فرق بين دو روش
اين فرق ممکن است در موارد ديگر نيز مورد استفاده قرار گيرد از جمله: بين ما و بين کسيکه گويد: با من قبل از سخن گفتن در باره حکمت خداوند قديم، از سبب و علّت دردمند ساختن اطفال سخن گوييد. زيرا وقتي روشن شد که وجهي براي نيکو شمردن اين دردها وجود ندارد حکمت باطل گردد.
و نيز بين ما و کسي که مثل اين کلام را در باره آيات متشابه قرآن مي گويد.
لکن در اينجا بحثِ لزوم مقدم بودنِ سخن گفتن از حکمت خداوند، بر اسبابِ افعال و وجوه تأويل کلام، با بحثي که در باره نسخ شريعت ودلالت معجزه بيان کرديم اختلاف دارد.
زيرا حکمت خداي قديم بعنوان اصلي در نفي قبيح از افعال خداوند
[ صفحه 50]
بشمار مي آيد و اصل بايد قطعاً بر فرع خويش مقدّم باشد.
در حاليکه سخن در باره نبوّت، و خبر چنين نيستند. زيرا يکي از آن دو، اصل براي ديگري حساب نمي شود. بلکه بزرگان از راهي ديگر سخن در باره نبوت را بر سخن در باره خبر مقدم شمرده و آن را ترجيح داده اند، و اين راه همانست که ذکر کرديم که فرموده اند: يکي از آن دو، احتمالي و محل شبهه است در حاليکه ديگري واضح و آشکار است و دستيابي به آن ـ تنها با دليل عقل ـ ممکن و ميسّر است.