بازگشت

رفاه عمومي


يکي از پديده هاي قابل توجه در حکومت حضرت مهدي عليه السلام مسأله توسعه اقتصادي و «رفاه عمومي» است. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم درباره وضع معيشتي مردم در حکومت آنحضرت فرموده اند:

«تعيش امتي في زمانه عيشا لم تعشه قبل ذلک في زمان قط» [1] .

يعني در زمان حکومت او مردم به رفاهي بي سابقه خواهند رسيد. در پاره اي از روايات نيز آمده است که در آن زمان پديده نازيبا و دردآور فقر و محروميت از جامعه محو مي شود به گونه اي که موضوع صدقه منتفي مي شود. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند:

يأتي علي الناس زمان يطوف الرجل فيه بالصدقة من الذهب ثم لاأجد أحدا يأخذها منه. [2] .

اين رفاه را مي توان معلول چند عامل مختلف دانست:



[ صفحه 368]



1- «پيشرفت علوم و فنون»

برخي روايات در توصيف اوضاع آن زمان گفته اند: و تخرج الأرض برکتها [3] يعني زمين برکتهاي نهفته خويش را آشکار مي سازد. شايد مراد از اين «آشکارسازي»، کشف ذخاير و معادن زيرزميني باشد که خود معلول پيشرفت علوم و فنون در آن زمان است نه آنکه از راه معجزه و عوامل غيبي چنين پديده اي رخ دهد.

2- «نزول برکات آسماني»

اين امر خود معلول عدالت پيشگي، ظلم گريزي و تقوا پيشگي مردم است. خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد:

(و لو أن أهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم برکات من السماء و الارض) [4] .

يعني اگر جامعه اي باايمان و تقواپيشه باشد، ما درهاي برکت آسمان و زمين را بر آنها مي گشاييم. به همين جهت است که در دولت کريمه حضرت ولي عصر عليه السلام آسمان برکتهاي خود را سخاوتمندانه بر زمينيان فرو مي فرستد و کره خاکي را به بهشت زميني بشر تبديل مي کند. در روايتي از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم آمده است:

«لا تدع السماء من قطرها شيئا الا صبته مدرارا و لا تدع الارض من نباتها شيئا الا أخرجته» [5] .

يعني آسمان همه قطرات خود را فرو مي ريزد و زمين همه روئيدنيهاي خود را آشکار مي سازد. و در حديث ديگري از امام علي عليه السلام آمده است:

«لو قد قام قائمنا لانزلت السماء قطرها و لا خرجت الارض نباتها... حتي تمشي المرأة بين العراق و الشام لا تضع قدميها الا علي النبات» [6] .



[ صفحه 369]



يعني وقتي که حضرت مهدي عليه السلام قيام مي کند آسمان باران خود را فرو مي فرستد و زمين گامهاي خود را مي روياند... بگونه اي زني که بين عراق و شام سفر مي کند گامهاي خود را بر روي گياهان مي گذارد.

3- «توزيع عادلانه ثروت» که توضيح آن گذشت.

4- «انفاق و صدقه» [7] .


پاورقي

[1] التشريف بالمنن، ص 322، ح 464.

[2] صحيح بخاري، ج 2، ص 513، ح 1348؛ صحيح مسلم، ج 2، ص 700، ح 1012.

[3] التشريف بالمنن: ص 322/ ح 464.

[4] اعراف، 96.

[5] مصنف عبدالرزاق، ج 11، ص 372، ح 20770؛ مستدرک حاکم، ج 4، ص 512، ح 8438.

[6] خصال، ج 2، ص 626، ح 10.

[7] نقش هريک از اين امور در اقتصاد جامعه اسلامي خود موضوع مستقلي است که در اين نوشتار مجال پرداختن به آنها نيست.