بازگشت

ارزيابي مأخذ


ارزيابي ماخذ يا معرفي مختصري که از دو کتاب کمال الدين و تمام النعمه و کتاب الغيبه و دو مولف دانشمند آنها کرديم روشن مي شود که اين دو اثر ماخذي است معتبر و قابل اطمينان، و بويژه از آن جهت که



[ صفحه 30]



نزديک به زمان وقوع حادثه غيبت صغري و صدور توقيعات مي باشد داراي ارزش تاريخي است و مطمئن ترين سند در موضوعات توقيعات است. اخباري که در اين دو کتاب نقل شده اکثر مسند است و نام راويان آن همه ذکر شده. اين خبر گزاران در نزد حديث شناسان افرادي معروف و ديندار و صادقند و گفتارشان قابل اطمينان است. بعضي از توقيعات از طرق مختلف نقل شده و بنابر اين بيشتر مي تواند مورد قبول واقع شود. بايد بدانيم اصولا تربيت اسلامي بخصوص در حوزه هاي علمي و نزد فقها و بزرگان حديث، بدين گونه بوده که آنان در مسائل اعتقادي و علمي تا اطمينان به خبري پيدا نمي کردند آن را نمي پذيرفتند و در کتب خود نقل نمي کردند، که در نظرشان کار دين کاري سرسري و بازيچه نبود. اين دقت در مورد اخبار منسوب به ائمه که جنبه عقيدتي يا تکاليف شرعي داشت بيشتر بود تا نسبت دروغ به آنها داده نشود يا عملي بر خلاف رضاي حق انجام نگيرد. فقيهان و محدثان بعد از بررسي سند حديث و مورد صدورش، لفظ و معني آن را مورد مداقه و ژرف نگري قرار مي دادند، و چون مخالف عقل و قرآن و ضروريات ديني نبود صحيح و ناصحيح آن را با قدرت استنباط باز مي شناختند و معرفي مي کردند. در نتيجه اخبار نقل شده در کتب اين دانشوران حديث شناس معمولا معتبر و صحيح و قابل پذيرش است، بخصوص که در موضوع امام غايب داراي قدر مشترکي است که متواتر و يقين آور مي باشد. بلي قسمتي از دو کتاب که در شرح حال معمرين و کهن سالان است همه اخبارش مانند اخبار منسوب به ائمه قابل اعتماد نيست، چون از



[ صفحه 31]



مسموعات و شبيه داستان است و نياز به بررسي بيشتر دارد. در عين حال گاه دقت مولفان در نقل ماخذ و خصوصيات چنين اخباري شگفت آور است، مانند سرگذشت مردي که بيش از 140 سال عمر کرده، و شيخ طوسي آن را از عين خط شريف رضي - دانشمند معروف و گرد آورنده سخنان علي عليه السلام در نهج البلاغه - که در تقويمش به تاريخ يکشنبه 15 محرم سال 381 نوشته بوده نقل مي نمايد. [1] از مزاياي هر دو کتاب - بخصوص کتاب الغيبه - قدرت استدلال مولف آن است، که بر پايه اخبار مذهبي و مقبولات خصم انجام مي گيرد و البته روي سخن با مسلمانان غير شيعه اثني عشري است نه غير مسلمانان. در هر دو کتاب براي برطرف کردن استبعاد و شگفتي در بحث از طول عمر امام زمان (ع) به نمونه هاي عيني و وقوع خارجي آن استناد مي نمايند و سرگذشت بسياري از کهن سالان را نقل مي کنند، تا گمان نشود عمر آدمي زادگان همه در مرزي معين است که فراتر نمي رود، بلکه ثابت شود در جهان سراسر شگفتي، موارد استثنايي زياد در باب طولاني شدن عمر وجود دارد. کوتاه سخن آن که دو کتاب ماخذ ما در قياس با کتب مشابه داراي اهميت و اعتبار بيشتري است، که از حسن تاليف و تنظيم مطالب نيز برخوردار است، و بهترين مرجع براي مطالعه و بررسي مساله غيبت و توقيعات صادره در زمان غيبت صغري مي باشد، بخصوص که هر دو



[ صفحه 32]



نويسنده بواسطه قرب زماني، به ماخذي که امروز براي ما جز نامي از آنها بر جا نمانده دسترسي داشته و رويدادها را اکثر از ناقلان نخستين بازگو کرده اند، مثلا شرح حال حسين بن روح را مورخين شيعه بتفصيل در کتب خود ذکر کرده اند که از آن جمله است ابوالعباس احمد بن علي بن نوح سيرافي از شيوخ روايت نجاشي صاحب رجال (372 - 450) که کتابي داشته به نام اخبار وکلاي اربعه. اين کتاب به ما نرسيده ولي به واسطه کتاب الغيبه از محتواي آن با خبر مي شويم. [2] همچنين ابوالعباس عبدالله بن جعفر بن حسين بن مالک حميري قمي که از اصحاب امام حسن عسکري (ع) است داراي تاليفات چندي بوده که از آنهاست: کتاب الغيبه، و کتاب - المسائل و التوقيعات. از اين دو کتاب ما بوسيله الفهرست شيخ طوسي و رجال نجاشي با خبر مي شويم، و در کتاب الغيبه طوسي هم که ماخذ ماست مکرر به اخباري که از او نقل شده بر مي خوريم، و بدين ترتيب امروز به واسطه کتب معتبري که از قرن چهارم به بعد به دست محدثان و فقيهان بزرگ شيعه - مانند کليني و صدوق و شيخ طوسي - تدوين و تصنيف شده، از احاديث مذهبي رسيده از قرن دوم و سوم مطلع مي شويم و اوضاع فرهنگي، اجتماعي و ديني عصر ائمه را در مي يابيم. اينک با استفاده از کتاب الغيبه - که معرفي شد - به شرح حال کوتاهي از نايبان چهار گانه امام غايب، که توقيعات در زمان غيبت کوتاه مدت حضرت توسط آنها به شيعيان رسيده مي پردازيم.



[ صفحه 33]




پاورقي

[1] کتاب الغيبه، 87.

[2] خاندان نوبختي،221.