بازگشت

جهت ترس از اولياء در هنگام ظهور






[ صفحه 81]



اگر گفته شود: پس چه تقصيري از چنين دوستي صادر شده که امام براي او ظاهر نمي شود بخاطر اين امري که از حال او دانسته مي شود؟

و او چگونه قدرت دارد بر کاري که به وسيله آن کار، امام برايش ظاهر گردد؟

و به خاطر جبران سبب غيبت امام از او، به چه کاري بايد روي آورد؟

گوييم:

ما در سبب غيبت امام زمان (عليه السلام) از دوستانش به مطلبي معلوم اشاره کرديم که جاي مورد تقصير در آن و چگونگي امکان جبران آن، روشن است.

زيرا غير ممکن نيست که از حال او دانسته شود که وقتي امام برايش ظاهر شد در شناخت معجزه او ناتوان باشد يا تقصيري داشته باشد.

و به اين ناتواني و تقصير هم از اين جهت مبتلا شده باشد که نسبت به فرق بين معجزه وکارهاي ممکن، و فرقِ آنچه که مي تواند دليل معجزه بودن يک کار قرار گيرد و آنچه که نمي تواند، علم کافي نداشته باشد واين نداشتن علم کافي از روي تقصير و ناتواني او باشد.

در حاليکه اگر در همين مورد بر اساس قاعده اي صحيح و طريقه اي



[ صفحه 82]



درست قضاوت مي کرد، ممکن نبود که معجزه امام در هنگام ظهور بر او مشتبه گردد.

بنابراين بايد اين تقصير را جبران کرده، و به علم کافي براي تشخيص معجزه و غير معجزه دست يابد، تا بدين وسيله از زمره کساني که معجزه وغير معجزه برايشان مشتبه مي گردد خارج شود.