قيام جهاني
سيد علي اکبر قريشي
ظهور و قيام حضرت مهدي صلوات الله عليه يک جريان منطقه اي و قومي نيست، بلکه يک مسأله جهاني و همگاني است، النهايه، اين مسأله در جهان تشيع بيشتر شکل گرفته و ارادتمندان آن حضرت پيوسته در انتظار ظهور وي هستند و از وجود مبارک و دعاهاي نافذ و توجهات عاليش در زمان غيبت استفاده ها مي کنند.
ظهور امام (ع) عبارت و اخراي حکومت عدل الهي در جهان و غلبه و پيروزي کامل حق بر باطل است، ظهور آن حضرت، حل مشکل اساسي جهان و ترسيمي از آينده دين مبين اسلام است، ظهور آن حضرت پياده شدن وعده حکومت توحيد در روي زمين است که توسط قرآن مجيد و رسول اسلام (ص) وعده داده شده است.
بشر در ادوار تاريخ، بر طبيعت تسلط يافته و آن را در استخدام خود گرفته است و توأم با آن بشر بر بشر نيز تسلط يافته و انسانها را مستضعف کرده و مورد بهره کشي قرار داده است، اکثريت بسيار بزرگ زير سلطه و استعمار اقليت کوچکي قرار گرفته و زير فشار آنان جان مي کنند، ولي دوراني خواهد آمد که بشر بر نفس خود تسلط پيدا کند و آن در زمان حضرت مهدي (ع) خواهد بود، علي هذا دوران بشريت را بايد به سه دوران تقسيم کرد: تسلط بشر بر طبيعت، تسلط بشر بر بشر و تسلط بشر بر نفس، که فعلاً جهان در انتظار دوران سوم است و علائم آن با پيشرفت اسلام و پيشرفت افکار بشري بتدريج آشکار مي شود.
1- در قرآن کريم سوره انبياء: آيه 105 مي خوانيم: «و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون» از روزي که بشريت به وجود آمده و از روزي که قرآن نازل شده: اين آيه پياده نگشته و بصورت وعده بوده است، زيرا پيوسته وارثان و حاکمان زمين بندگان ناصالح خدا و ستمکاران بوده اند، انبياء بصورت نوري فقط در گوشه هاي زمين درخشيده اند، ولي اين آيه با گستردگي بسيار بزرگ مي گويد:
ما ابتدا در تورات و بعد از آن در زبور وعده کردايم که روزي خواهد آمد و در آن صاحبان زمين بندگان صالح خداوند خواهند بود، حکومت در دست آنها خواهد بود و ناصالحان چنان در اقليت خواهند بود که بحساب نيايند.
امين الاسلام طبرسي در تفسير مجمع البيان فرموده: امام باقر (ع) مي فرمايد: آنها اصحاب مهدي (عج) هستند در آخر الزمان، دليل اين سخن همان است که خاص و عام از رسول خدا نقل کرده اند که فرمود: «لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطوّل اللّه ذلک اليوم حتي يبعث رجلا صالحا من اهل بيتي يملاء الارض قسطاً وعدلاً کما مُلئت جورا و ظلماً» [1] .
ابوبکر احمد بن حسين بيهقي در کتاب «البعث و النشور» روايات زيادي در اين زمينه نقل کرده است، نگارنده گويد: آيه شريفه کاملاً در خور دقت است و از يک حکومت گسترده اسلامي و جهاني خبر مي دهد که جز در زمان حضرت مهدي صلوات الله عليه قابل پياده شدن نيست، روايت متواتر که گذشت در واقع بيان و تفسير آيه شريفه است.
2- «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و کفي بالله شهيدا» اين آيه سه بار در قرآن مجيد آمده است يکي در سوره فتح: آيه 28 بصورت فوق، ديگري در سوره توبه: آيه 33 که ذيل آن «ولو کره المشرکون» است، سوم در سوره صف: آيه 9 که ذيل آن «ولو کره الکافرون» مي باشد.
آيات شريفه از غلبه و پيروزي اسلام بر همه اديان خبر مي دهند، اين آيات هنوز پياده نشده و بصورت وعده هستند که در آينده حتماً پياده خواهند شد، «ان الله لا يخلف الميعاد» امين الاسلام طبرسي رحمة الله در سوره توبه در تفسير آيه فرمود:
«و قال ابو جعفر (ع) إنّ ذلک يکون عند ظهور المهدي من آل محمد (ص) فلا يبقي احد الا اقر بمحمد (ص)».
بعد اضافه فرمود: که اين قول سُدَيّ است و کَلْبي گفته: هيچ ديني نمي ماند جز اين که اسلام بر آن غالب مي شود، و اين خواهد شد و اين وعده هنوز عملي نشده است، قيامت نخواهد آمد تا اين وعده عملي شود، صحابي کبير مقدادبن اسود کندي گويد:
«سمعت رسول الله (ص) يقول: لا يبقي علي ظهر الارض بيت مدر ولا وبر الا ادخله الله کلمة الاسلام، اما بعزّ عزيز او بذل ذليل اما يعزهم فيجعلهم الله من اهله فيعزوا به و اما يذلهم فيدينون له».
مرحوم طبرسي در ذيل آيه فتح نيز به اين مطلب اشاره کرده و در ذيل آيه صف از اميرالمؤمنين صلوات الله عليه نقل مي کند که فرمود: «.. فو الذي نفسي بيده حتي لاتبقي قرية الا و ينادي فيها بشهادة ان لا اله الا الله بکرة و عشياً».
بنابراين، ظهور مهدي موعود غلبه حق بر باطل در کل جهان است، هر قوم راجع به آينده جهان نظري دارند، آينده جهان در نظر اسلام، فرج عمومي و تشکيل حکومت واحد جهاني اسلام است. چنان که روايات فريقين نيز در اين باره گذشت.
پاورقي
[1] در فصل اتفاقي بودن مهدي گفته شد که اين روايت مسلم الفريقين است.