بازگشت

امنيت عمومي


مقدمه: امنيت از امن و امان و به معناي سلامتي است و ريشه ي اصلي آن سکون و آرامش خاطر است و در اهميت آن همين بس که ابراهيم خليل عليه السلام وقتي درباره ي مکه دعا مي کند مي گويد: «رب اجعل هذا بلدا آمنا»؛ [1] يا مي گويد: «رب اجعل هذا البلد آمنا»؛ [2] خدايا شهر مکه را شهر امني قرار ده، و خداوند دعاي او را مستجاب کرده و مي فرمايد: «و من دخله کان آمنا». [3] و نيز در اهميت امنيت اين بس که وقتي روز قيامت فرشتگان به بهشتيان مي گويند: بفرماييد وارد بهشت و به آنان خوش آمد مي گويند، مي گويند: «ادخلوها بسلام آمنين»؛ [4] يعني داخل اين باغها شويد با سلامت و امنيت، سلامت از هرگونه رنج و بيماري و ناراحتي و امنيت از هرگونه خطر، و پس از بشارت سلامت و امنيت سخن از شسته شدن کينه ها از سينه ها و برطرف شدن صفات زشت و ناپسندي همچون حسد و خيانت و مانند آن است که روح اخوت و برادري را به هم مي زند، و نيز سخن از حذف تشريفات غلط و امتيازات نابجا است که آرامش فکر و جان را در هم مي ريزد. و نکته ي مهم اين است که سلامت و امنيت نه تنها سرآغاز نعمتهاي بهشتي است بلکه پايه و اساس هر نعمتي است و بدون آندو هيچ نعمتي قابل بهره گيري نيست. و مع الاسف به تعبير معروف «نعمتان مجهولتان الصحة و الامان» همين دو نعمت معمولا مورد غفلت انسان واقع مي شود و تا انسان از نعمت سلامتي برخوردار است قدر نمي داند و نيز تا از نعمت امنيت برخوردار است قدردان نيست. با حفظ اين مقدمه يکي از جهات بسيار مهمي که در جامعه ي جهاني امام مهدي (عج) خيلي روي آن تأکيد شده همين مسأله ي امنيت است در آن زمان امنيت از جميع جهات در حد اعلا تأمين است:



[ صفحه 466]



امنيت مالي، امنيت جاني، امنيت آبرويي، امنيت فکري و فرهنگي، امنيت اقتصادي، امنيت اعتقادي، امنيت نظامي، امنيت روحي و رواني، امنيت اجتماعي و...آرامش خاطر بر آن جامعه حکم فرما است و مرزهاي امنيت انسانها مورد تهديد واقع نمي شود در کمال آرامش و صلح و صفا به زندگي انساني مشغول هستند و قرآن وقتي سخن از حکومت صالحان مطرح مي کند و مي فرمايد:

«وعدالله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم وليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدونني لا يشرکون بي شيئا». [5] .

ترجمه: خداوند به کساني که از شما ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند وعده مي دهد که آنها را قطعا خليفه ي روي زمين خواهد کرد، همان گونه که پيشينيان را خلافت روي زمين بخشيد. و دين و آئيني را که براي آنها پسنديده پا برجا و ريشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل مي کند، آنچنانکه تنها مرا مي پرستند و چيزي را براي من شريک نخواهند ساخت.

در اين آيه تأکيد بسيار سخن از تبديل خوف مؤمنان و نگراني آنان به امنيت است که در سايه ي حکومت و خلافت صالحان اين امنيت مطلق تأمين مي شود، البته امنيت هدف نيست بلکه مقدمه اي است براي اينکه انسانها با خاطري آسوده خداي يکتا را بپرستند و هيچ چيز را شريک او در عبادت قرار ندهند. و در اين باره روايات عجيبي در باب جامعه ي جهاني امام مهدي (عج) وارد شده که ذيلا فرازهايي را نقل مي کنيم:

«... حتي يأمن الشاة و الذئب، و البقرة و الاسد، و الانسان و الحية، و حتي لاتقرض فارة جرابا». [6] .

در آن زمان به قدري دنيا امن و امان مي شود که گرگ و ميش، گاو و شير درنده،



[ صفحه 467]



انسان و مار در کنار يکديگر زندگي مي کنند و همه از گزند دشمنان خويش احساس امنيت مي کنند و تا آنجا که هيچ موشي هيچ فرشي را نمي جود.

«... حتي تمشي المرأة بين العراق الي الشام...و علي رأسها زبيلها لايهيجها سبع و لاتخافه». [7] .

به قدري امنيت بالا است که زن به تنهائي از عراق تا شام مي رود و زنبيل بر سر دارد و هيچ درنده اي او را به هيجان در نمي آورد و نمي ترساند.

«... واذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع في ايامه الجور و أمنت به السبل»؛ [8] در آن زماني قضاوت عادلانه خواهد بود، جور و ستم برچيده مي شود و راهها به برکت او امن و امان مي گردد.

... حتي يخرج العجوز الضعيفه من المشرق تريد المغرب ولاينهاها أحد [9] به قدري امنيت حاکم است که پيرزن ضعيف و ناتوان از شرق عالم خارج مي شود و مي خواهد به غرب عالم سفر کند و هيچ کس مانعش نمي شود.

«... و ألقي في تلک الزمان الأمانة علي الارض فلايضر شي ء شيئا و لايخاف شي ء من شي ء ثم تکون الهوام و المواشي بين الناس فلايؤذي بعضهم بعضا وانزع حمة کل ذي حمة من الهوام و غيرها و اذهب سم کل ما يلدغ». [10] .

خدا در حديث قدسي مي فرمايد:

در آن زمان امنيت را بر روي زمين مي افکنم، و هيچ چيزي به چيز ديگر ضرر نمي رساند و هيچ چيزي از چيز ديگر نمي ترسد تا آنجا که حشرات و چهارپايان در ميان مردم حرکت مي کنند و هيچکدام به ديگري آسيب نمي رساند و ستم گزنده ها را مي برم، و حالت تعصب و هجمه و درندگي را از درندگان سلب مي کنم.



[ صفحه 468]



«... فيبعث المهدي الي امرائه بساير الامصار بالعدل بين الناس و ترعي الشاة و الذئب في مکان واحد ويلعب الصبيان و الحيات و العقارب و لاتضرهم بشيئي و يذهب الشر و يبقي الخير». [11] .

امام مهدي (عج)فرماندهان و اميرانش را به همه بلاد گسيل مي دارد و به آنها امر مي کند که در ميان مردم به عدالت رفتار کنند و در آن زمان گوسفند و گرگ يکجا مشغول چرا مي شوند، و کودکان و مارها و عقربها کنار هم بازي مي کنند و به يکديگر آسيبي نمي رسانند، و تمام شر و بدي مي رود و تمام خير و نيکي ماندگار مي شود.

حال اينگونه تعبيرات کنايه از کمال امنيت و عدالت در عهد حضرت است که انسانهاي گرگ صفت در کنار انسانهاي مظلوم و آرام و بي ضرر، زندگي مي کنند و حالت سبعيت و درندگي از انسانها سلب مي شود و کسي درصدد اضرار به ديگران نيست و ممکن است اين تعابير به ظاهرش باقي باشد و واقعا در آن عصر گرگ و ميش کنار هم زندگي کنند، کودکان و مارها با يکديگر بازي کنند و... که اين خيلي عجيب است و براي خيلي ها ممکن است باورش سنگين باشد ولي از قدرت خداوند و ولايت تکويني حضرت مهدي (عج) و از تلاشهاي علمي دانشمندان براي اهلي کردن وحوش و... اين امور بعيد نيست و شايد نمونه ي کوچکي از آن را مربوط به زمان حضرت نوح بدانيم که از هر حيواني يک جفت سوار کشتي نمود و همه در کنار هم زندگي کردند بدون اينکه به يکديگر آسيب برسانند. و به هر حال اصل وجود امنيت و آرامش خاطر در جميع جهات مسلم است.

هنوز در دنيا امنيت مالي وجود ندارد و علي الدوام اخبار سرقتهاي بزرگ و کوچک در جرايد نوشته مي شود، امنيت جاني وجود ندارد و ممکن است در جوامع پيشرفته اي مثل آمريکا هم هفت تير بدستي به مدرسه اي حمله کند و عده اي را به خاک و خون بکشد، امنيت عرضي نيست و انسانهاي خائني هستند که



[ صفحه 469]



به ناموس ديگران به چشم خيانت مي نگرند و...باري غنا و بي نيازي، عدالت همه جانبه، امنيت خاطر از هر جهت، عمران و آباداني و...ارکان يک زندگي سالم و انساني است و حد اعلاي آن بدور از هر کم و کاستي در آن زمان بروز و ظهور خواهد کرد، هنوز بشر از گزند بيانها و قلمهاي مسموم و کفرآلود و شرک آميز و شبهه افکن و... در امان نيست، مرزهاي عقيده و ايمان او امن نيست، مرز فکر و انديشه امن نيست، شياطين جن و انس در کمين هستند و تيرهاي صد شعبه ي مسموم و زهرآگين خود را به قلب افکار و انديشه ها و عقايد انسانها نشانه مي روند و پاسداران مرزهاي عقيدتي و ديني در سنگرند و با کمال جديت مراقب اوضاع هستند و نگرانند از اينکه مبادا نسل جوان گرفتار نابساماني فکري و اعتقادي شوند و... و امنيت جامع و کامل در آن عصر است و ما در انتظار رؤيت آن روزيم.


پاورقي

[1] بقره، 126.

[2] ابراهيم، 35.

[3] آل عمران، 97.

[4] حجر، 45 و 46.

[5] نور، 55.

[6] بحارالانوار، ج 51، ص 61.

[7] بحارالانوار، ج 52، ص 316.

[8] بحارالانوار، ج 52، ص 338.

[9] بحارالانوار، ج 52، ص 345.

[10] بحارالانوار، ج 52، ص 384.

[11] منتخب الاثر، ص 475.