اصل لزوم عصمت
[ صفحه 30]
اما در مورد آنچه که بر لزوم عصمت امام دلالت دارد بايد گفت: علت نياز مردم به امام آنست که بنا بر آنچه طبق مبناي مورد اعتماد خود ذکر کرديم، وجود او لطفي بر مردم است که موجب جلوگيري آنان از افعال ناشايسته و انجام دادن امور شايسته و واجب مي گردد.
حال از دو صورت خارج نيست، يا خود او هم چنين نيازي به چنين لطفي در بازگيري از گناه و زمينه سازي انجام واجب دارد يا ندارد.
اگر چنين نيازي در او هست، خود او هم نياز به امام خواهد داشت همانگونه که ديگران به او نياز دارند زيرا علّت اين نياز به امام نمي تواند در جايي مقتضي اين نياز باشد و در جايي نباشد ـ که منافات با علت بودن آن دارد ـ و همينطور سخن در باره امامِ مورد نياز او نيز همچون سخن در باره خود اوست که از دو حال بيرون نيست ـ چنانکه ذکر شد ـ و اين نکته تنها دو چيز را اقتضا مي کند.
يا اينکه بر امامي متوقف شويم که علّت حاجت و نياز به امام در حقّ او وجود نداشته باشد و يا اينکه به اماماني بهم پيوسته به شکل بي نهايت امام، معتقد شويم که محال است.
[ صفحه 31]
در اين مرحله به ناچار بايد به امامي معتقد بود که علّت نياز به امام در وجود او نباشد و چنين شخصي کسي جز معصوم نخواهد بود که بر حسب اعتقاد ما ممکن نيست کار حرام و عمل ناشايسته اي را انجام دهد.
مسائل در باره اين دليل نيز ـ که قابل طرح بوده اند ـ با جواب کامل و همه جانبه آنها چنانکه اشاره شد در کتاب شافي نقل و بررسي شده اند. [1] .
پاورقي
[1] مشروح بحث «عصمت امام» در کتاب «الشافي في الامامة» جلد 1 صفحه 287 تا 329 آمده است.