1 - در مذاهب يهود، نصاري، ماني، زرتشت و اسلام از انتظارموعودي نجات دهنده سخن به ميان است که او خواهد آمد و همه جهان را اصلاح خواهد نمود، مثلا يهوديان و مسيحيان چشم به راه رجعت حضرت مسيح(ع) دوخته اند. اين سخن برگزيده از کتاب «اشعياء»باب شصت و يکم است.

در مذاهب يهود، مسيح و زرتشت قبل از ظهور نجات دهنده نيروهاي بدي ظاهر مي شوند، نزد يهود هجوم ياءجوج و ماءجوج، نزد عيسويان اژدها يا جانور «يوحنايي» و پيامبر کذاب، نزد زرتشتيان «مار ضحاک» که همان «دجال» مسلمانان است.

نزد هر سه ملت نجات دهنده از دودمان عالي مرتبه خواهد بود، نزديهوديان و عيسويان از نژاد پادشاه اسرائيل، نزد زرتشتيان «سوشيانس» پسر زرتشت است.

مسلمانان نيز معتقدند انهدام نيروي دجال يا پيامبر کذاب به دست امام غايب انجام خواهد گرفت که او نيز از اولاد پيامبراسلام(ص) است.

پيروان دين «ماني» نيز معتقدند که «ماني» در آخر زمان ظهور خواهد کرد و نام او «خردشهرايزد» است، وقايعي که باظهور او مصادف مي شود، عبارت است از علامات شگفت انگيزي که درآسمان پديد مي آيد و دال بر آمدن «خرد شهر ايزد» مي باشد، اودانش را پيش از تکميل «فرشگرد» به دنيا مي آورد، فرشتگاني ازشرق و غرب به فرمان او فرستاده مي شوند و به همه اهل دنيا پيام مي فرستد، اما اشخاص شرور او را انکار مي کنند [1] .

2 - علامه مجلسي در بحار بابي را ويژه اخباري ساخته که از طريق کاهنان بر روي الواح و سنگ نوشته ها به دست انسان رسيده ومي نويسد:

«چون خبر شکست رستم فرخزاد در جنگ قادسيه به يزدگرد ساساني فرزند شهريار رسيد، وبه او گفته شد رستم کشته و پنجاه هزار ازنيروهاي او از پا درآمدند، يزدگرد اهل خانه، زن و فرزند را به قصد فرار از مداين خارج کرد و در برابر باب ايوان مداين ايستاد و گفت: سلام بر تو اي ايوان اينک از تو روي مي گردانم ليکن يا من به تو باز خواهم گشت و يا مردي از فرزندانم. «وراجع اليک، اناء او رجل من ولدي». که هنوز زمان او نزديک نشده و روزگار او نرسيده است.

سليمان ديلمي مي گويد: بر امام صادق(ع) وارد و از اين مساله پرسيدم که منظور يزدگرد از اين جمله که يا مردي از فرزندانم به ايوان کسري باز خواهد گشت، چيست؟

فرمود: او صاحب شما حضرت قائم به امر خداوند عزوجل است که فرزند ششم از فرزندان من است که از يزدگرد متولد گشته پس فرزند او به شمار مي رود [2] .

گفتني است که فرار يزدگرد با زن و فرزند چنان که در سخن بالااشاره شده، دليل آن است که مادر امام زين العابدين(ع) در نبردقادسيه اسير نشده چنان که در حالات حضرت سجاد(ع) پيرامون آن تحقيق به عمل آمد.