هدف اصلي
تلاش براي رفاه جامعه، ريشه کن کردن فقر و بدبختي، به وجود آمدن امنيت مالي و جاني و... و ايجاد عدالت قضائي و سياسي و اقتصادي و اجتماعي... و بالا رفتن و کامل شدن خردها و پيشرفت علم و دانش و آباد کردن زمين و استخراج منابع آن و تشکيل زندگي بي دغدغه و... آرزوي هر مصلحي است و مصلح بزرگ جهان بشريت امام مهدي (عج) نيز اين امور را در سرلوحه ي برنامه هاي حکومتش دارد ولي اين امور هدف اصلي نيست بلکه تمام اينها زمينه است براي يک هدف برتر و بالاتر و آن عبادت و بندگي خدا است که هدف اصلي از خلقت جن و انس مي باشد (وما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون) [1] و هدف از عبادت هم رسيدن به کمال انساني و به جوار قرب حق است (في مقعد صدق عند مليک مقتدر) [2] شعار مهدي شعار انبياء است، هدف او احياء دوباره ي دين و سنن الهي و زدودن بدعتها است: مهدي بزرگ منادي توحيد در کل عالم است، او دعوت کننده به علم و دانش است. انسانها را به تعقل و خردورزي مي خواند، به عدالت فرا مي خواند (لاتظلمون و لاتظلمون) [3] او دعوت کننده به سوي الله است، دعوت کننده به آزادي است دعوت کننده به وحدت کلمه و بلکه اخوت ديني است، دعوت کننده به عزت اسلامي است، دعوت کننده به مکارم اخلاقي است، دعوت کننده به تقوا و طهارت و پاکي است، دعوت کننده به عبادت خدا و اجتناب از طاغوت است و بالجمله آنچه به عنوان هدف از بعثت انبياء و مخصوصا خاتم آنها صلي الله عليه و آله و سلم بود هدف حکومت امام مهدي است و در رأس همه ي اهداف پياده شدن احکام و قوانين ديني است و شگفتا که کساني که حکومت ديني را در يک نقطه ي عالم نفي مي کنند و مي گويند: دين به درد اداره ي جامعه نمي خورد، اينان چگونه حکومت جهاني امام مهدي را باور
[ صفحه 472]
دارند که به وسيله ي حضرت همه ي دين ظهور و بروز و غلبه پيدا مي کند، کتاب و سنت زنده مي شود (ويحيي ميت الکتاب و السنة) [4] و در کل جهان يک حکومت ديني مبتني بر قوانين اسلام حاکم مي شود آنهم در جامعه اي که دنيا آباد است، دانش به بلندترين قله اش رسيده، خردها کامل شده، افکار به معناي حقيقي کلمه روشن و منور گرديده است. چگونه ممکن است قوانين بشري که از مغز مشتي انسان آلوده به انواع گناهان و مواد مخدر و مشروبات الکلي و قمار و زنا و ربا و... به درد اداره ي جامعه بخورد، يا دانشمندان و انديشمندان و خردمندان و حيکمان مي توانند خير و سعادت مادي و معنوي بشر را تشخيص داده و تأمين کنند ولي دين که سرچشمه ي وحي به دست آمده و توسط فرشته ي امين به پيامبر ابلاغ شده و پيامبر هم با کمال امانت داري آن را به ما رسانده و کمترين احتمال کذب و عصيان و خطا و نسيان و لغزش و انحرافي در آن نيست نتواند سعادت بشر را تأمين کند و به درد حکومت نخورد؟! انسان گاهي در صداقت مدعيان اين سخنان ترديد مي کند.
در پايان از دست اندرکاران اين کنگره ي عظيم تشکر مي کنم و از خداوند براي فرد فرد آن عزيزان آرزوي توفيق مي کنم و اميدوارم اعمال همه ي ما مورد رضايت ولي الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف واقع شود.
اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف نبيک
اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک،
اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني. [5] .
اللهم أنا نشکوا اليک فقد نبينا و غيبة ولينا و شدة الفتن بنا
و تظاهر الزمان علينا و کثرة عدونا و قلة عددنا. [6] .
پاورقي
[1] ذاريات، 56.
[2] قمر، 55.
[3] بقره، 279.
[4] بحارالانوار، ج 51، ص 130.
[5] منتخب الاثر، ص 501.
[6] منتخب الاثر، ص 504.