن عبارتي در ذيل مراسله. [1] .



[ صفحه 4]



در اصطلاح علم حديث پاسخ پرسشها يا اطلاعيه هايي است که به صورت کتبي از طرف امام براي آگاهي شيعيان فرستاده مي شده چنان که توقيعاتي از حضرت امام علي نقي و امام حسن عسکري عليهما - السلام نقل شده [2] ، اما معمولا توقيع به نامه هاي حضرت حجه بن الحسن امام زمان عجل الله فرجه گفته مي شود که توسط چهار تن نايبان خاص ايشان در زمان غيبت صغري به دست شيعيان مي رسيده. [3] محتواي اين توقيعات يا جواب سوالات خصوصي است يا تعليم احکام و رد شبهات مخالفان، يا تاييد و توثيق نواب اربعه و تکذيب مدعيان دروغين و تعيين تکاليف اجتماعي شيعيان در دوران نهان زيستي حضرت، که شرح آنها خواهد آمد. چنين به نظر مي رسد دانشمندان ما خواسته اند بين اخباري که شيعه آنها را در حضور امام بطور شفاهي فرا گرفته با آنچه به صورت حاشيه و



[ صفحه 5]



پي نوشت نامه از امام دريافت کرده تفاوتي موجود باشد، بدين جهت نوع دوم را توقيع خوانده اند، که با معاني لغوي و وضع نخستين آن نيز تناسب دارد، زيرا توقيعات معمولا جواب پرسشهايي است که در زير نامه به اختصار تحرير مي شده، و نشان درستي آنها دستخط شناخت شده [4] يا مهر نويسنده بوده که در توقيعات وجود داشته، و بدين ترتيب اصحاب ائمه و شيعيان زبده که با خط و نشان پيشوايان خود آشنايي داشتند به صدور آنها از طرف حجت خدا اطمينان کامل پيدا مي کردند.


پاورقي

[1] مرجع در نقل معاني مذکور عبارت است از: منتهي الارب في لغه العرب، لغت نامه دهخدا، فرهنگ فارسي، لسان العرب. در کتاب اخير مي خوانيم: التوقيع في الکتاب: الحاق شي ء فيه بعد الفراغ منه... قال الازهري: توقيع الکاتب في الکتاب المکتوب ان يجمل بين تضاعيف سطوره مقاصد الحاجه و يحذف الفضول... (الطبعه الاولي، ج 10، ص 288، فصل الواو، حرف العين). ذکر اين مطلب را خالي از فايده نمي بيند که بنابر آنچه در کشاف اصطلاحات الفنون آمده، توقيع در دستگاههاي قضائي اسلام نيز معني اصطلاحي داشته بدين شرح: هر گاه کسي بر ديگري ادعايي کند، نوشته او (که به گواهي افرادي تاييد شده) محضر ناميده مي شود، و چون طرف مقابل به وي جواب دهد و دليلهاي روشن خود را اقامه کند آن نامه را توقيع گويند، و چون دليلهايش پذيرفته شد و قاضي بر طبق آن حکم کرد، آن حکم سجل ناميده مي شود. (چاپ دوم، ج 1 ص 689) بنابر اين معني، توقيع نامه ايست که ادله مستند در جواب مدعي را در بردارد.

[2] مانند اين توقيع که شيخ صدوق از امام عسکري عليه السلام نقل کرده: پنداريست باطل که مخالفان مي خواهند با کشتن ما اين نسل پاک را منقطع گردانند که خداي عز و جل گفتارشان را تکذيب کرده است، و سپاس خداي را بر اين نعمت (کمال الدين، 407)، نيز رجوع شود به: سفينه البحار، ج 2، ص 676، که توقيعاتي از امام دهم و يازدهم (ع) نقل کرده.

[3] رک: الذريعه، 237:8.

[4] شواهد تحت عنوان خط آشنا نقل خواهد شد.